راه سبز لاله های سرخ را به یاد دار
مرغ عاشق سپید را که آسمان برای او تپید را به یاد دار
سبز باش و سرخ چون سپید چون امید
ادامه مطلب شعریست در مدح بی بی از یک ناشناس(وقتی شما شدی نخ تسبیح قطره ها!)
شعری از یک (ناشناس)
گفتند وزن و قافیه تعطیل میشود
قحطی استعاره و تمثیل میشود
قوت گرفت شایعه ، میگفت بعد از این
هر صورتی به آینه تحمیل میشود
حتی خبر رسید که از سردی هوا
گلدسته چند ثانیه قندیل میشود
پرگار تا نود درجه رفت ناگهان
مژده: شعاع دایره تکمیل میشود
یک حوریه به قالب انسان حلول کرد
از این حلول هر چه که تشکیل میشود
در مصرعی خلاصه کنم حرف خویش را:
زهرا به قلب فاطمه تنزیل میشود
از آن شبی که روی زمین کرده ای نزول
هر آیه با شئون تو تحلیل میشود
تو چشمه ی شگفتی و انجیر میدهی
تحریف قطره های تو انجیل میشود
گاهی درخت میشوی و میوه های تو
خامش غذای سفره ی جبریل میشود
تو سیب میشوی و تو را میل میکند
سرخی گونه هاش که تکمیل میشود
تو میشوی خدیجه و او با وجود تو
حس میکند به آمنه تبدیل میشود
وقتی شما شدی نخ تسبیح قطره ها
هم مشرب فرات ، لب نیل میشود
وقتی تو ای الهه ی دریا غضب کنی
ماهی بالدار ، ابابیل میشود
طفل تو مبدا همه ی اتفاقها ست
هر سال با حسین تو تحویل میشود
این شعر را ببخش اگر " تو " زیاد داشت
خانم ، غزل ، بدون "تو " تعطیل میشود
کپی شده از
http://mouood213.blogfa.com
عزیزانی که با شاعر این ابیات آشنایی دارند بنده رو هم مطلع کنند