امرز وقتی داشتم اخبار یکی از خبرگزاری ها رو مرور میکردم به متن سخنرانی ارزشمند و زیبای حضرت استاد پناهیان برخوردم که به نظرم رسید حتی اگه اونو عینا کپی کنم و در وبگاهم قرار بدم کار ارزشمندی هست پیشنهاد میکنم مطالعه این سخنرانی رو با هیچ کار غیر ضروری عوض نکنید:
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری فارس، حجتالاسلام علیرضا پناهیان در ده? اول محرم در هیئت دانشجویان دانشگاه امام صادق(ع) با موضوع «تعیینکنندهترین عامل در مقدّرات بشر» به سخنرانی پرداخت که بخشی از آن را در ادامه میخوانید:
غفلت از «واقعیتها» بیشتر از غفلت از «ارزشها» به ما ضربه میزند/ توجه به واقعیتهای عالَم، هوای نفس انسان را نابود میکند
• خیلیها برای خوب شدن، دنبال این هستند که یکسری «بایدها» یا «دستورالعملهایی» پیدا کنند و آنها را انجام دهند تا به آنچه میخواهند برسند. در حالی که بیشتر از بایدها، خبر داشتن از هستها و تسلیم واقعیتها شدن، انسان را رشد میدهد. البته معنایش این نیست که ما نمیتوانیم روی واقعیتها تأثیر بگذاریم و آنها را تغییر دهیم، ولی لااقل یکبار لازم است این واقعیتها را به درستی ببینیم؛ چون توجه به واقعیتهای عالَم، هوای نفس انسان را نابود میکند، و انسان را به سعادت نزدیک میکند.
• آنمقدار که انسان با توجه به «هستها» میتواند به خدا تقرب پیدا کند، با عمل به «بایدها» تقرب پیدا نخواهد کرد. آنمقدار که معرفت پیدا کردن به واقعیتهای حیات، انسان را رشد میدهد و به خدا نزدیک میکند، به دست آوردن فضائل و خوبیها انسان را رشد نخواهد داد.
• چهبسا بیتوجهی به واقعیتهای موجود در عالم موجب شود که اگر کسی بایدها و دستورات را هم انجام دهد، این کار برایش بیثمر و حتی مضرّ باشد. غفلت از واقعیتهایی که ما را احاطه کردهاند به ما خیلی بیشتر ضربه میزند، تا غفلت از دستوراتی که به ما میرسند. به تعبیر دیگر، غفلت از واقعیتها خیلی بیشتر از غفلت از ارزشها به ما آسیب میزند.
«اختیاری نبودن بخشهایی از زندگی ما» یک واقعیت مهم است / «أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّه»یک واقعیت است، نه یک باید!
• شما وقتی به سراغ دستورات دینی میآیید، لااقل در کنارش یک نگاهی به واقعیتها داشته باشید، یعنی ببینید اصلاً در کجا هستید؟ چه واقعیتهایی شما را احاطه کرده؟ اسیر چه اموری هستید و چه اختیاراتی ندارید؟ یعنی اول اختیاراتی که ندارید را بشمارید، بعداً دربار? چگونگی مصرف کردن اختیاراتی که دارید فکر کنید و تصمیم بگیرید.
• ما در دینداری و برنامهریزی برای زندگی خود، بیشتر دنبال این هستیم که ببینیم چگونه «باید» رفتار کنیم، و توجه به این «بایدها» به بخشِ اختیاری زندگی ما مربوط میشود، اما قبل از اینکه برای این بایدها نقشه بکشیم، باید لحظههای بیاختیاری خودمان را ببینیم و به این توجه کنیم که ما در بسیاری از امور، اصلاً اختیار نداریم. البته معلوم است که ما بیاختیار نیسیتم «اینکه گویی این کنم یا آن کنم/خود دلیل اختیار است ای صنم» ولی باید توجه کنیم که ما مختارِ مختارِ مختار نیستیم.
• لااقل یکبار هم فهرست آن بخشهایی از زندگیمان که در اختیار ما نیست ولی در زندگی ما دخالت دارد را نگاه کنیم و به «هستهایی» که ما را احاطه کردهاند توجه کنیم. اگر به این هستها نگاه کنیم، خود به خود یکمقدار کوچک و متواضع خواهیم شد و از احساس تکبّر و تفرعن فاصله خواهیم گرفت. اثر وضعیِ این نگاه، این است که ضعف و فقر خودمان را میفهمیم و درک میکنیم که «انسان ضعیف آفریده شده است؛ خُلِقَ الْانسَنُ ضَعِیفًا»(نساء/28) و «شما فقیر و محتاج خدا هستید؛ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّه»(فاطر/15) اینها که دیگر جزء «بایدها» نیست، اینها جزء «هستها» یا واقعیتهای حیاتِ بشر است. اول هستها و واقعیتها را انکار نکنیم تا بعداً به سراغ بایدها و آرمانها برویم. یعنی اول آن چیزهایی که محقق شده را ببینیم تا بعداً به سراغ چیزهایی که باید محقق شود برویم.
فیلم ابلیسی فیلمی است که ما را از واقعیتها غافل کند و بگوید «میتوان هم? این واقعیتها را تغییر داد!»/ آموز? برخی عرفانهای کاذب
• گاهی یک فیلم ابلیسی، داستانی را تعریف میکند که نتیجهاش تقویت نخوت و تکبّر در انسان است - و امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «تکبر بدترینِ عیبهاست؛ الْکِبْرُ شَرُّ الْعُیُوب»(غررالحکم/ص38/ح611)- یک فیلم ابلیسی، لزوماً فیلمی نیست که صحن? بد نشان دهد، بلکه فیلمی است که ما را از واقعیتهایی که ما را احاطه کرده است غافل کند و به دروغ به ما بگوید که میتوانیم هم? این واقعیتها را تغییر دهیم. این حرف، عینِ کفر است و دروغ است چون ما نمیتوانیم هم? این واقعیتها را تغییر دهیم.
بوی محرم می آید
شاید تو هم نگرانی
شاید تو هم دنبال روضه های جدید می گردی!
نمی دانم چرا با وجود اینکه حوادث محرم سال 61 هجری چند روز بیشتر نبود اما باز چه رازی هست که بیش از هزار سال است که دلها نگران اند
و حس میکنند باز هم حرفهای نزده زیادی هست
روضه میخواهی پس گریه کن بر مظلومیت علی که هنوز بعد از هزار و چهارصد سال در تنها کشور شیعه جهان روزنامه های آمریکائی ولایتش را زیر سوال می برند
روضه میخواهی پس گریه کن بر مظلومیت اهل بیت که هنوز بعضی از محبانشان آنها را فقط یک داستان سمبولیک می دانند برای قمه زدن و خودنمائی
روضه میخواهی گریه کن که هنوز بعضی از محبان اهل بیت به اهل بیت اجازه نمی دهند که در سیاستشان دخالت کنند
روضه میخواهی گریه کن که حسین از آب هم تحریم شد و بعضی از محبان اهل بیت به خاطر اینکه خودرو و گوشی تحریم نشود به جای دشمنان امروز حسین بر فرزند حسین دشنام می دهند
شاید هم حال روضه شنیدن نداری
اما مجبوری انتخاب کنی
محرم ناگهان می آید و آدم را مجبور به انتخاب میکند
به گزارش الجزیره دختر بچه شیعه ای را که شاید او هم سه ساله بود در کنار قبر رقیه به زنجیر کشیدند و سر پدر و مادرش را بریدند
برای نگهدای تصویر در اندازه واقعی آن را ذخیره کنید
میخواهی گریه کنی گریه کن که اشکهای این دخترک یتیم عرش خدا را لرزاند
میخواهی گریه کنی گریه کن برای آن کودکانی که وهابی ها می کشند
روضه میخواهی پس گریه کن که بعضی از روضه خوانها هم احساس می کنند باید دوباره لباس رزم بپوشند تا از زینب دفاع کنند و دیگر داد زدنشان اثر ندارد میخواهی گریه کنی گریه کن که صدای گلوله هائی که حمید علیمی در سوریه شلیک می کند روضه است
میخواهی گریه کنی گریه کن که هزاران سنی غیروهابی در استانبول برای حسین گریه می کنند اما یادت باشد تا وقتی در ایران ما یک شیعه می گوید ما را با سوریه چه کار از ترکیه ای ها انتظار زیادی نداشته باشی
میخواهی گریه کنی گریه کن که زینب به کوفیانی که گریه می کردند گفت گریه کنید که گریه تان مدام باد....
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون