برخی از برادران اهل سنت اشکال می کنند که شما چرا کاسه داغ تر از آش می شوید وقتی امام و مقتدایتان دخترش ام کلثوم را به عقد خلیفه دوم درآورده است و با او رابطه دوستانه داشته آن بزرگوار را متهم به قتل دختر پیامبر رضی الله عنه می کنید ؟!
خلاصه بهترین پاسخ :
ام کلثوم دو تا بوده است یکی حضرت زینت سلام الله علیها که کنیه ایشان ام کلثوم بوده است و دیگری دختر ابوبکر که ابوبکر نیز دختری با کنیه یا نام ام کلثوم داشته است و عمر در واقع با دختر ابوبکر ازدواج کرده است و شوهر حضرت زینب یا همان ام کلثوم سلام الله علیها نیز عبدالله بوده است !
پاسخ مستند مبسوط کارشناسی و مستدل چند تن از کارشناسان مذهبی را در ادامه مطلب بخوانید
عدهاى از اندیشهوران و محققان شیعى، معتقد هستند که امیر مؤمنان علیه السلام دخترى به غیر از حضرت زینب سلام الله علیها، به نام امّکلثوم از حضرت زهرا سلام الله علیها نداشته است و در حقیقت امّکلثوم، همان حضرت زینب سلام الله علیها است.
کسانى که فرزندان امیر مؤمنان از فاطمه زهرا را پنج نفر؛ یعنى امام حسن، امام حسین، محسن، زینب و امّکلثوم معرفى کردهاند، تنها به مضامین روایات نظر داشتهاند که در آنها گاهى نام زینب آمده و گاهى امّکلثوم. به همین سبب نام هر دو را آوردهاند؛ غافل از اینکه امّکلثوم کنیه زینب کبرى است؛ چنانچه این مطلب در بسیارى از کتب انساب شیعه ذکر شده است.
رضى الدین حلى از عالمان بزرگ شیعه در قرن هشتم هجرى در باره فرزندان امیر مؤمنان علیه السلام مىنویسد:
کان له ( علیه السلام ) سبعة وعشرون ذکرا وأنثى: الحسن، والحسین، وزینب الکبرى المکناة بأم کلثوم من فاطمة بنت رسول الله ( صلى الله علیه وآله )....
تعداد فرزندان علی علیه السلام از دختر و پسر بیست و هفت نفر است. حسن، حسین و زینب کبرى که کنیه وى امّکلثوم است، همگى از فرزندان دخت گرامى رسول خدا صلى الله علیه وآله بودهاند.
الحلی، رضى الدین على بن یوسف المطهر، (متوفای705هـ)، العدد القویة لدفع المخاوف الیومیة، ص242، تحقیق: السید مهدى الرجائى، ناشر: مکتبة آیة الله المرعشى ـ قم، الطبعة الأولى، 1408 هـ.
و آیت الله مرعشى در شرح احقاق الحق به نقل از فضل بن روزبهان از عالمان قرن دهم هجرى مىنویسد:
ومنهم العلامة فضل الله روزبهان الخنجی الأصفهانی المتوفى سنة 927 فی " وسیلة الخادم إلى المخدوم " در شرح صلوات چهارده معصوم علیهم السلام ( ص 103 ط کتابخانه عمومى آیة الله العظمى نجفى بقم ) قال:... وحضرت امیر المؤمنین على را هفده فرزند بوده وبه روایتى بیست فرزند، امام حسن، دیگر امام حسین، دیگر محسن - درطفلى وفات کرده - دیگر ام کلثوم واین هر چهار از فاطمه بودهاند.
المرعشی النجفی، آیة الله السید شهاب الدین (متوفای 1369ش)، شرح إحقاق الحق وإزهاق الباطل، ج 30 ص 172، ناشر: منشورات مکتبة آیة الله العظمى المرعشی النجفی ـ قم.
باقر شریف القرشى، محقق معاصر و از مفاخر شیعه ساکن نجف در این باره مىگوید:
لیس لصدیقة الطاهرة بنت غیر السیدة زینب. و أنها تکنّا بأُمّ کلثوم. کما ذکرنا الیه بعض المحققین. و علی ایّ حال فإنّی اذهب بغیر تردد اذا ان الصدیقة الطاهرة الزهراء لیس عندها بنت تسمّی بأُم کلثوم.
صدیقه طاهره، دخترى غیر از حضرت زینب نداشته است و همو کنیهاش امّکلثوم بوده است؛ چنانچه برخى از محققین نیز بر این عقیده هستند. به هر حال من بدون تردید عقیده دارم که صدیقه طاهره دخترى به نام امّکلثوم نداشته است.
القرشی، باقر شریف (معاصر)، حیاة سیدة النساء فاطمة الزهرا سلام الله علیها، ص 219.
برخى از دانشمندان سنى نیز فرزندان حضرت زهرا سلام الله علیها را فقط چهار نفر و یا سه نفر ذکر و هیچ نامى از امّکلثوم نبردهاند. صالحى شامى در سبل الهدى و الرشاد مىنویسد:
الثانی: فی ولده - رضی الله تعالى عنهم - له من الولد الحسن والحسین ومحسن وزینب الکبرى من فاطمة - رضی الله تعالى عنهم - وله أولاد من غیرها کثیرون.
فرزندان علی رضى الله عنه از فاطمه زهرا؛ حسن، حسین، محسن و زینب کبرى بود و از دیگر زنانش فرزندان زیادى داشت.
الصالحی الشامی، محمد بن یوسف (متوفای942هـ)، سبل الهدى والرشاد فی سیرة خیر العباد، ج 11، ص 288، تحقیق: عادل أحمد عبد الموجود وعلی محمد معوض، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الأولى، 1414هـ.
و شهاب الدین قلیوبى (متوفای1069هـ) در حاشیهاى که بر شرح جلال الدین محلى بر منهاج الطالبین دارد، فرزندان امیر مؤمنان علیه السلام را سه نفر ذکر کرده و از جلال الدین سیوطى نیز همین مطلب را نقل مىکند:
قوله: ( والاعتبار بالأب ) أی إلا فی حقه (ص) فإن أولاد بنته فاطمة وهم الحسن والحسین وأولادهما من الذکور ینتسبون إلیه، وهم الأشراف فی عرف مصر وإن کان الشرف أصالة لقبا لکل من أهل البیت، وأما أولاد زینب بنت فاطمة، وکذا أولاد بنات الحسن والحسین وأولادهما من غیرهم، فإنهم ینتسبون إلى آبائهم وإن کان یقال للجمیع أولاده (ص) وذریته.
فائدة: قال الجلال السیوطی رحمه الله لم یعقب من أولاده (ص) إلا فاطمة الزهراء فإنها ولدت من علی رضی الله عنه الحسن والحسین وزینب، وتزوجت زینب هذه بابن عمها عبد الله فولد له منها علی وعون الأکبر وعباس ومحمد وأم کلثوم، وکل ذریة فاطمة یقال لهم أولاده (ص) وذریته لکن لا ینسب إلیه منهم إلا الذکور من أولاد الحسن والحسین خاصة لنصه على ذلک ا ه.
این سخن که فرزند به پدر نسبت داده مى شود، صحیح است؛ مگر در حق رسول خدا (ص)؛ چون فرزندان فاطمه؛ یعنى حسن و حسین و فرزندان پسر این دو به آن حضرت ن سبت داده مى شود که در عرف مردم مصر به آنان اشراف مىگویند؛ اگر چه اشراف لقبى است براى هر یک از اهل بیت.
و اما فرزندان زینب دختر فاطمه و همچنین فرزندان دختران حسن و حسین و اولاد این دو که از غیر اهل بیت هستد به پدرانشان نسبت داده مى شوند؛ اگر چه به همه آنان زریه و فرزندان رسول خدا (ص) نیز گفته مىشود.
جلال الدین سیوطى گفته است: رسول خدا (ص) فرزندى غیر از فاطمه نداشت، وفاطمه پس از ادواج با علی فرزندانى به نام حسن، حسین و زینب به دنیا آورد، و زینب با پسر عمویش عبد الله ازدواج کرد که از وى فرزندى به نام علی، عون اکبر، عباس، محمد و امّکلثوم داشت. به تمام فرزندان فاطمه، فرزندان رسول خدا (ص) نیز مى گویند؛ ولى فقط فرزندان پسر از اولاد حسن و حسین مىگویند به آن حضرت نسبت داده مى شود؛ چون خود پیامبر بر این موضوع تصریح فرموده است.
القلیوبی، شهاب الدین أحمد بن أحمد بن سلامة (متوفای1069هـ)، حاشیة قلیوبی على شرح جلال الدین المحلی على منهاج الطالبین، ج 3، ص 236، تحقیق: مکتب البحوث والدراسات، ناشر: دار الفکر، بیروت، الطبعة: الأولى، 1419هـ - 1998م.
و شیخ محمد خضرى از دانشمندان اهل سنت مصر نیز فرزندان فاطمه زهرا سلام الله علیها را فقط سه نفر مىداند:
زواج علی بفاطمة علیهما السلام. وفی هذه السنة تزوج علی بن أبی طالب وعمره إحدى وعشرون سنة بفاطمة بنت رسول الله، وسنها خمس عشرة سنة، وکان منها عقب رسول الله صلى الله علیه وسلم بنوه: الحسن والحسین وزینب.
در سال دوم پس از هجرت، علی که بیست و یک سال داشت با فاطمه که پانزده سال داشت ازدواج کرد و فرزندان رسول خدا؛ یعنى حسن، حسین و زینب نتیجه این ازدواج بودند.
الخضری، الشیخ محمد (متوفای1298هـ)، نور الیقین فی سیرة سید المرسلین، ج 1، ص 111، تحقیق: أحمد محمود خطاب، ناشر: مکتبة الإیمان - المنصورة / مصر، الطبعة: الأولى، 1419هـ - 1999م.
شواهد بسیارى مىتوان بر اثبات این نظریه اقامه کرد که به چند شاهد بسنده مىکنیم:
نخستین شاهد این است که در هیچ روایت صحیح السندى در منابع شیعه، در باره فرزندان فاطمه زهرا سلام الله علیها و ماجراهایى که به ایشان مربوط مىشود، نام زینب و امّکلثوم با هم نیامده؛ بلکه تنها یا نام زینب آمده است و یا نام امّکلثوم.
و نیز در هیچ روایت صحیح السندى از روایات شیعیان به این مطلب تصریح نشده است که خلیفه دوم با دختر فاطمه زهرا سلام الله علیها ازدواج کرده باشد؛ بلکه تمام روایات امّکلثوم را دخترى در خانه امام علی معرفى کردهاند.
و تنها چیزى که به عنوان مدرک به آن استدلال شده است، اجتهادات و سخنان برخى از علما است که این هم نمىتواند براى دیگران حجت باشد.
اهل سنت با سندهاى صحیح نقل کردهاند که عبد الله بن جعفر همزمان با یکى از همسران امیر مؤمنان و دختر آن حضرت ازدواج کرده است. در برخى از روایات، نام این دختر امّکلثوم و در برخى دیگر نام او زینب نقل شده است.
محمد بن اسماعیل بخارى مىنویسد:
وَجَمَعَ عبد اللَّهِ بن جَعْفَرٍ بین ابْنَةِ عَلِیٍّ وَامْرَأَةِ عَلِیٍّ.
عبد الله بن جعفر با همسر علی و دختر علی همزمان ازدواج کرد.
البخاری الجعفی، محمد بن إسماعیل أبو عبدالله (متوفای256هـ)، صحیح البخاری، ج 5، ص 1963، کِتَاب النِّکَاحِ، بَاب ما یَحِلُّ من النِّسَاءِ وما یَحْرُمُ، تحقیق د. مصطفى دیب البغا، ناشر: دار ابن کثیر، الیمامة - بیروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.
در شرح این روایت، برخى از عالمان اهل سنت این دختر را زینب معرفى کردهاند:
وجمع عبد الله بن جعفر بین بنت علی وامرأته أما امرأة علی فهی لیلى بنت مسعود وأما بنته فهی زینب.
عبد الله بن جعفر با یکى از همسران علی و دختر او ازدواج کرد. اما همسر او لیلى بنت مسعود و دخترش زینب بود.
العسقلانی الشافعی، أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل (متوفای852هـ)، هدی الساری مقدمة فتح الباری شرح صحیح البخاری، ج 1، ص 321، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، محب الدین الخطیب، ناشر: دار المعرفة - بیروت – 1379هـ.
عدهاى نیز او را امّکلثوم معرفى کردهاند:
حَدَّثَنَا سعید حَدَّثَنَا جَرِیر بن عَبد الحمید عَن قثم مولى آل العباس قال جمع عَبد الله بن جعفر بین لیلى بنت مَسعود النهشلیة وکانت امرأة على وبین أم کلثوم بنت على لفاطمة بنت رسول الله صلى الله علیه وسلم فکانتا امرأتیه.
عبد الله بن جعفر بین لیلى دختر مسعود نهشلى که در زمانى همسر علی بود و بین دخترش امّکلثوم فرزند فاطمه یادگار رسول خدا (ص) جمع کرد و هر دو در یک زمان همسران عبد الله بودند.
الخراسانی، سعید بن منصور (متوفای227هـ)، سنن سعید بن منصور، ج 1، ص 286، ح1011، تحقیق: حبیب الرحمن الأعظمی، ناشر: الدار السلفیة - الهند، الطبعة: الأولى، 1403هـ ـ 1982م .
سند این روایت کاملا صحیح است. ابن حجر پس از نقل این روایت مىگوید:
وقال بن سیرین لا بأس به وصله سعید بن منصور عنه بسند صحیح
این حدیث ایرادى ندارد؛ چون سعید بن منصور آن را با سند صحیح نقل کرده است.
العسقلانی الشافعی، أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل (متوفای852 هـ)، فتح الباری شرح صحیح البخاری، ج 9، ص 155، تحقیق: محب الدین الخطیب، ناشر: دار المعرفة - بیروت.
و پسر احمد بن حنبل نیز این دختر را امّکلثوم مىداند:
کانت عند عبد الله بن جعفر أم کلثوم بنت علی ولیلى بنت مسعود وامرأة علی النهشلیة.
امّکلثوم دختر علی و لیلى دختر مسعود نهشلى که زمانى همسر علی بوده است، همزمان در خانه عبد الله بن جعفر و همسران وى بودهاند.
عبد الله بن أحمد بن حنبل (متوفای290 هـ)، مسائل أحمد بن حنبل روایة ابنه عبد الله ج 1، ص 349، تحقیق: زهیر الشاویش، ناشر: المکتب الإسلامی - بیروت، الطبعة: الأولى، 1401هـ ـ 1981م .
و بیهقى نیز در دو کتاب خود نام همسر عبد الله بن جعفر را امّکلثوم آورده است:
جمع عبد الله بن جعفر بین لیلى بنت مسعود والنهشلیة وکانت امرأة علی وبین أم کلثوم بنت علی لفاطمة فکانتا امرأتیه.
عبد الله بن جعفر بین لیلى دختر مسعود نهشلى که پیش از آن همسر علی بود و بین دخترش امّکلثوم فرزند علی از فاطمه جمع کرد و هر دو در یک زمان همسران عبد الله بودند.
البیهقی، أحمد بن الحسین بن علی بن موسى أبو بکر (متوفای458هـ)، معرفة السنن والآثار عن الامام أبی عبد الله محمد بن أدریس الشافعی، ج 5، ص 294، تحقیق: سید کسروی حسن، ناشر: دار الکتب العلمیة ـ بیروت.
البیهقی، أحمد بن الحسین بن علی بن موسى أبو بکر (متوفای458هـ)، سنن البیهقی الکبرى، ج 7، ص 167، ناشر: مکتبة دار الباز - مکة المکرمة، تحقیق: محمد عبد القادر عطا، 1414 - 1994.
در جمع بین این دو روایت عالمان اهل سنت ـ چون مىدانستهاند اگر زینب را همان امّکلثوم معرفى کنند، دچار مشکل مىشوند ـ توجیه شگفتآور و صد البته غیر قابل قبولى کردهاند.
ابن حجر عسقلانى مىنویسد:
ولا تعارض بین الروایتین فی زینب وأم کلثوم لأنه تزوجهما واحدة بعد أخرى مع بقاء لیلى فی عصمته.
منافاتى بین دو روایت نیست که در یکى زینب و در دیگرىام کلثوم آمده است؛ زیرا عبد الله بن جعفر با هر یک پس از دیگرى ازدواج کرد (نه اینکه در زمان واحد با دو خواهر ازدواج کرده باشد).
العسقلانی الشافعی، أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل (متوفای852 هـ)، فتح الباری شرح صحیح البخاری، ج 9، ص 155، تحقیق: محب الدین الخطیب، ناشر: دار المعرفة - بیروت.
این سخن دو احتمال بیشتر ندارد، یا در ابتدا با حضرت زینب سلام الله علیها ازدواج کرده است و پس از آن حضرت با امّکلثوم، و یا در ابتدا با امّکلثوم و سپس با حضرت زینب (سلام الله علیها)؛ تفسیر اول، همان پاسخ هایى است که در ادامه از اهل سنت نقل خواهد شد؛ اما تفسیر دوم، جداى از تعارض با تصریح عالمان اهل سنت به معنى اول، اشکالات دیگرى نیز دارد.
طبق نظر مشهور اهل سنت، حضرت امّکلثوم، در زمان حیات امام حسن علیه السلام از دنیا رفته است و تا آن زمان به عنوان همسر عبد الله بن جعفر به شمار مى آمده است؛ بنابراین ازدواج عبد الله بن جعفر با حضرت زینب، در زمان امیرمؤمنان ممکن نیست؛ زیرا جمع بین اختین مى شود؛ اما طبق روایات اهل سنت، عبد الله بن جعفر در زمان حیات آن حضرت، همسر حضرت زینب سلام الله علیها بوده است.
ابوبکر آجرى ذیل نقل ماجراى کشته شدن ابن ملجم مى گوید:
فعجل علیه عبد الله بن جعفر وکانت زینب بنت علی تحته
عبد الله بن جعفر که زینب در آن زمان همسر او بود، به قتل ابن ملجم اقدام کرد.
الآجری، أبی بکر محمد بن الحسین (متوفای360هـ، الشریعة، ج 4، ص 2108، تحقیق الدکتور عبد الله بن عمر بن سلیمان الدمیجی، ناشر: دار الوطن - الریاض / السعودیة، الطبعة: الثانیة، 1420 هـ - 1999 م.
این پاسخ ابن حجر با سخنان دیگر عالمان اهل سنت که گفتهاند عبد الله بن جعفر پس از طلاق دادن حضرت زینب یا از دنیا رفتن ایشان با امّکلثوم ازدواج کرد، در تعارض است.
برخى ادعا کردهاند که عبد الله بن جعفر، حضرت زینب سلام الله علیها را طلاق داد و سپس با امّکلثوم ازدواج کرد.
ابن حزم ظاهرى گفته است :
وتزوج أم کلثوم بنت علی بن أبی طالب، بنت بنت رسول الله - صلى الله علیه وسلم - عمر بن الخطاب، فولدت له زیداً لم یعقب، ورقیة؛ ثم خلف علیها بعد عمر - رضی الله عنه - عون بن جعفر بن أبی طالب؛ ثم خلف علیها بعده محمد بن جعفر بن أبی طالب؛ ثم خلف علیها بعده عبد الله بن جعفر ابن أبی طالب، بعد طلاقه لأختها زینب.
عمر با امّکلثوم دختر رسول خدا (ص) ازدواج کرد که نتیجه آن فرزندى به نام زید و رقیه بود. سپس پس از عمر عون بن جعفر بن ابوطالب با وى ازدواج کرد و پس از آن محمد بن جعفر بن ابوطالب و سرانجام عبد الله بن جعفر بن ابوطالب پس از طلاق دادن خواهر امّکلثوم؛ یعنى زینب با وى ازدواج کرد.
إبن حزم الظاهری، علی بن أحمد بن سعید أبو محمد (متوفای456هـ)، جمهرة أنساب العرب، ج 1، ص 38، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الثالثة، 1424 هـ ـ 2003م
در حالى که طبق روایات شیعه و سنى عبد الله بن جعفر در زمان حیات امیر مؤمنان با حضرت زینب ازدواج کرده است (یکى از این شواهد روایت ابوبکر آجرى است که در قسمت پیش گذشت) و تا آخر عمر حضرت زینب، یعنى تا پس از شهادت امام حسین علیه السلام (سال 61هـ) همسر عبد الله بوده است.
البته شاید، امّکلثوم دو باره زنده شده باشد و با عبد الله ازدواج کرده باشد!!!.
بیهقى در باره وفات حضرت زینب سلام الله علیها مى نویسد:
فأما زینب فتزوجها عبد الله بن جعفر فماتت عنده
زینب، عبد الله بن جعفر با او ازدواج کرد و تا زنده بود، همسر او بود.
البیهقی، أبی بکر أحمد بن الحسین بن علی (متوفای458هـ)، دلائل النبوة، ج 7، ص 283، طبق برنامه الجامع الکبیر؛
البیهقی، أحمد بن الحسین بن علی بن موسى أبو بکر (متوفای 458هـ)، سنن البیهقی الکبرى، ج 7، ص 70، الرقم 13201، ناشر: مکتبة دار الباز - مکة المکرمة، تحقیق: محمد عبد القادر عطا، 1414 – 1994؛
ابن عساکر الدمشقی الشافعی، أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله،(متوفای571هـ)، تاریخ مدینة دمشق وذکر فضلها وتسمیة من حلها من الأماثل، ج 69، ص 176، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامة العمری، ناشر: دار الفکر - بیروت - 1995.
بنابراین، این ادعا که عبد الله بن جعفر حضرت زینب سلام الله علیها را طلاق داده و سپس با امّکلثوم ازدواج کرده است، صحیح نمى باشد.
عینى در عمدة القاری، مشکل را این گونه حل کرده است:
أن ابن جعفر تزوج زینب بنت علی وتزوج معها امرأته لیلى بنت مسعود، وقال ابن سعد: فلما توفیت زینب تزوج بعدها أم کلثوم بنت علی بنت فاطمة، رضی الله تعالى عنهم.
عبد الله بن جعفر با زینب دختر علی و همسرش لیلى ازدواج کرد. ابن سعد مى گوید: هنگامى که زینب از دنیا رفت با امّکلثوم دختر علی و فاطمه ازدواج کرد.
العینی، بدر الدین محمود بن أحمد (متوفای 855هـ)، عمدة القاری شرح صحیح البخاری، ج 20، ص 101، ناشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت.
در حالى که طبق روایات اهل سنت و طبق نظر کسانى که امّکلثوم را غیر از زینب مىدانند، امّکلثومى که با عمر ازدواج کرده، پیش از حضرت زینب و در زمان حیات امام حسن علیه السلام در مدینه و به همراه فرزندش زید از دنیا رفته است و امام حسن و امام حسین علیهما السلام بر جنازه آن دو نماز خواندهاند.
محمد بن حبیب بغدادى در المنمق و ابن عساکر دمشقى در تاریخ مدینة دمشق و صفدى در الوافى فى الوفیات مىنویسند:
وقد ذکر بعض أهل العلم أنه وأمه أم کلثوم بنت علی بن أبی طالب رحمة الله علیهم وکانت تحت عبد الله بن جعفر بن أبی طالب علیه مرضاً جمیعاً وثقلاً ونزل بهما وأن رجالاً مشوا بینهما لینظروا أیهما یموت قبل صاحبه فیرث منه الآخر وأنهما قبضا فی ساعة واحدة ولم یدر أیهما قبض قبل صاحبه فلم یتوارثا.
بعضى از اهل علم گفتهاند که او و مادرش امّکلثوم دختر علی بن ابى طالب (رحمة الله علیهم) بود که در آن زمان همسر عبد الله بن جعفر بود هر دو مریض شده و در یک زمان از دنیا رفتند. عده اى بین خانه آن دو در رفت و آمد بودند تا ببینند که کدامیک پیش از دیگرى مى میرد، تا دیگرى از او ارث ببرد؛ اما آن دو در یک زمان مردند و ندانستند که کدامیک زودتر مرده است و به همین سبب از هم ارث نبردند.
محمد بن سعد در الطبقات الکبرى، سه روایت در این باره نقل مىکند:
عن عامر عن بن عمر أنه صلى على أم کلثوم بنت علی وابنها زید وجعله مما یلیه وکبر علیهما أربعا أخبرنا وکیع بن الجراح عن زید بن حبیب عن الشعبی بمثله وزاد فیه وخلفه الحسن والحسین ابنا علی ومحمد بن الحنفیة وعبد الله بن عباس وعبد الله بن جعفر.
أخبرنا عبید الله بن موسى أخبرنا إسرائیل عن جابر عن عامر عن عبد الله بن عمر أنه کبر على زید بن عمر بن الخطاب أربعا وخلفه الحسن والحسین.
عبد الله بن عمر بر امّکلثوم دختر علی و فرزندش زید نماز خواند و چهار تکبیر گفت و نیز روایت دیگرى اضافه بر آن آمده است که حسن، حسین، محمد حنفیه، ابن عباس و عبد الله بن جعفر به امامت عبد الله بن عمر نماز خواندند.
أخبرنا عبید الله بن موسى أخبرنا إسرائیل عن السدی عن عبد الله البهی قال شهدت بن عمر صلى على أم کلثوم وزید بن عمر بن الخطاب فجعل زیدا فیما یلی الإمام وشهد ذلک حسن وحسین.
عبد الله الهبى مىگوید: من نماز خواند عبد الله بن عمر را بر امّکلثوم و فرزندش زید دیدم و نیز حسن و حسین شاهد نماز خواندن وى بر آن دو نفر بودند.
الزهری، محمد بن سعد بن منیع أبو عبدالله البصری (متوفای230هـ)، الطبقات الکبرى، ج 8، ص 464، ناشر: دار صادر - بیروت.
ذهبى در تاریخ الإسلام مىنویسد که سعید بن عاص که در آن زمان امیر مدینه بود، بر جنازه امّکلثوم نماز خوانده است:
وقال حماد بن سلمة، عن عمار بن أبی عمار، إن أم کلثوم وزید بن عمر ماتا فکفنا، وصلى علیهما سعید بن العاص، یعنی إذ کان أمیر المدینة.
و حماد بن سلمه از عمار بن ابى عمار روایت کرده است که امکثوم و زید هر دو مرده و با هم کفن شده و بر آن دو در زمان سعید بن عاص نماز خوانده شد، یعنى هنگامى که سعید بن عاص امیر مدینه بود.
الذهبی، شمس الدین محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفای748هـ)، تاریخ الإسلام ووفیات المشاهیر والأعلام، ج 4، ص 138، تحقیق د. عمر عبد السلام تدمرى، ناشر: دار الکتاب العربی - لبنان/ بیروت، الطبعة: الأولى، 1407هـ - 1987م.
در حالى که سعید بن عاص در زمان معاویه امیر مدینه بوده و سال 59هـ از دنیا رفته است.
ذهبى در حوادث این سال مىنویسد:
حوادث سنة تسع وخمسین. فیها توفی: سعید بن العاص الأموی، على الصحیح.
بنا به نقل صحیح، سعید بن عاص اموى در سال 59هـ از دنیا رفت.
الذهبی، شمس الدین محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفای748هـ)، تاریخ الإسلام ووفیات المشاهیر والأعلام، ج 4، ص 138، تحقیق د. عمر عبد السلام تدمرى، ناشر: دار الکتاب العربی - لبنان/ بیروت، الطبعة: الأولى، 1407هـ - 1987م.
بنابراین، ازدواج با امّکلثوم پس از رحلت حضرت زینب سلام الله علیها که در کربلا نیز حضور داشته است، به معنى زنده شدن دوباره امّکلثوم، پس از ماجراى کربلا است!!!
در باره خطبه حضرت زینب در کوفه و شام، در کتابهاى تاریخى یک خطبه با دو عنوان ذکر شده است «خطبة ام کلثوم بنت علی» و «خطبة زینب بنت علی»؛ یعنى همان خطبهاى که براى حضرت زینب نقل شده، دقیقاً عین همان خطبه براى امّکلثوم نیز ذکر شده است.
ابن طیفور از عالمان قرن چهارم در کتاب بلاغات النساء، ابوسعد الآبى در نثر الدرر، و ابن حمدون در التذکرة الحمدونیة، خطبه امّکلثوم را در کوفه این گونه نقل مىکنند:
ورأیت أم کلثوم علیها السلام ولم أر خفرة والله أنطق منها کأنما تنطق وتفرغ على لسان أمیر المؤمنین علیه السلام وقد أومأت إلى الناس أن اسکتوا فلما سکنت الأنفاس وهدأت الأجراس قالت أبدأ بحمد الله والصلاة والسلام على جدی أما بعد یا أهل الکوفة یا أهل الختر والخذل إلا فلا رفأت العبرة ولا هدأت الرنة إنما مثلکم کمثل التی نقضت غزلها من بعد قوة أنکاثاً.
امّکلثوم را دیدم و دیگر همانند او سخنورى ندیدم؛ گویا از زبان علی سخن مىگفت، به مردم اشاهر کرد تا ساکت شوند و چون ساکت شدند و زنگها از حرت ایستاد، گفت: سخنم را با ستایش پروردگار و با دورود و سلام بر جدم رسول خدا آغاز مىکنم، اى مردم کوفه و اى اهل نیرنگ و خدعه، اشک چشمانتان همیشه جارى باد، و نالههایاندوه شما هیچ وقت پایان نیابد، مَثَل شما، مَثَل کسى است که رشته خود را پس از محکم شدن از هم مىگسست....
أبی الفضل بن أبی طاهر المعروف بابن طیفور (متوفاى380 هـ )، بلاغات النساء، ص 24، ناشر: منشورات مکتبة بصیرتی ـ قم و ص 11 طبق برنامه الجامع الکبیر.
الآبی، أبو سعد منصور بن الحسین (متوفای421هـ)، نثر الدر فی المحاضرات، ج 4، ص 19، تحقیق: خالد عبد الغنی محفوط، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت /لبنان، الطبعة: الأولى، 1424هـ - 2004م؛
ابن حمدون، محمد بن الحسن بن محمد بن علی (متوفای608هـ)، التذکرة الحمدونیة، ج 6، ص 265، تحقیق: إحسان عباس، بکر عباس، ناشر: دار صادر - بیروت،، الطبعة: الأولى، 1996م.
صفوت، أحمد زکی، جمهرة خطب العرب، ج 2، ص 134، ناشر: المکتبة العلمیة - بیروت.
در حالى که شیخ مفید و برخى دیگر از علما، همین خطبه را از زبان حضرت زینب سلام الله علیها نقل کردهاند:
ورأیت زینب بنت علی علیهما السلام ولم أر خفرة قط أنطق منها کأنها تفرغ عن لسان أمیر المؤمنین علیه السلام. قال: وقد أومأت إلى الناس أن اسکتوا، فارتدت الأنفاس وسکتت الأصوات فقالت: الحمد لله والصلاة على أبی رسول الله، أما بعد یا أهل الکوفة، ویا أهل الختل والخذل، فلا رقأت العبرة، ولا هدأت الرنة، فما مثلکم إلا " کالتی نقضت غزلها من بعد قوة أنکاثا، تتخذون أیمانکم دخلا بینکم.
زینب دختر علی را دیدم و همانند او سخنورى ندیدم؛...
الشیخ المفید، محمد بن محمد بن النعمان ابن المعلم أبی عبد الله العکبری، البغدادی (متوفای413 هـ)، الأمالی، ص 322، تحقیق الحسین أستاد ولی - علی أکبر الغفاری، ناشر: دار المفید للطباعة والنشر والتوزیع - بیروت، الطبعة: الثانیة، 1414هـ - 1993 م.
همچنین در قضیه منع کودکان اهل بیت از خوردن صدقات کوفیان، برخى از علما آن را براى امّکلثوم و برخى براى حضرت زینب سلام الله علیها نقل کردهاند؛ چنانچه شیخ انصارى رضوان الله تعالى علیه در این باره مىنویسد:
وقد اشتهر حکایة منع سیدتنا زینب أو أم کلثوم علیهما السلام للسبایا عن أخذ صدقات أهل الکوفة معللتین بکونها صدقة.
داستان ممانعت اسیران از خوردن صدقه اهل کوفه توسط حضرت زینب یا امّکلثوم معروف و مشهور است که چون گرفتن صدقه بر اهل بیت حرام بود، منع مى کردند.
الأنصاری، الشیخ مرتضی (متوفای1281 هـ) کتاب الزکاة، ص353، تحقیق: تحقیق: لجنة تحقیق تراث الشیخ الأعظم، ناشر: المؤتمر العالمی بمناسبة الذکرى المئویة الثانیة لمیلاد الشیخ الأنصاری ـ قم، الطبعة: الأولى، 1415 هـ.
فتال نیشابورى در روضة الواعظین مىنویسد:
ثم توفیت صلوات الله علیها وعلى أبیها، وبعلها وبنیها فصاحت أهل المدینة صیحة واحدة واجتمعت نساء بنی هاشم فی دارها، فصرخن صرخة واحدة کادت المدینة ان تزعزع من صراخهن وهن یقلن: یا سیدتاه یا بنت رسول، واقبل الناس مثل عرف الفرس إلى علی " علیه السلام " وهو جالس، والحسن والحسین علیهما السلام بین یدیه یبکیان فبکى الناس لبکائهما، وخرجت أم کلثوم وعلیها برقعة وتجر ذیلها، متجللة برداء علیها تسحبها وهی تقول: یا أبتاه یا رسول الله، الآن حقا فقدناک فقدا لالقاء بعده ابدا واجتمع الناس فجلسوا، وهم یرجون وینظرون ان تخرج الجنازة، فیصلون علیها وخرج أبو ذر فقال: انصرفوا فإن ابنة رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) قد أخر اخراجها فی هذه العشیة فقام الناس وانصرفوا.
هنگامى که فاطمه از دنیا رفت، مردم مدینه یکپارچه صداى ناله سر دادند، زنان بنى هاشم در خانه آن حضرت گردآمدند و صداى شیون آنان در همه جا پیچید؛ آن چنان که مدینه از فریاد و ناله آنان به لرزه درآمد و مىگفتند: اى سید و سرور ما و اى دختر رسول خدا صلى الله علیه وآله.
مردم دسته دسته به نزد علی آمده در حالى که حسن و حسین در جلوى آنحضرت نشسته و گریه مى کردند و مردم نیز از گریه آن دو گریان مى شدند.
امّکلثوم در حالى که روبند بر چهره داشت و چادر عربى برسرش افکنده بود، از خانه بیرون آمد و فریاد مىزد: اى جد بزرگوار! و اى رسول خدا! اکنون به حق تو را از دست دادم که هیچگاه دیگر تو را نخواهیم دید، مردم مدینه همه جمع شده بودند و منتظر بودند تا جنازه فاطمه را بیرون بیاورند تا بر وى نماز بخوانند، ابوذر از خانه بیرون آمد و گفت: همه برگردید و متفرق شوید؛ زیرا امشب بدن زهرا دفن نمى شود و به تأخیر افتاد، مردم همه متفرق شدند.
النیسابوری، محمد بن الفتال (متوفای508هـ)، روضة الواعظین، ص 152، تحقیق: تقدیم: السید محمد مهدی السید حسن الخرسان، ناشر: منشورات الرضی قم – إیران
در این روایت چند نکته قابل توجه است:
1. تنها نام حسن، حسین و امّکلثوم به عنوان فرزندان و داغدیدگان حضرت زهرا سلام الله علیها ذکر شده و نامى از حضرت زینب سلام الله علیها که به اتفاق همه بزرگتر از امّکلثوم بوده برده نشده است.
2. امّکلثوم در زمان شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها، طبق نظر مدعیان وجود امّکلثوم که گفتهاند در واپسین سالهاى عمر پیامبر به دنیا آمده، در خوشیبنانهترین حالت، دو سال داشته است. با توجه به این نکته چگونه مىتوانیم تفاصیل ذکر شده در روایت (از جمله نوحه سرائى و پوشیدن برقع و...) را بر امّکلثوم حمل نماییم. بنابراین تردیدى وجود ندارد که این امّکلثوم همان حضرت زینب سلام الله علیها است.
روایات متعددى وجود دارد که امیر مؤمنان علیه السلام در ماه رمضان، هر شب در خانه یکى از فرزندانش افطار مىکردند. شبى در خانه امام حسن و شبى در خانه امام حسین و شبى در خانه عبد الله بن جعفر (شوهر حضرت زینب). و در شب شهادت نیز طبق تمام نقلها در خانه امّکلثوم بوده است؛ امّکلثوم همسر کدامیک از افراد نام برده شده است؟
شیخ مفید در کتاب شریف الإرشاد مىنویسد:
لما دخل شهر رمضان، کان أمیر المؤمنین علیه السلام یتعشى لیلة عند الحسن ولیلة عند الحسین ولیلة عند عبد الله بن جعفر، وکان لا یزید على ثلاث لقم، فقیل له فی لیلة من تلک اللیالی فی ذلک، فقال: " یأتینی أمر الله وأنا خمیص، إنما هی لیلة أو لیلتان " فأصیب علیه السلام فی آخر اللیل.
و چون ماه مبارک رمضان فرارسید، امیر مؤمنان علیه السلام شبى را نزد حسن و شبى را نزد حسین و شبى هم خانه عبد الله بن جعفر (شوهر حضرت زینب سلام الله علیها) مىگذراند و بیش از سه لقمه غذا نمىخورد، در یکى از شبهاى رمضان سؤال شد که چرا غذا کم مىخورید؟ فرمود: فرمان خدا (کنایه از مرگ و شهادت) مرادرخواهد یافت و دوست دارم با شکم گرسنه به ملاقات بروم، یک شب یا دو شب بیش باقى نمانده بود که در آخر شب فرقش را با شمشیر شکافتند.
الشیخ المفید، محمد بن محمد بن النعمان ابن المعلم أبی عبد الله العکبری، البغدادی (متوفای413 هـ)، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 1، ص 14، تحقیق: مؤسسة آل البیت علیهم السلام لتحقیق التراث، ناشر: دار المفید للطباعة والنشر والتوزیع - بیروت - لبنان، الطبعة: الثانیة، 1414هـ - 1993 م.
و قطب الدین راوندى مىنویسد:
ادامه دارد