پيام دوستان
+
هرکس به تماشايي رفتند به صحرايي
مارا که تو منظوري خاطر نرود جايي
@};-سيزده به در، جشن برکت براي ايرانيان
جشن، هم ريشه با يسن، يسنا و يشت، به معناي پرستش و ستايش و نيايش است و همواره بخشي ارجمند و سپند(مقدس) از زندگي ايرانيان بوده است.در فرهنگ ايراني، نحوست وجود ندارد؛ همانگونه که جغد، پرنده اي نحس در انديشه اعراب است و در فرهنگ ايرانيان(و اقوام هند و اروپايي) مظهر دانايي است.
پيام رهايي
12:45 صبح
جوادتبريزي
ايرانيان باستان، مردماني شاد و اهل نيايش بودند و در فرهنگ ايراني، آنچه بوده، جشن بوده و جشن و جشن... و به هر بهانه اي جشني و نيايشي برپا مي کردند.
شاخه ي عشق
دروداستاد@};-
عارفانه هاي يک دوست
سلام درود بر استاد عزيز @};-
هما بانو
درود جناب دکتر تبريزي . بسيار عااالي.@};-
+
* که ام ؟ معلمِ دلتنگ و سادهاي که تو را
هميشه وقتِ حضور و غياب کم دارم *
*ترخون بانو*
ديروز 4:11 عصر
+
و خداوند دراين بهار زيبا
بهترين نعمت بهشتي را تقديم کرد
ومن مادر شدم ...B-)
*ليلا*
ديروز 3:0 عصر
چه خبر قشنگي!
تبريک ميگم.
شروعي تازه، عشقي بينهايت و نقشي مقدس…
خداوند فرشتهاي بهتون هديه داده و لايق مقام مادر بودن دونسته.
براتون همراه با خانواده و فرزندتون بهترينها رو آرزو ميکنم.@};-
+
.. خورشيد من..
. خورشيد من باش ،
.طاووس آسمانم...
. دلبند شوخ چشمم ،
. دلدار خوش زبانم...
. معشوق خوش بر روي ،
.شاهين آسمانم ...
. خطاست اگر نگويم ،
.دوستت دارم دوستت دارم ...
غ..ر...آ
جوادتبريزي
04/2/24
+
..پري چهري..
.تو آن تُرک پريچهر ه ي و ،
که.از ديدارت مستم...
.يارب زچه ترکيبي ست او ،
. که واعظي وعده به بهشت ميداد...
.در خانه رُخش ديدم و گفتم ،
.يارب هرروز در خانه بهشتم...
غ..ر..آ
جوادتبريزي
04/2/24
+
.. محراب..
.اي خم ابروي تو کشته محراب دلم ،
.قبله و محراب توايي دلبرم...
. هر سخن گويم در وصف تو ،
.کي توان پنهان کنم ،
.همچو آيينه اين دلم...
غ..ر..آ
جوادتبريزي
04/2/24
+
بهار، آغاز رويش است؛
نه فقط براي آنکه در آغاز مسير است،
بلکه براي هر جوياي حيات که فرصتش به تاراج زمستان سوخته و اکنون، در تمناي رويشي دوباره است.
باز ريشه دواندن،
باز باليدن،
برگ و بار آوردن.
گوارايتان بازشکوفايي و بازرويش.
روزهايتان، پر روزي و اوقاتتان پربرکت باد.

.: ام فاطمه :.
04/2/23
+
چه بيتابانه ميخواهمت اي دوريات آزمونِ تلخِ زندهبهگوري!
چه بيتابانه تو را طلب ميکنم!
بر پُشتِ سمندي
گويي
نوزين
که قرارش نيست.
و فاصله
تجربهيي بيهوده است.
بوي پيرهنت،
اينجا
و اکنون. ــ
کوهها در فاصله
سردند.
دست
در کوچه و بستر
حضورِ مأنوسِ دستِ تو را ميجويد،
و به راه انديشيدن
يأس را
رَج ميزند.
بينجواي انگشتانت
فقط. ــ
و جهان از هر سلامي خاليست.
#احمد_شاملو
.: ام فاطمه :.
04/2/21
اي دوست که بامن دل تو يکدله نيست.. برخيز و بيا بي تو مرا حوصله نيست.. بيهوده بهانه مي کني فاصله را.. بين من و تو يک سر مو فاصله نيست .
مي خواهمت چنانکه شب خسته خواب را
مي جويمت چنانکه لب تشنه آب را
محو توام چنانکه ستاره به چشم صبح
يا شبنم سپيده دمان آفتاب را
بي تابم آنچنانکه درختان براي باد
يا کودکان خفته به گهواره تاب را.درودبربانوي خوش سخن پارسي.@};-
+
تنها بهانه اي که من دلتنگي ام را
به تو مي رسانم
و
يادت را
دردلم زنده نگه مي دارم،
"شعر" است.
و
چون نشاني ات را نداشتم،
شعرهايم را
به قاصدک ها سپرده ام،
کاش امشب،
پنجره اتاقت را باز گذاشته باشي،
#تبريزي
.: ام فاطمه :.
04/2/21

1 فرد دیگر
9 فرد دیگر
+
«گويي غم، در اين وطن صاحبخانه است…»
بندر_عباس
.: ام فاطمه :.
04/2/21
+
اگر داغ دل بود ما ديده آيم
اگر خون دل بود ما خورده ايم
سراپا اگر زرد و پژمرده ايم
ولي دل به پاييز نسپرده ايم
چو گلدان خالي، لب پنجره
پُر از خاطرات ترک خورده ايم.
تسليت به #ايرانم
وتسليت به بندرعباس.
روح همه درگذشتگان درآرامش ابدي.
.: ام فاطمه :.
04/2/21