السلام علیک ایتها الصدیقة الشهیده یا بضعة رسول الله فاطمة الزهرا و رحمة الله وبرکاته علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی الیل و النهار و اسئل الله بحقک و بحق ابیک و بحق بعلک و بحق بنیک و السر المستودع فیک ان تجعلنی من شیعتکم و اشیاعکم والمستشهدین بین یدیکم
این غزل رو که در مورد مصائب نوین اهل بیت عصمت و طهارته تقدیم می کنم به پیشگاه آن حضرات
ادعای عشقبازی شب یه شب بالا گرفت
عشق مـُـرد و جای او غفلت پرستی پا گرفت
گر چه لبها نام او را می کنند اینجا ادا
این اداداری شعور و شور را یکجا ،گرفت
گوئیا ارباب غیر از چشم و ابرو هیچ نیست
جای دستورش بباید بازوانش را گرفت
ای که می گویی سگ ارباب بودن بهتر است
آیه تطهیر حق سگ شدن از ما گرفت
ای رسول ترک را اسباب غفلت کرده گان
سگ نماند او گشت آدم، راه استعلا گرفت
ادعای شور و مستی صحبت از دیوانگی
آش شور خود پرستی طعم یا زهرا گرفت
وحی نازل میشود بر حلقه دیوانگان
تک به تک پیغمبرند اینها بسی امضاء گرفت
لخت شو حرف از حیای حضرت عباس نیست
باید اینجا لخت و عور و بی خبر احیا گرفت
پوست دین را بکن این اسب دارد استوخان
بعد مجنون شو بزن باید ره صحرا گرفت
از مناجات علی این قوم خودسر بی خبر
سیره مولا کجا و راه اینها ، تا گرفت
بارالها کاش همرنگ رفیقانت شوم
عاشقم کن تا تواند دل ره دریا گرفت
سلام
ولادت ناموس دهر و محور کائنات حضرت مولا بقیة الله الاعظم صاحب الزمان م ح م د ابن الحسن العسکری روحی له الفدا را خدمت تمام پاکدلان و شیعیان حضرتش تبریک می گوئیم
دارد حظور ناب تو یک خواب میشود
یا یک کتاب سری و نایاب میشود
وقتی تو نیستی همه حتی ترانه ی-
- دریا وبال گردن مهتاب میشود
من مانده ام در این شب معکوس سرد و تار
اصلا چرا کلام خدا قـاب میشــــود
در عصر عینک و کرِم ضد آفتاب
آئینه تو از چه سبب باب میشود
می آیی ای فروغ گل نازنین صبح
اینجا تمام راه تو بی تاب میشود
امروز برای شهدا وقت نداریم
ای داغ دل لاله تورا وقت نداریم
با حضرت شیطان سرمان گرم گناه است
ما بهر ملاقات خدا وقت نداریم
چون شخص مهمی شده نفس دغل ما
اندازه یک قبله دعا وقت نداریم
در کوفه تن غیرت ما خانه نشین شد
بهر سفر کرب و بلا وقت نداریم
هر چند که خوب است شهیدانه بمیریم
خوب است ولی حیف که وقت نداریم
یک شاعر گمنام
کفی بالموت واعظا (واعظ مرگ برای نصیحت کافی است)
«امیر مومنان علی علیه سلام الله ابدا»
پوسیده این کفن ،کفنم را عوض کنید
اصلا تمامی بدنم را عوض کنید
اینجا غریبه ام ،نفسی یاد من کنید
سنگِ سرِ درِ وطنم را عوض کنید
چیزی از آن ولیمه برایم نمانده است
یک ذره وضع گورکنم را عوض کنید
احسانتان چمن شد و خشکید و خاک شد
بذر بنای این چمنم را عوض کنید
مردم مکرر از کتک باقیاتتان
احسان که نه فقط زدنم را عوض کنید
قربان تو که نام تو را میــتوان شنیــد
این شور را به حد طلب میتوان چشید
تو از تبار غربت زیبــای احمدی
تو پاره دل گل گلها محمدی
گویا علی به جای دلت راه می رود
چاهی نمانده است و پی چاه میرود
نور نگاه فاطمه در چشمهای توست
چون نسل فاطمه همه در کربلای توست
تنهائی قشنگ تو میراث مجتبی است
هم کربلا و جنگ تو میراث مجتبی است
قربان تو که نام تو نور است یا حسین
رمز شب و دعای ظهور است یا حسین
سجاد تو نمایش جانبازی خداست
عرفان کلام اوست شهید گل فناست
سقای تو به دست همه آب می دهد
بوی غریبی گل مهتاب می دهد
هم زینبت نماد صبوری انبیاست
هم اکبرت طراوت زیبای اولیاست
از قاسم برادرت الماس شرمگین
زو لفظ عشق و کلمه احساس شرمگین
انصار تو مفسر آیات اعظم اند
تاج فرشتگان خدای محرم اند
درج اشعار این دفترچه در هر سایت و وبلاگی با قرار دادن این لینک ( شاعر )در زیر آن بلا اشکال است
-----------------------------------------------------------
بیت الحرام ماه محرم ز ره رسید
ماه تمام ماه محرم ز ره رسید
خورشید خاکدان تیره ما با غروب سرخ
با لاله های یک شب پرغم ز ره رسید
اینجا اگر چه یاد شقایق غریبه نیست
زیبایی مضاعف و مبهم ز ره رسید
این فاجعه که درس عبرت تلخ من و شماست
با کاشها و حسرت عالم ز ره رسید
--------------------------------------------------------
و باز این زیبای تلخ ، این شرنگ اهورایی بر سر راه ماست
دیگر آب هم روضه خواهد خواند
دیگر کودکان 3ساله هم بلد خواهند بود روضه بخوانند
دیگر همه زمین روضه خواهد خواند برای آن حادثه عظیم