این روزها آخرین برگ برنده دولت شده ترساندن مردم از شبح و سایه جنگ
اما جنگ طلب چیست؟ !
#جنگ_طلب دولتی است که از مانورقدرت بازدارنده در مقابل جنگ طلبان منطقه ای و فرامنطقه ای ابراز نگرانی می کند
#جنگ_طلب نمک به حرامانی هستند که درک نمی کنند اگر ایران قدرت بازدارنده نداشت و شهرهای زیر زمینی نمایش داده نمی شد قدرتهای بین المللی که هیچ وزیر خارجه کویت و عربستان هم افتخار همصحبتی به آنها نمی دادند چه برسد به اینکه سه سال مذاکره کنند
#جنگ_طلب دولتی است که نتوانست در صحنه بین المللی خبر رسانه های اسرائیل و ترجمه آن در رسانه های غربی را تکذیب کند که رئیسش در سال 65در مذاکره با نمایندگان آمریکا و اسرائیل در فرانسه خواستار افزایش فشار نظامی و اقتصادی برای جلوگیری از به حاشیه رفتن میانه روها! شده است.
#جنگ_طلب دولتی است که به جای حمایت از کشورها و گروه هایی که به جای ما با دشمنان قسم خورده مان می جنگند با یک تلفن جان کری محموله مردمی حمایت از مردم یمن را به جیبوتی می فرستد
#جنگ_طلب وزیر خارجه ایست که به دروغ ادعا میکند که آمریکا با یک موشک میتواند سیستم دفاعی ایران را از کار بیاندازد تا مردم آمریکا و اروپا از جنگ با ایران نترسند و دولتمردانشان براحتی و بدون مزاحمت و نگرانی افکار عمومی وارد جنگ با ایران شوند در حالی که آمریکا و اسرائیل آنقدر ضعیف اند که نتوانستند علیرغم جنایتهای بی شمار کوچکترین بخش سیستم دفاعی ایران در بیخ گوش اسرائیل یعنی گروه حزب الله لبنان را شکست دهد و با شکست مفتضحانه از حزب الله از لبنان خارج و به خانه برگشتند.
#جنگ_طلب دولتی است که مقاماتش با اظهار نظرهای تفرقه افکنانه و دروغین جریان انقلابی را نقطه مقابل عزیزان اهل سنت نشان می دهد تا در صورت بروز آشوب هایی مثل فتنه 88زمینه #جنگ_داخلی فراهم تر باشد
#جنگ_طلب دولتی است که مملکت را ورشکست میکند تا با فشار فقر و تبعیض افغانستان شود
#جنگ_طلب دولتی است که از فتنه گران هشتاد و هشتی حمایت می کند که به جای آوردن یک دلیل منطقی با دادن بیانیه های تحریک آمیز به هوادارانشان هشت ماه کشور را به جنگ داخلی کشیدند و علنا میخواهد راه آنها را ادامه دهند
#جنگ_طلب #بـــــازرگان و #بـــــنی_صدر بودند که آنچنان مانور ضعفی راه انداختند که صدام جنگ طلب که در زمان شاه هم به ایران حمله کرده بود دوباره به فکر حمله بیافتد و به چنان توهمی دچار شود که به خبرنگار بگوید ادامه مصاحبه باشد سه روز بعد در تهران
#جنگ_طلب دولتی است که با آمدنش جو ضد آمریکایی #بیداری_اسلامی در منطقه بشکند و همدلی اسلامی به جنگ بین مسلمانان تبدیل شود و فرصت طلبان در کشورهای اسلامی جار بزنند دیدید شمایی که میخواستید ایران بشوید و سفارت آمریکا را بگیرید ببینید ایران به غلط کردم افتاد بیاید و عربستان بشوید و بیاید به دامان عربستان و اسرائیل و آمریکا و مثلا اردوغان که در مراسم عاشورا میگفت نگذاریم بحرین کربلا شود و مواضع ضداسرئیلی داشت و با احمدی نژاد بود به دامان یهود و آل سعود بغلتد
بله ای مردم ایران #جنگ_طلبان_حقیقی اینها هستند و مبادا که فریب تزویرشان را بخورید
که به فرمایش مختار تزویر به شما امان می دهد تا مقاومتتان را بشکند آنگاه گردن همه شما را خرد خواهد کرد
آقای رئیس جمهور عکسهای تبلیغاتی و ژستهای انتخاباتی تان به هیچ چیز شبیه نیست جز عوامفریبی! حتی به برجام هم شبیه نیست! برجامی که اقلا در ظاهر برای جیب فقرا بود و میلیونها شهروند فقیر و بیکار شده ی پسابرجامی که سال نمد و رنج را در سختی و بدهکاری های تل انبار شده گذراندند و در رکودها و نبودهای پارسال صد رحمت برای تورمهای سال نمد و یک فرستادند
لابد اینجا خواسته اید بگوئید طرفدار آزادی پوشش زنان هستید البته اینجا با اینکه این آزادی های تلقینی به نفع زنان است یا نه یا حتی آیا به نفع مردان چشم چران است یا نه یا کلا به نفع جامعه و نسلی که متولد خواهد شد است یا نه کاری نداریم اینکه این آزادی های دروغین اصلا آزادی است یا اسیر مد و تلقین و ... بودن است هم کاری نداریم اما اگر اینگونه است پس چرا لباس روحانیت و چرا تغییر نام خانوادگی از فریدون به روحانی؟!
شاید هم خواسته اید بگوئید داخل مردم هستید؟! خوب آیا این مردمی که در منطقه محروم تله کابین و پیست اسکی توچال با آنها عکس یادگاری گرفته اید نماینده مردمی هستند که به خدمت شما نیاز دارند؟!
آقای رئیس جمهور چهار سال از زمانی که شما با آن لحن مخصوص داد زدید که چنــــــاااااان رونق اقتصادی ایجاد بکنم و چنان مردم را از درآمد سرشار و بی نیاز بکنم که به این 45 هزار تومان یارانه نیاز نداشته باشند! گذشت و حالا وقتی می بینید که بخشهائی از مردم به هیچ عنوان قانع نمی شوند میخواهید موقتا و تا زمان انتخابات افکار بخشی از آنان را به سمت چیزهائی سوق بدهید که بدان علاقه مندند تا شما را قهرمان آزادی خواهی خود قلمداد بکنند و میلیونها جوان خام و بیکار و عذب به هوای چند ساعت دوست پسربازی و دوست دختربازی روزانه به جنابعالی رای بدهند! بله نقشه ی هوشمندانه ایست شما میتوانید برای بخشی از آرایتان روی بعضی از جوانان خام حساب ویژه باز کنید و حتی مانند سال 88 برای شلوغی پس از انتخابات تا پسرانی به هوای همراهی چند روزه و چند ساعته با دخترکان بدون مانتو به هر کاری دست بزنند تا آنها هم قهرمان آزادی خواهی دخترکان همسن و سال خودشان باشند البته اگر کمی هوشمندانه تر عمل کنید شاید به همین هم نیاز نداشته باشید و بتوانید با عوامفریبی های وسیع کار را با صندوقهای رای تمام کنید اما آخرش چه آیا به آخرش فکر کرده اید؟! می دانم بعید است وشاید هم شاید ... اما میخواهم کسانی که میخوانند و خودم کمی به آخرش فکر کنیم
آقای رئیس جمهور چه زود گذشت چهار سال آقای رئیس جمهور چه زود گذشتند این چر سالها آن زمانی که پدر معنوی تان همه کاره ی کشور بود و در خاطرات خودش تاسوعا و عاشورای تیرماه آن سال اسکی روی آبش را گزارش میکرد و آخرش همه ی نقشه هائی که با سکته ای در کاخ سعد آباد نقش برآب استخر شد! آخرش چه ؟! آیا شما از ایشان بزرگتر خواهید بود و آیا رقبای لائیکتان و جوانان حزب الهی و روزگار غدار اجازه خواهند داد از ایشان بزرگتر و یا در حد ایشان باشید آقای روحانی قبول کنید که شماها و تمامی اصلاح طلبان مذهبی برای آمریکا فقط نقش یک واسطه و ابزار برای طی دوران گذار به سمت روزهای نامعلوم را ایفا می کنید!
آقای روحانی خلاصه بگویم این ژست شما تنها ژست کسی است که خون فدای حقیقت شده ی حسین مظلوم و همراهانش را در جنگ با دولت زور و زر و تزویر یزید را فدای آبرو بخشیدن به سازشکاری کرد و تنها شبیه کسی است که برای عوامفریبی بیشتر نه از فقرا خجالت می کشد نه از جوانان بیکاری که نمی توانند ازدواج کنند نه از شهدا نه از خدا
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون
از آزادی تعاریف زیادی ارائه شده تعاریفی که بیشتر از اینکه تعریف آزادی باشند تعریف افرادی بودند که این واژه مظلوم رو تعریف میکردند اما سوم اسفند 1395 یک روز تاریخی بود روزی که تعریف جامعی برای آزادی متولد شد که احتمالا هیچ کس نمی تواند آن را نقض و خلاف آن را اثبات کند
و حالا تعریفی که یکی از صاحب نظران فلسفه (وحید رحیمی) برای آزادی ارائه کرد مبدائی شد تا تقویم آزادی را به قبل از این تعریف و بعد از این تعریف تقسیم کند
تعریف جدید وحید رحیمی از آزادی:
آزادی عبارت است از داشتن اختیار انجام هر عمل غیر معارض با منافع دائمی انسانی که هر فردی که اسیر جهل و هوس نیست در عالمانه ترین حالت خود علاقه مند است به آن دست بزند.
در این تعریف چند نکته برجسته مشهود می باشد
1_ طبق این تعریف داشتن اختیاراتی که بر مبنای سایر کمبودها و از روی ناچاری به انسان تحمیل میشود شامل مفهوم آزادی نیست مثلا اینکه انسانی در تنگنا و جهل اختیار خودکشی داشته باشد شامل این مفهوم نیست.
2_ طبق این مفهوم اگر کسی نابینا باشد و یا با اشتباه محاسباتی بخواهد مسیری را برود و مانعی داشته باشد آن مانع به هیچ عنوان مزاحم آزادی او نیست بلکه مکمل آن است هرچند ناخوشایند باشد.
3_ طبق این تعریف هر گونه اختیاری که برای نقض اختیار و آزادی دیگران باشد داخل تعریف آزادی نیست
به یک نمونه از تعاریف آزادی که امثال هگل آن را مطرح می نمایند توجه فرمائید:
آزادی امکان عملی کردن تصمیمهایی است که فرد یا جامعه به میل یا اراده? خود میگیرد. اگر انسان بتواند همه? تصمیمهایی را که میگیرد، عملی کند و کسی یا سازمانی اندیشه و گفتار و کردار او را محدود نکند و در قید و بند در نیاورد، دارای آزادی مطلق، یعنی آزادی بی حد و مرز است. اما چون انسانها به طور اجتماعی زندگی میکنند، نمیتوانند آزادی مطلق داشته باشند. زیرا آزادی بی حد و مرز یک فرد به پایمال شدن آزادی افراد دیگر اجتماع میانجامد. به همین سبب است که هر جامعهای با قانونها و مقررات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی خاصی هم حافظ آزادیهای افراد آن جامعه میشود و هم حد و مرزهایی برای این گونه آزادیها به وجود میآورد. قانونها و مقررات جهانی نیز آزادیهای مردم سراسر جهان و حد و مرزهای آنها را در جامعه? جهانی معین و مشخص میکنند. تلاشها و مبارزههای انسان در طول تاریخ زندگانی او همواره برای بدست آوردن آزادی مشروع و قید و بند زدن به آزادی مطلق فرمانروایان ستمگر و زورمندان بوده است.
همون طور که توجه میفرمائید در تعاریف فوف با وجود اینکه بسیار طولانی تر هست اما به هیچ عنوان جامعیت تعریفی که آقای رحیمی مطرح کرده وجود نداره
برای همه شما و این اندیشمند جوان کشورمون آرزوی توفیق و غفران الهی دارم
در چند روز اخیر طرح ممنوعیت طرح سوال در جلسات رسمی توسط فراکسیون امید (اصلاح طلبان مجلس) سر و صدای زیادی به پا کرد اما آیا این موضوع غیر عادی هست
توی دنیایی که عربستان رئیس کمسیون حقق بشر سازمان مللشه و سوال پرسیدن در مورد هلوکاست جرمه ولی آتش زدن قرآن و انجیل و اهانت به هیچ یک از مقدسات جرم نیست توی دنیایی که خبر مرگ سگ خانگی فلان شخصیت سینمائی بیشتر از خبر قتل عام روزانه ی مردم توی روهینگیا و یمن و ... پخش میشه و مهمتر هست به هیچ دولت غیر مخالفی و به هیچ مجلس غیر انقلابی نمیشه امیدار بود و این محافظه کاران بین المللی دستمال کشان همین سیستم ظالمانه جهانی هستند در این سیستم ظالم بودن دولتها نامطلوب نیست بلکه ظالم نبودنشون هست که نامطلوب و ناقض حقوق بشره و دولت یا نظامی که به ملت خودش خیانت نکنه باید محاکمه و سرنگون بشه و سیستم بین المللی تمام توان امپراطوری رسانه ای خودش رو بر علیه اون دولت و نظام بسیج خواهد کرد اما کافی هست که نظام یا دولت مربوطه حرف گوش کنه و مطیع باشه و برای تامین منافع ابرقدرتها مردم خودش رو لخت کنه در این صورت این رژیم بسیار ناز و نمونه بارز حقوق بشر و آزادی بیان خواهد بود و تمام جنایتهای آشکارش در حق ملت خودش و سایر ملتها به نحو احسن توجیه خواهد شد
زیاد از موضوع منحرف نشیم در صد سال اخیر یکی از ادعاهای گوش پر کن غربی ها و غربزده ها آزادی بیان بود اما ....
پروژه ای که شیطان سالهاست به اون پرداخته ایجاد هزاران حرف غلط در برابر حرف حق هست در این حالت میتونه با دادن آزادی بیان به 99 درصد حرفهای مطرح که البته همه اونها رو بطور غیر مستقیم خودش مطرح کرده ادعای اعطای آزادی بیان بکنه اما انقلاب اسلامی ایران این پروژه رو به چالش کشید و تونست با داشتن قدرت نسبی بخشی از حق رو در دنیا مطرح کنه و اینجا بود که سیستم شیطانی حاکم بر جهان که رسانه های تکفیری و تروریستی و سکسی و پرونو و ... رو تحمل میکردند بلکه سامان میدادند نتونستند تلوزیونها و رسانه های انقلابی رو تحمل کنند رسانه هایی که حتی یک صدم رسانه های ضد انقلابی و شیطانی نبودند اما همین تعداد کم قابل تحمل نبود و دم خروسی که تقریبا از همان ابتدا با جرم بودن زیر سوال بردن هلوکاست خودش رو نشون داده بود با افتادن کامل خروس از زیر دامن آلوده ی شیطان پرستان به رسوائی کامل رسید و زمانی فرا رسید که نقاب آزادیخواهی از صورت کریه شیطان کنار گذاشته بشه اینجا بود که حتی اصلاح طلبان آمریکائی در ایران هم مجبور بودند تا حدودی حتی در موضع ضعف موضوع آزادی بیان رو به حاشیه ببرند و البته بدون اینکه از عواقب اجتماعی اون بترسند و البته نباید هم بترسند دولت و جریانی که موظف هست ناکارامد باشه تا با افزایش وابستگی به خارج قدرت چانه زنی بیشتری برای مذاکره و تسلیم کشور داشته باشه جریان و دولتی که مظف هست ناکارامد و نارضایتی تراش باشه و همه نارضایتی ها رو با شایعات به سمت دیگری بکشونه جریان و دولت و مجلس و سیاستمدارانی که موظف ناکارامد باشند و اگر اگر با عدم اقبال عمومی مواجه شدند تقلب و متقلب نامیدن انقلابیون رو برای ایجاد شورش های نامحدودی که با کمک رسانه ها به بهانه های مختلف و فضاسازی های امپراطوری رسانه ای غربی تا سقوط کامل انقلاب قابل تمدید هست رو در دستور کار خودش قرار بده و با سقوط انقلاب و حذف هر صدای مخالف سیستم جهانی و مدافع اسلام راستین سیل تهمتهایی که دیگر کمتر کسی قدرت و ابزار پاسخ دادن به اونها رو خواهد داشت رو روانه افکار عمومی بکنه
البته این هدف زیاد بلند پروازانه هست و حقیقت این هست که یک اجباری در کار هست و یک انتخاب سخت ؛ یا نابودی کامل و یا یک ریسک بزرگ ریسک
اللهم عجل برحمتک لولیک الفرج و العافیة والنصر
سلام بر دوستانی که در این مدتی که بنده نبودم به این وبگاه سر می زدند و سلام بر دوستانی که برای اولین بار این وبگاه رو مشاهده می کنند حقیقت اینه که حدود بیشتر از دو سال هست که یک همه گیری و اپیدمی در کشور اتفاق افتاده که اکثریت مطلق کاربران اینترنت به شبکه های اجتماعی ازقبیل تلگرام منتقل شدند و خود من هم جزو قربانیان این اپیدمی بوده و هنوز هم هستم تلگرامی که بایگانی نداره و مطالبش برای همه قابل سرچ نیست و مهمتر از همه اینکه همه ی اون متعلق به یک نفر هست که اگه اراده کنه میتونه در یک شب همه ی نوشته های شما رو به خاکستر تبدیل کنه
روزهائی که همه ی ما در اینترنت وبلاگ داشتیم منطقی تر می نوشتیم صفحه مال خودمون بود بایگانی داشتیم به مطالبی که شهریور چند سال پیش نوشته بودیم یا دوستانمون نوشته بودند دسترسی داشتیم وقتی سرچ میکردیم وسعت بیشتری در مطالب بود
اما امروز به جز چند سایت که اونها هم همگی کانالی در تلگرام دارند کسی در وبلاگش مطلبی نمی نویسه آیا این خطرناک نیست؟!
یادمه وقتی میخواستم در مورد فلان شهر محله روستا یا شخصیت جستجو کنیم مطالب مستقیم در دسترس ما بود مطالبی که اهالی اون شهر و روستا یا محله یا خود اون شخص در یکی از سرویسهای متعدد وبلاگ نوشته بود اما حالا شما مثلا اگه در گروه مرزن آبادی ها عضو نباشید دسترسی به اطلاعات مستقیم و مستمر و افراد اون شهر ندارید ...
اما در مقابل در شبکه های اجتماعی فرصتهائی هم هست که جای دیگه نیست و اون اینکه همه می تونند بنویستند و مخصوصا با امنیت نسبی که در حفظ اطلاعات شخصی و هویتی در تلگرام هست دیگه هیچ کسی نمی تونه ادعا کنه که تریبونی برای بیان حرفاش نداره هرچند هیچ گاه عدالتی در تریبون بیان حرفها وجود نداشته یکی با پولی که داره کانال چند صد هزار نفری میخره و یکی هنوز در پس کوچه اول هست یکی برای حرفش میتونه با امکانات دولتی یک فیلم قوی بسازه و یکی باید اونقدر تایپ کنه که انگشتهاش زخمی بشه هرچند قبلا همین امکان هم وجود نداشت
بالاخره تلگرام هم فرصت هست و هم تهدید فرصت هست برای گفتن و شنیدن و تهدید هست برای فکرهائی که زود تسلیم شایعات و جوسازی ها می شوند فرصت هست برای با هم بودن و و با پیامهای سیل آسا و بی موقع تهدید هست برای برنامه ریزی فرصت هست هم برای تفکر و هم برای تعصب و تفرقه و شایعه پردازی
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا