عنوان فرعی : حقوق (بشر) یعنی حقوق (ضد بشار)
درست نمی دانم چرا فکر می کنم روزگار وبلاگ نویسی گذشته است ، سالهاست که در وب می نویسم و لحظه های پرشوری را در وبلاگ نویسی تجربه کرده ام و کلی وبلاگ را در بلاگفا و بلاگ اسکای و پرشین بلاگ و .... مدیریت کرده ام ، گاهی آنقدر تند نوشتم که دوستانم هم آنها را تحمل نکردند و در وبلاگ مربوطه را تخته کردند و گاهی آنقدر تند تند نوشتم که انگشتانم درد گرفت اما حالا دیگر به آن صورت حال وبلاگنویسی ندارم و چند وقتی هست که زیاد سراغ وبنویسی نیامده ام آخر کمی گیج شده ام یعنی واقعا گیج شده ام مانده ام چه بگویم آن قدیمها رسم بر این بود که مدعیان انسان دوستی و .... کارهای پیچیده ای می کردند وفقط پشت پرده جنایت می کردند و بنده و امثال بنده طی مقاله های پشت سر هم اما کوتاه در وبلاگهایمان دستشان را رو می کردیم ( که یک نمونه اش مسائل فتنه سال 88 بود که بنده فقط دی ماه 88 بیش از 140 پست برای تحلیل مسائل پشت پرده فتنه و ... فقط در وبلاگ یک خط کوتاه مطلب زدم اما این روزها کار نوشتن خیلی سخت شده است و سالی 14 مطلب در این وبلاگ نمی گذارم) توضیح بیشترش اینکه اولا در روز روشن در خود اروپا و آمریکا وحشی گری می کنند و کوچکترین اعتراضی را به شدت سرکوب می کنند که نیازی به توضیح بیشتر ندارد و خبرگزاری ها برای انعکاس آن کفایت می کنند و ثانیا کارهائی می شود که مرغ پخته را از بلاهت این مدعیان به خنده وا می دارد
مثلا یک نمونه اش همین جریان به اصطلاح بهار عربی آخرش نفهمیدیم بشر کیست و حقوق بشر چیست ؟ فقط این قدر فهمیدیم که مردم بحرین عربستان الجزایر اردن و غیره وحتی مردم اروپا و آمریکا بشر نیستند ! چون سرانشان در یک طرف خون آنها را در شیشه می کنند و در طرف دیگر علیه حاکم سوریه قطعنامه حقوق بشری صادر می کنند و روتینگ تصاویر رسانه های خبری جهان شده اند برای دفاع از حقوق بشر ...
و باز آخرش نفهمیدیم دیکتاتور کیست دموکراسی چیست ؟! انقلابی کیست ؟ انقلاب چیست ؟ فقط فهمیدیم که فقط بشار اسد دیکتاتور است و مخالفان مسلح حکومت او تنها انقلابی های عالم هستند ولی پادشاهان عربستان و انگلیس و قطر و الجزایر و اردن و شورای نظامی مصر نماد دموکراسی هستند چون هی در اینجا و آنجا در مورد نحوه انتقال حکومت به مردم سوریه میزگرد و جلسه تشکیل می دهند و به خاطر همین چیزها هم هست که چند وقت است سازمان ملل را دربست داده اند تحویل اینها
پس در نتیجه این قدر فهمیدیم که بشر فقط کسی است که در برابر بشار بایستد
و باز در نتیجه این قدر فهمیدیم که هر کس می خواهد روزانه یک ساعت بنشیند و در وبلاگش خبر تحلیل کند بی خود خودش را خسته نکند چون دیگر کار از تحلیل گذشته است و آدم فقط باید بشیند و این خبرگزاری های دنیا را ببیند و گوشه لبش بخندد و گوشه چشمش گریه کند به حال انسان و به حال انسانیت و گوشه دلش امیدوار باشد و نگران یعنی چشم به راه باشد
اللهم عجل برحمتک لولیک الفرج
مثل اینکه پیش بینی هامون غلط از آب دراومد فعلا نظرم اینه :
آخرین به روز آوری این پست ساعت 19:58 روز 14 اسفند 90
اگر خدا بخواهد منتظر بروز آوری این پست باشید...
این اولین و آخرین باری نیست که آن پیر تیز بین هشدار می دهد که ممکن است انتخاباتی که پیش روی ماست به ناامنی کشیده بشود و فتنه ای دیگر در آن رقم بخورد اما گویا باید این اتفاق تلخ شروع بشود تا تحلیل ها و بررسی های روشنفکران و روشنگران ما آغاز شود . اما سوال اصلی این است که چگونه و به چه بهانه هائی ممکن است دست به این کار بزنند آیا واقعا بهانه های دندان گیری نصیب فتنه گران خواهد شد و یا این که بهانه ها از چوب خشک تراشیده خواهند شد آیا مثل انتخابات قبل به محض پایان رأی گیری و حتی پیش از آغاز آن صدای جغد های شوم BBC و VOA و سرسپرده گان داخلی شان در خواهد آمد که ای داد چه تقلب وسیعی اتفاق افتاده و ... یا اینکه این بار رد صلاحیت شده ها دست به کار خواهند شد یا اینکه این بار واقعا کسانی در وزارت کشور و ستاد انتخابات نفوذ خواهند کرد و بهانه اصلی را از همان جا به دست دشمن خواهند داد
نمونه اول :
فردای انتخابات تعدادی از نماینده گان کنونی و کاندیداهای مطرح و رأی نیاورده اص_طلاح طلب مقابل دفتر ستاد انتخابات کشور در تهران تجمع می کنند آنها به تقلب گسترده در انتخابات ! معترض هستند و عده ای که گفته می شود ناظران آنها بر سر صندوقهای مختلف هستند در حاشیه این جمعیت دیده می شوند تعدادی افراد مسئول وغیر مسئول از قیبل پلیس و بسیج و انصار التوحید و .... در اطراف تجمع کننده گان دیده می شوند و ناگهان صدای شلیک چند گلوله همه را در بهت و حیرت فرو می برد و ناگهان صدای جمعیت عوض می شود شعارها رنگ خون به خود می گیرند ( کاندیدای شهیدم راهت ادامه دارد ... ) ( می کشم می کشم آنکه برادرم کشت و ..... ) پلیس و بسیجی هائی که در صحنه حاظر هستند متحیرانه به خیابان نگاه می کنند و گویا فعلا فقط گاز اشک آور می تواند جمعیت را متفرق کند اما چند ساعت بعد ...
صدای بوقها و رسانه ها و تلوزیونهای مختلف در می آید ... کشتار در تهران ... قتل عام مردم توسط جلادان بسیجی ... گناه این دختر چه بود .... این چهره سفاک را شناسائی کنید تا مردم انتقام خود را بگیرند و .... یک گروه مسلح که احتمالا نام ( جمعیت دفاع از جمهوری ) بر روی خود گذاشته است و در ابتدای کار چند نفر بیشتر عضو ندارد در یکی از استانهای مرزی که گفته می شود بیشترین میزان تقلب در آن صورت گرفته است اعلام موجودیت می کند این گروه بعضا در تهران دست به ترور می زند وقتی یک مرد ریشو کشته می شود با افتخار از اعدام یکی از عوامل رژیم در قتل عام مردم سخن به میان می آورد و وقتی یک تیر آنها به یک جوان سه تیغ کرده اصابت می کند از جنایت جدید رژیم یاد می کند و عکس او را به سرعت در رسانه های ضد انقلابی به عنوان اسوه مبارزه به نمایش در می آورند .
اگر خدا بخواهد منتظر بروز آوری این پست باشید...
عنوان فرعی : مهریه بیش از 14 سکه را غیر قانونی کنید !
آخه چقدر دروغ ؟ آخه تا کجا دروغ ؟! آخه یعنی چی کی داده کی گرفته الان خیلی ها دارند می دند و می گیرند آخه یکی نیست بگه شمائی که اگه همه فامیل و آشناهاتونو یکجا بفروشند 1370 تا سکه نمی شه چرا به تعداد سال تولد دختر خانوم سکه طلا مهریه می زنی !؟
چی به من چه ربطی داره ؟ یعنی چه ؟! اولا مگه شما یه نفر وکیل مدافع بقیه ملتی که به شما وکالت دادند که بگی به تو چه ربطی داره مگه من با شما یه نفر بودم شما اصلا بزن یک میلیون سکه ؟! ثانیا این کار شما باعث می شه چهار نفر دیگه هم به شما نگاه کنند و فردا پس فردا خود بنده یا یکی از بستگان بنده احیانا اگه بخواد ازدواج بکنه به مشکل بر بخوریم .
باور می کنید که خیلی از پسرا به خاطر همین ترس از مهریه های سنگین جرأت خواستگاری رفتن رو هم ندارند و خیلی از دخترا به خاطر همین رسم غلط و تشریفات زائد دیگه صاحب خونه و زندگی نمی شند ؟!
چی ؟! شدنی نیست ؟! چرا شدنی نیست ؟! اگه مسئولین محترم و مردم عزیز بخواند چرا شدنی نیست ؟ یکیش اینه که توی مجلس قانون بذارند که از این لحظه به بعد هیچ کدوم از دفاتر رسمی ثبت ازدواج حق ندارند مهریه بالاتر از 14 سکه ثبت کنند و هر دفتری که ثبت بکنه باهاش شدیدا برخورد می شه ! به همین سادگی
آخه ملت ! خانه ملت! دولت! مصلحت! قوه قضائیه! هر کی صدای منو میشنوه یه کاری بکنه
چی ؟! وکلای محترم دغدغه های مهمتری دارند ؟! قابل بررسی نیست ؟! یعنی چی ؟! مهمتر از این هم مگه ممکنه مجلس دغدغه داشته باشه ؟! آخه مهتر از زدودن این سنتهای غلط که یواش یواش داره پدر جامعه رو در می آره چی ؟
باوا شما رو به خدا از این خواب خرگوشی بیدار بشید اعتیاد و همجنس بازی و صدتا ناهجاری اجتماعی دیگه داره بیداد می کنه کمر مملکت شکست ! پای بست خانه ویران شد , نقش ایوانو ولش کنید. بعضی از مردها از ترس اینکه مجبور بشن یه روزی این مهریه مافوق سنگین رو بپردازند زنهاشونو به مهرم حلال جونم آزاد انداختند , طلاق نسبت به قبلها که از این مهریه ها خبری نبود شاید پنجاه برابر شده
ضمنا یک چیزی که بسیار وحشتناکتر هست اینه که اگه واقعا یک مردی مثلا هزار و خورده ای سکه مهر زنش کنه و توی فکرش این باشه که نمی خوام این مبلغو بپردازم احتمالا هر شب از زندگی مشترکش یک گناه کبیره هست
خلا3 از ما که گذشت ما نسل سوخته شدیم رفت این جونترها رو دربیابید اینها حیفند واقعا این مملکت حیفه مردمش حیفند نکنید این کارارو از ما گفتن بود