یک شعر زیبائی بود از یه شاعر گمنام توی همین فیدای پارسی بلاگ پیداش کردم http://tamana65.parsiblog.com/mlink/?4242178 : « نشد هنوز نشد از قفس جدا باشیم / به ما نیامده مثل پرنده ها باشیم » تحریک شدم که بسرایم نمی دونم شاید چیزی که می نویسم فردا به اسم یکی دیگه چاپ بشه یا هر اتفاق دیگه ای بیفته شاید هم کسی خوشش نیاد اصلا از این که آدم یک شعر خاص با زیبائی و وزن خاصی رو بذاره جلوش و از روش تقلید کنه کمی ضایع کردن حق شاعرشه! آخه یک سبک هم می تونه از نظر وجدان آدمها انحصاری باشه فکرشو بکنید اگه کسی غزلهای حافظ رو تقلید نمی کرد از یک طرف بعضی ها ممکن بود عمرشونو بالای قبر حافظ بگذرونند و از طرف دیگه شعرهای زیبای امروز رو نداشتیم پس اجازه میخوام که بعد از پانزده سال سرودن باز هم تقلید کنم البته این بار از یک شاعر نسبتا گمنام
نمی شود کمی از سمت راه برگردم / از این فلش سوی خط سیاه برگردم / نمی شود کمی از کودکی نگاه کنم / به سایه روشن چشمان ماه برگردم / نمی شود مگر از روی تپه های بلند / به عمق زمزمه قعر چاه برگردم / نمی شود نفسی باز هم به مرغ سحر / به روی منبر گل مثل شاه برگردم ........
فعلا همین