...............................................................................
امروز هوا هوای دریا دلهاست
مهمانی موج و خاک در ساحلهاست
سهراب دوید و آسمان را هل داد
حافظ به خیال ناتوانان گل داد
اندیشه شهریار با ما می رفت
شاید دل او کنار دریا می رفت
در شعر من از کنار گویا رد شد
حرفم همه آنچه او به لب دارد شد
می گفت علی هنوز چاهی دارد
در سینه ولی هزار ماهی دارد
در پنجه دوست باز شیطانی هست
چون روز الست رد پیمانی هست
می گفت به لاله ها بگو برخیزند
در کاسه عاشقان طراوت ریزند
آنسوی زمین صدای فریاد شماست
طوفان کنونی از همان باد شماست
هرچند که فتنه ها کمی بسیارند
اما همه از گلی نشانی دارند
یک گل که بهار واقعی حاصل اوست
خورشید غباری از بقای گل اوست
با آمدنش جهان رها خواهد شد
پر مهر و صفا پر از خدا خواهد شد
فردا دل هر که با خدا می بیند
خوابی که خدا برای ما می بیند
ای دوست بیا ز غصه آزادم کن
شیرین تری از بهار فرهادم کن
شاید در این قسمت شعری بنویسم در مذمت آنهائی که به ادعای خودشان همه چیز را می دانند ولی وقتی طلا جلوی چشمشان گرفته می شود به ناگهان چشمانشان کور می شود و به چاهی می افتند که هیچ کوری در آن نمی افتد , آنها شناسنامه ی همه ی کوفه وشاید شام و مدینه را بلدند اما این که دربزنگاه چه کسانی رنگ عوض خواهند کرد خدا می داند آیا ما همه ی چیزهائی که واجب است بدانیم می دانیم و فقط مانده محتوای نامه های مخفی
مشکل از نفهمی نیست مشکل از شنیدن نیست
کوفه روشن است اما روشن است و روشن نیست
منتظر باشید .....
اختصاصی حقیقت در دنیای مجازی
اعتبار سنجی مشتریان بانکها ؟!!
می شود به جرأت ادعا کرد که انقلاب اسلامی ما تا حالا در درک شرایط و ضرورتهای روز در بین مستضعفین جهان هیچ وقت عقب تر نبوده بلکه همیشه چندین گام از سایر مستضعفین جهان جلوتر و پخته تر در برابر شیاطین و مستکبرین عمل کرده است ، اما آن چیزی که کمی خاطر انسان را مکدر می کند این است که ما بچه شیعه ها در بعضی از موارد از دوستان ضد وال استریتی مان در اروپا و آمریکا عقب بمانیم و بخواهیم قطار نظام انقلابیمان را در ریلی بیندازیم که بیگانگان تا حد ویرانی از آن استفاده کرده و به جائی نرسیده اند و اکنون دادشان درآمده است
همان طور که از عنوان فرعی برمی آید بنده با اعتبار سنجی مشتریان بانکها مشکل دارم چرا ؟!
برای اینکه
1 - اگر منظور از اعتبار سنجی این باشد که هر فردی بتواند به اندازه پولی که دارد وام بگیرد معنایش این خواهد شد که مثلا هر کس چند ده میلیارد اعتبار دارد وام چند ده میلیاردی بگیرد و هر کس پول ندارد یعنی اعتبار ندارد برود بمیرد یا بتواند با جور کردن چندین ضامن معتبر به اندازه اعتبار ضامنین وام بگیرد که این کار به معنای افزایش هرچه بیشتر فاصله طبقاتی خواهد بود !!
2 - این کار هیچ کمکی به جلوگیری از اختلاسهای کلان نخواهد کرد چون مردم عادی بدبخت بیچاره برای گرفتن چندرغاز وام چند میلیونی ماه ها علاف جور کردن ضامن و اعتبار و ..... هزار جور مصیبت دیگر خواهند شد و سرمایه داران عزیز و نورچشمی های محترم ( امثال آقای امیر منصور آریا ) که دستشان به دهانشان می رسد و یک عمر زحمت کشیده اند و ذهن یا دستهای مبارک را به کار انداخته و برای خود اعتباری دست و پا کرده اند به راحتی آب خوردن همان مبالغ ناقابل چند هزار میلیارد تومانی یا کمتر یا بیشتر را دریافت فرموده و به موقع پس خواهند داد و یا اصلا پس نخواهند داد کسی جرأت داره به ایشان بگوید بالای چشم مبارکشان ابرو قرار دارد ؟!
حالا که نه متقلبان سبز و نه اربابان بین المللیشان چیزی برای از دست دادن ندارند و به شدت در بین مردم ایران منفور شده اند و احتمالا محبوبیتشان به زیر دو درصد رسیده است دیگر حتما باید بدجوری تقلب بشود آخر تقلب معمولی به درد نمی خورد اینها باید اول تند تند نظر سازی کنند و با استفاده از BBC و VOA و سایرین بیشتر از همیشه حرفهای مسخره شان را تکرار کنند ، آنها باید دم به ساعت بگویند که قسمتی از مردم هنوز به آنها علاقه مندند بلکه علاقه مردمی به جنبش بیشتر از خرداد سال 88 شده است و به هشتاد درصد رسیده است و اگر نتیجه انتخابات این را نشان ندهد حتما تقلب شده است ! دروغ که کنتور نمی اندازد البته احتمالا تعداد زیادی از اینها رد صلاحیت خواهند شد آنها باید نهایت مظلوم نمائی را در این مورد انجام بدهند ، آنها باید جار بزنند که انتخابات آزاد نیست و همه گروه ها حق شرکت در آن را ندارند ، البته یک راه حل تقلب آمیز دیگر هم وجود دارد آن هم اینکه اصلا انتخابات را تحریم کنند و بگویند چون انتخابات آزاد نیست آمریکا و سازمانهای بین المللی باید بیایند برای ما انتخابات آزاد برگزار کنند ، آنها باید ناظر بین المللی بخواهند ، حالا دیگر با 14 میلیون رأی نمی شود به جائی رسید ناظران بین المللی باید بگویند که اگر مثلا سی میلیون رای به نفع حریف ریخته شده همه اش تقلبی است ، انتخابات نباید به دور دوم کشیده شود مگرنه تقلب کم ارزش می شود وقتی مردم اصلا به جنبش رای ندهند می شود ادعا کرد همه رای ها مال جنبش بوده است
اختصاصی حقیقت در دنیای مجازی /
نمی دانم تا حالا اتفاق افتاده است که اخبار BBC Persian را دیده و بعد یا قبل از آن اخبار تلویزیون ملی خودمان را از شبکه خبر یا یک یا دو تماشا بفرمائید . عرض شود که این اتفاق برای بنده بارها تکرار شده و تیترهای روزانه این شبکه ها را تقریبا حفظ شده ام مثلا BBC فارسی علاوه بر حوادث روزانه که تقریبا غیر قابل پیش بینی هستند تیترهای خود را به این موضوعات اختصاص می دهد : نقض گسترده حقوق بشر در سوریه و کشتار انقلابیون ( معارضان کرد مسلح ) و حمایت ایران از بشار اسد و بازتابهای جهانی آن + نقض حقوق بشر در زندانهای ایران اما در مقابل وقتی به اخبار تلویزیون ملی خودمان مراجعه می کنیم به چن خبر دیگر به عنوان پای ثابت خبرها می رسیم : اوضاع انقلابیون بحرین و یمن و کشتار و سرکوب آنها اوضاع فلسطین و ... وضعیت جنبش 99 درصدی موسوم به تسخیر وال استریت در اروپا و آمریکا ، افول اقتصادی اروپا و آمریکا و ....
البته آنچه گفته شد اشاره به پای ثابت اخبار بود مگر نه هر دو گروه موضوعات تقریبا مشترکی را البته باز با دیدیدی متفاوت انعکاس میدهند که شامل اوضاع لیبی مصر و سایر کشورهای منطقه می شود BBC در میانه اخبار به اوضاع بغرنج رکود اقتصادی غرب و اعتصابات گسترده در غرب نیز می پردازد اما آنچه اشاره شد تیتر را مورد توجه قرار داده و به تیترها می پردازد چنانکه در مجموع می توان گفت که این دو رسانه نگاهی کاملا متفاوت را به دنیای اطراف عرضه می کنند و گویا در ثانیه های نخستین اخبار هر کدام از دنیایی دیگر خبر می دهند / البته برای سیمای جمهوری اسلامی ایران ایراد بزرگی است که از انعکاس بعضی از خبرها بترسد ، امید است که با عنایت مسئولان صدا و سیما و هماهنگی با مسئولین زیربط دیگر این ایراد به زودی برطرف شود