سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و از او پرسیدند : خدا چگونه حساب مردم را مى‏رسد با بسیار بودن آنان ؟ فرمود : ] چنانکه روزى شان مى‏دهد با فراوان بودنشان . [ پرسیدند : چگونه حسابشان را مى‏رسد و او را نمى‏بینند ؟ فرمود : ] چنانکه روزى‏شان مى‏دهد و او را نمى‏بینند . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
ادبی ، اشعار کافشین ، فتنه ، دشمن شناسی ، سیاسی ، تحلیل سیاسی ، آخرالزمان و ظهور ، یمن ، قرن پانزده ، پاسخ به شبهات ، سبک زندگی ، روحانی ، شعر معاصر ، شعر و اشعار بزرگان ، فراماسونری ( فریموسونها ) و کابالیستها ایلومیناتی و اربابان جهان ، شهدا ، رسانه ها ، خبر ، اهل بیت ، آذربایجان ، تروریسم آمریکائی ، مناسبتها ، شعر سیاسی ، علائم ظهور ، احمدی نژاد ، شعر انتظار ، شعر و غزل معاصر ، اجتماعی ، انتخابات ، تحریم ، امام حسین ، جنایات وهابیت ، دنیای وارونه ، تقلب سبز ، اقتصادی ، طنز ، فوتبال ، ولایت ، مهربانی ، موسوی ، تاریخ ایران ، بیداری اسلامی ، انتخابات 1400 ، انقلاب اسلامی ، آشنائی با وهابیت و آل سعود ، پهلوی ، ولایت فقیه ، غزل ، شعر ، شعر اجتماعی ، شایعه ، عجایب عدد 7 ، عصر ظهور ، مذاکره با آمریکا ، مرثیه ، عکس و تصویر ، داستان ، دیکتاتوری ، سوریه ، آزادی بیان ، آذربایجان تورکلری ( ترکهای آذربایجان ) ، استاد پناهیان ، امام خمینی ، پناهیان ، امروز ، برجام ، جنبش سبزک ، مبارزه با طاغوت ، مدح معصومین ، مصداق شناسی ملاحم و علائم ظهور ، معصومین ، ظریف ، هاشمی ، ظهور ، فتنه گران ، شاهین نجفی ، سینما ، شهید شهدا و شهادت ، شیعه ، منتظری ، مشائی ، مثنوی ، دجال ، امام حسین علیه السلام ، اسلام آمریکایی ، آذربایجان سر ایران ، SMS اس ام اس پیامک ، FATF ، آزادی ، CFT ، اسلام ، انتظار ، دجال فراماسونری ( فریموسونها ) و کابالیستها ایلومیناتی و اربابان ، تقلب ، جنبش 99 درصدی ضد سرمایه داری تسخیر وال استریت ، جنبش سبزک ، جریان انحرافی ، جک ، طنز و کاریکاتور ، حقوق بشر ، رمضان ، سعید محمد ، دفاع مقدس ، مذاکرات ، شورای نگهبان ، شعر و ادب فارسی ، غزه ، واژگان اشتباه ، کردستان ، ولایت شیطان و ولایت الله ، نقی ، نماز ، نوروز ، مشایی ، نیکتا شاکرمی ، نخست وزیر امام ، ندا آقاسلطان ، مهسا امینی ، منوچهر فریدون ، مهدویت ، هنر ، هولوکاست ، کرونا ، کابالیستها ، کشاورزی ، وهابیت ، فتنه های قومی ، فتنه98 ، عرب ، عکس و تصویر ، عکس و پوستر ، شعر سپید ، شیهد حسن آیت ، شهادت ، مافیای صهیونیستی ، فوتبال حرفه ای ، رد صلاحیت ، دستگیری عبدالمالک ریگی ، سلمان رشدی ، سنی ، سیزده بدر ، سازش ، حقوق زنان ، جندالتوحید ، پوریم ، دانلود ، خیزش و انقلاب مردم در کشورهای عربی اسلامی ، دروغ ، حجاب ، حسن اسکاتلندی ، خاتمی ، انتظار و امام زمان ، انتخابات ، امام علی النقی علیه السلام ، بررسی فیلم ، انقلاب حسینی ، انقلاب شناسی ، اهانت به پیامبر اسلام ، بودجه فرهنگی ، پزشکی ، بهار ، پیامبر خاتم ، ترامپ ، ارزشی و غیر ارزشی ، استقلال ، اشتباهات سنتی ، افراط ، افزایش قیمت بنزین ، آشوب ، آمریکا ، آیت الله حجت الاسلام والمسلمین اکبر هاشمی بهرمانی رفسنجانی ، آیت الله شیرازی ، آیت الله مصباح یزدی ، آیسان احتشامی ، آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند ، آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی ، آزادی زنان ، آزادی و فتح خرمشهر ، آگهی کار ، آل سعود ، آل یهود ، آلودگی هوا ، آزادی اندیشه آزاد اندیشی آزادی افسادطلبان ، Guido ، IRIB ، UFO بشقاب پرنده ، Venezuela ، آخرالزمان ، آریائی ، #شهادت_پیامبر ، #فوتبال #شعر #الاتحاد #ورزش #مبارزه_با_تروریسم ، 12 تیر ، 1401 ، 16 آذر ، 2018 ، 2030 ، 22 بهمن ، 9 دی ، 96 ، BBC Persian ، افزایش قیمت دلار ، افسادطلبان ، اقتصاد ، امام خامنه ای ، الپهلوی ، امام ، افزایش قیمت ، افزایش قیمت برق ، اعتراضات ، اعترضات ، اعتصاب غذا ، استهلال و رویت هلال ماه شوال ، اس ام اس SMS ، استاد رحیم پور ازغدی ، استخدام ، استخدام منشی ، اختیار ، اخلاق ، ارابه مرگ ، اربعین ، ارتباط بنزین و دلار ، ارتباط کابالا با اجنه ، اردن ، ارز ، ترس ، ترس در کودکان ، ترنس ، تروریسم ، تحریم سپاه ، تحریم گوگل ، تحریم نفتی ، تحریم کاتسا ، پیراهن عثمان ، پینوکیو ، تاریخ اسلام ، تاریخچه مجاهدین خلق ، تاریخی ، تجاوز ، تجزیه طلبان ، تجملات ، بهبهان ، بیداری مستضعفین جهان ، پزشکیان ، پاسخی برای شعر خریت مثنوی الاغ ، پان عرب ، پان کرد ، پانترک ، پایان جریان نفوذ ، پدربزرگ ، پراید ، اهر ورزقان ، بقایی ، بن سلاخ ، بنزین ، بنزین روحانی ، به جهنم ، ایران ، ایران باستان ، ایرانخواران و جهانخواران ، ایرباس ، بابک ، بارزانی ، بازار ارز،جنگ روانی ، بازتاب ، بحران ، امام مهدی ، امر به معروف ، امام علی النقی الهادی ، امام علی النقی علیه السلام ، انجمن حجتیه ، انرژی تاریک ، انرژی هسته ای ، انفجار اطلاعات ، انقلاب ، انتخابات آزاد ، انتخابات دوم اسفند ، انتخابات ریاست جمهوری ، انتخابات مجلس نهم ، خاطره ، خاورمیانه ، حسنعلی منصور ، حضرت فاطمه ، حذف شورای نگهبان ، حسن آقا میری ، جند التوحید ، داستان ترسناک ، داستان طنز ، داستان کوتاه ، داستانها و رمانهای قدیمی ، داعش ، خدا ، خداحافظی ، خزر ، خوارج ، خوزستان ، دروغ دختر آبی ، دریاچه ارومیه ، دستگیری ، داروهای گیاهی ، داروین ، دختر ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :673
بازدید دیروز :571
کل بازدید :1453853
تعداد کل یاداشته ها : 673
103/2/7
6:47 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
رحیمی[1540]
سلام یاران و گرامیان از سال 86 که شروع به وبلاگنویسی کرده ام تاکنون که به سال 1400 رسیده ایم نگاه های گرم شما مشوق انگشتان من برای مکاتبه با شما بوده لطفا نظات و راهنمائی های خود را از بنده دریغ نفرمائید

خبر مایه
پیوند دوستان
 
عاشق آسمونی ((( لــبــخــنــد قـــلـــم ((( برادرم ... جایت همیشه سبز ... خندون یک خط کوتاه چهارمحل سرزمین مِه وخورشید (خورشید گام سبز) آقاشیر نسیم قدسیان منطقه آزاد اصل 110، اصل ولایت فقیه (ولایت نیوز) رازهای موفقیت زندگی کیمیا صاعقه اصولی رایانه هادی ღ♥ღ من و تو ღ♥ღ صل الله علی الباکین علی الحسین بر و بچه های ارزشی مهدویت هواداران فرزاد جمشیدی مذهب عشق جک چه زود دیر میشه جهاد ولایت صبح دیگری در راه است .... دکتر علی حاجی ستوده کشکول حاج آقا مسئلةٌ خادمین کهف الشهداء جهان نامرئی جن یکی بود هنوزهم هست شرکت نمین فیلتر نادارلی اولکه سی آخرین منجی شخصی دختری به سوی آسمان من هیچم حدائق ذات بهجة فانوس دنیای واقعی صفحات انتظار در فراق گل نرگس حسن تنهاترین سردار دنیاست واژه های نارنجی دفترچه اشعار کافشین بهتان « بـــهـتـــان » هفت چرا شیعه هستم؟ وعده صادق ( مسائل مهدویت و ظهور ) مشرق نیوز بی باک نیوز و خدائی که در این نزدیکی است پایگاه فرهنگی سپاه عاشورا سوپر انحرافی onlinestor

 

یواش یواش داره صدای بلبلان بهار دلها توی باغ عشق خدا طنین انداز میشه اما مثل اینکه قراره صدای یه بلبل که پارسال خیلی تواناتر از ربنای شجریان و سریال های بی محتوای و بعضا بدمحتوای رمضانی دلها رو به پابوس عشق خدا می برد قراره از این باغ کم بشه

فرزاد جمشیدی توی غزل زیبای خداحافظیش حرفایی زده که واسه همیشه واسه دلهای عاشق یه تلنگر جدی و تکان دهنده هست:

من هفت سال به جای سحری، کلمه و واژه نوش جان کردم و همچو آرش، جان در پیکان نهادم تا تیر توفیق‌ام از مرز خستگی بگذرد و جغرافیای جان روزه داران را وسعت دهد. برای اجرای چنین برنامه‌ای باید سربازی کرد نه سلطانی و برای استحقاق نشستن سر سفره‌ سحرگاهی رمضانی، باید خدمتگزاری کرد، نه میزبانی

 از همه رسانه‌هایی که با انتشار اخبار غیرواقع و شلیک ترکش‌های تهمت به من، درصد جانبازی‌ام را نزد خدای دانای راز، بالا بردند، سپاسگزارم!!.  از آن‌ها که جسم بی‌جان و متعفن شهرت دنیایی مرا روی دوش دروغ، تشییع و در گورستان گمنامی، دفن کردند،‌ سپاسگزارم!!. 

 آره رفقا درصد جانبازی فرزاد بالاست و دیگه نمی تونه از پله های صدا و سیما بالا بره و دست من و تو رو بگیره و تا پیشگاه خدا بالا ببره -

 

به گزارش خبرگزاری فارس، فرزاد جمشیدی که در کارنامه خود 20 سال همکاری با سازمان صداوسیما را دارد، با انتشار نامه‌ای برای همیشه از کار اجرا خداحافظی کرد.

نامه فرزاد جمشیدی را در ادامه می‌خوانید:

«هو الحلیم‌ الخبیر»

سر سفره‌ چاشت صبحگاهی، مادرم چایی شیرین قصه‌هایش را به دستمان می‌داد. از همان جا بود که قصه‌های قرآن در جانم آشیان کرد و حرارت حقیقت این کلام کبریایی، یخبندان دروغِ اهلِ دنیا را در خاطرم ذوب کرد تا باور کنم تنها رسولان حق‌اند که ویترین واقعیتشان از متاع محبت، پُر است و از قرار روزگار، همانانند که شیشه مغازه‌ معنویشان، پیوسته با سنگ مزاحمتِ بدخواهان می‌شکند و هر که با تابلوی «یاد خدا» دکان دوستی بنا کرد، بساط سخنش را می‌چینند و معرکه‌اش را بر هم می‌زنند!

هنوز از تلخی روزگار، دو قاشق از آن چای خوش عطر و طعم قصه‌های قرآنی مادرم، در خاطرم هست که گلوی گرفته‌ بغض را باز کند و سلام خوبی برای این نامه‌ خداحافظی باشد.

مادرم می‌گفت: موسای کلیم الله (ع) از خدا خواست حکمی فرما تا از حرف مردم، در امان باشم! پروردگار فرمود: کاری که برای خود نکرده‌ام! چگونه برای تو انجام دهم؟!

هنوز در کوهستان گذر عمر، پژواک صدای مادر، باقی است که می‌گفت: نمرود خواست با خدا مبارزه کند؛ دستور داد ارابه‌ای آماده کنند. آنگاه ارابه را به پای مرغی بزرگ بست و تکه گوشتی جلوتر از دهان مرغ گذاشت تا به هوس آن به آسمان پر بکشد! سپس نمرود رو به آسمان چند تیری انداخت به این پندار که سمت پروردگار، تیر پیکار افکنده!

آن وقت مادرم از همسایگی دو خاطره، نتیجه می‌گرفت:

اولین ملامتی عالم، خودِ خداست که انسان را هم که خلق کرد، فرشته‌ها از روی عبادت (و نه از روی لجاجت) ملامتش کردند. حال آنکه نمی‌دانستند آدمی غیر از خون ریختن، فرشته خصال هم خواهد شد و به عطر اخلاق محمدی(ص)اش، دنیا را تسخیر خواهد کرد. پس پسرجان! اگر می‌خواهی در این عالم بمانی، یا از نیل مشکلات، عبور کن که دست فرعون بددلی به تو نرسد و یا آنقدر بالا برو که تیر عداوت نمرود، به تو اثر نکند!

من - این حیرت زده‌ی دیار دنیا - که نه عصای استقامت موسی(ع) دارم و نه آبروی صبر ابراهیم خلیل‌الله(ع)، بی‌ریا با همان لهجه‌ سحرگاهی ماه خدا، این نامه را به نشانی مردم سرزمین‌ام پست می‌کنم. آن‌ها مرا خوب می‌شناسند. مردم میهن‌ام مرا از اینترنت پیدا نکرده‌اند که حالا با دو خط خبر، مرا در شوره‌زار اینترنت، تنها رها کنند.

هموطنان جغرافیای ایران! همسایه‌های تاریخ دین و ایمان! همکلاسی‌های درس سخت وجدان! سلام سال‌ها به دعای شما دانش اندوختم تا سکه‌ سخنم را در بازار انتخاب خود، بخرید و متاع محبت و حرف حساب‌ام را به خانه‌ خاطر پسندی خود ببرید. ترسِ مقدسِ سخن گفتن در قاب تلویزیون که معیار جهانی‌اش به من آموخته: «یک دقیقه حرف زدن در تلویزیون، یک ساعت مطالعه می‌خواهد» اسب استعداد مرا نهیب زد که باید یک نفس در دشت دانش بدوی و اگر می‌خواهی خوشه‌ علم برای مخاطبینِ تلویزیون بدوی باید صدبرابر آنچه می‌گویی، بشنوی!

حاصل این نخوردن‌ها و نخفتن‌ها و دویدن‌ها آن شد که «کتابخانه‌ام بزرگ‌تر از خانه‌ام شد» و اعتبار اعتنای مردم خوب میهنم، مثل سنجاقکی روی سینه‌ام نشست تا بدان حد که بعنوان «مرغ سحر» بالاتر از نام فرزاد جمشیدی، مسئولیت امانتی به اندازه‌ واجب نماز و روزه بر دوشم وانهاد.

هفت سال این بار امانت را با درستکاری و روزه‌داری بر دوش کشیدم و هر چه به خانه‌ محمد و آل محمد (ص) نزدیک‌تر شدم، لهیب آتش کینه‌ ابوالهب‌ها بیشتر شد؛ اینک یکسال از اجرای آخرین برنامه‌ سحرگاهی «ماه خدا» بر من و ما می‌گذرد. در این یک سال، ابر سوء تفاهم میان من و مخاطب‌ام سایه انداخت ولی چون نمی‌توان چهره‌ خورشید حقیقت را با مشتی گل دروغ پوشاند، عاقبت، آفتاب بر پهندشت وجدانِ اهل حق تابید و کشتی شکسته‌ دروغ، به گل رسوایی نشست. در چهار ضلعی «من، رسانه، شاکی و قوه‌ی قضاییه»، انصافاً هر یک نقش خود را خوب ایفا کردند ولی ناضعلی نادان‌های اینترنت، پیش از رسیدگی قضایی، نظم اخلاق را بر هم زد و عقرب قلم دروغ چند میرزا بنویس که اصولا خبرنگار نیستند، عقربه‌ سرعت خوانندگان را بالا برد تا از شیطان، سبقت بگیرند و در سراشیبی غیبت، سقوط کنند!

شلاق، زندان اوین، حکم جلب، دستبند، نامعروف، نامشروع.... و دیگر صفات اشیاء ناپسند را حتی بی‌اطلاع شاکی پرونده و بی‌استدلال و استفاده عقل و قضا، در کنار اسم من قرار دادند تا با شیطان هم‌غذا شوند؛ غیبت مرا بکنند و در حمام تهمت، گِل گناه مرا بشوند.

 

اکنون سبکبار می‌نویسم:

در این یک سال که بر من به اندازه‌ یک عمر گذشت، تیر گمانه‌زنی مردمی که اسیر امواج ملتهب فضاهای مجازی قرار گرفته بودند، بسیار به سویم پرتاب شد. در فرودست آن مرتبه‌ اوج و عرفان سحرگاهان رمضان، مثل دامنه‌های کوهسار زندگی‌ام، آشغال دروغ، بسیار ریختند. محیط زیست پاک رمضانی من و مردم را آلودند و میزان آلاینده‌های مورد رضایت شیطان و دشمنان را به حداکثر خود رساندند. پس بنا به تدبیر مادرم و راه کار موسوی و ابراهیمی که قبلاً آموخته بودم سعی کردم بالاتر بروم تا خدنگ خدعه و بدی در دلم ننشیند و ننشست.

زندگی در دیار پُر از حسادت دنیا به من آموخته: در جایی که هنوز برای خاتم پیامبران (ص) به هزینه‌ی شیطان، فیلم می‌سازند! من فقط می‌توانم به شهید فهمیده، اقتدا کنم؛ یک نارنجک، به خود ببندم و لااقل یک تانک تهمت را منهدم کنم!!

این خداحافظی، نتیجه‌ رسیدن به یک جاده‌ جدید در زندگی من است:

آنچه در حق فرزاد جمشیدی گفتند و نوشتند و پراکندند، نزد خدا، گم نمی‌شود. با این خداحافظی نیز چیزی بیشتر از آنچه رخ داده، از آبروی فرزاد جمشیدی، کم نمی‌شود! فقط می‌ماند یک تسویه حساب ساده که موعدش روز جزا و قضاوتش به عهده علی بن موسی‌الرضا (ع) است. بالا بلند نجیبی که از روز اول کارم در سازمان صدا و سیما، آبروی خودم را با آبروی رضای آل مرتضا (ع) گره زده‌ام. آن تسویه حساب، این است:

- اگر آنچه درباره‌ فرزاد جمشیدی گفته‌اند، حقیقت دارد، چه وقیحم من که باز هم رو به روی چشم سیاه دوربین بنشینم و از بخت سپید سحرگاهی رمضان، با مردم و روزه‌داران سخن بگویم!

اما اگر آنچه نوشیدند و نوشتند و نشر دادند، حقیقت نداشته باشد چه کم توانم من که بخواهم تمامی ذهن‌های مخدوش را ترمیم کنم و چه کم‌توان‌تر و نحیف‌ترند آن‌هایی که باید رو به روی همین یک آینه از آیه‌های قرآن بایستند و خدای خویش را پاسخ گویند. کدام آیه؟

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اگر فاسقی برایتان خبری آورد، تحقیق کنید. مباد که از روی نادانی، به مردمی آسیب برسانید. آنگاه از کاری که کرده‌اید، پشیمان شوید. (سوره‌ مبارکه حجرات - آیه نورانی ششم)

پس بگذار میان من و دروغ پردازان و مُمَهدین و باعثین این خدعه خصمانه، قرآن و امامان معصوم (ع) قرار گیرد. اینک که خود دروغ می‌سازند و سپس آبروی ایمانی و قرآنی و انقلابی صدا و سیما و همه کارکنانش را با همان متر و مقیاس دروغ، اندازه می‌گیرند، من بروم بهتر است تا دامان این همه مجری، گوینده، تهیه کننده، کارگردان و هنرمندان شریف و تحصیل کرده‌ صدا و سیما، آلوده شود.

البته خلاف آنچه که دیگران فکر می‌کنند شاید این قلم و صاحب‌اش گله‌مند و منکسر و اندوهگین و از کار افتاده باشند اما به جای گله‌گذاری چند تشکر است که به چندین نفر بدهکارم!

از سید عزت الله ضرغامی (رییس رسانه ملی) که در تندباد حواشی که مثل ابر مرثیه از سَرَم عبور می‌کرد، به من‌آموخت: عزت را خدا و ماه خدا به تو داده‌اند نه رسانه‌ها و نه فقط صدا و سیما، سپاسگزارم.

از سید رمضان موسوی مقدم (قائم مقام صدا و سیما) از علی دارابی (معاون سیما) و از مهدی فرجی(مدیر شبکه یک) به عنوان کوهواره‌های ادب و اخلاق که در بارش بی‌دریغ تیغ‌های تهمت و دروغ علیه من، سایبان مهرشان را از سَرَم دریغ نفرمودند، سپاسگزارم.

از سایت‌های اینترنتی که بخاطر چند کلیک بیشتر، آبروی مرا به آتش کشیدند ولی حلقه‌ جهنم را برای خود کوبیدند و هیزم این آتش را بر دوش خویش، حمل کردند و به من یاد دادند معنی حقیقی این ضرب‌المثل را که: «آتش هر چقدر هم تند و تیز باشد فقط خودش را می‌سوزاند» و یا این ضرب‌المثل که چاه کن همیشه تهِ چاه است، ‌سپاسگزارم.

از همه رسانه‌هایی که با انتشار اخبار غیرواقع و شلیک ترکش‌های تهمت به من، درصد جانبازی‌ام را نزد خدای دانای راز، بالا بردند، سپاسگزارم.

از آن‌ها که جسم بی‌جان و متعفن شهرت دنیایی مرا روی دوش دروغ، تشییع و در گورستان گمنامی، دفن کردند،‌ سپاسگزارم.

از تعدادی از کارکنان بخش ویژه‌ای از سازمان صدا و سیما مثل آقایان: (م- ا)، (م- خ)، (س)، (ک) که با هدایت آقای (ر) به جای حراست از آبرو و تقدس خدادادی، مجری برنامه‌های رمضان، زخم اهل کوفه را بر دلم نشاندند، سپاسگزارم.

از همه آن‌ها که آلبوم دیانت و شیعه بودن مرا با چند تکه از ذغالِ دلِ سوخته‌ امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) سوزاندند تا من هم فردای قیامت، احساس کنم هم تیمی ولایت علوی (ع) هستم، سپاسگزارم.

از همه بی معرفت‌هایی که دو تا تکه سنگ (از همان جنس که ابوجهل به سمت پیامبر (ص) می افکند)، یک لقمه از خشم فرو خورده‌ امام کاظم (ع) و یک کف دست از دشت مظلومیت امام حسن مجتبی (ع) را به موزه‌ تجربه‌ من بخشیدند تا آموزه‌ عمرم شود، ممنونم.

از همه آن‌ها که با غیبت از من، سر کلاس رضایت خدای کریم، غیبت کردند و با انجام این گناه، اولآً زباله‌ معصیت مرا به پذیرایی اعمال خیر خود بردند و در ثانی، اعمال نیک و ثواب خود را به من هدیه کردند، سپاسگزارم.

از همه مسؤولان برگزاری برنامه‌ها، همایش‌ها و مراسم‌ها در بخش‌های دولتی و خصوصی، که مومنانه به حاشیه‌ها و شایعات درباره این بنده‌ حقیر خدا، توجهی نکردند و ذره‌ای از اعتمادشان نسبت به فرزاد جمشیدی، کاسته نشد، سپاسگزارم.

از آن‌ها که به فتوای فضای مَجاز، گناه کردن را برای خود مجاز کردند و با سنگ دروغ، قامتِ غرور دروغین مرا شکستند، تشکر می‌کنم. از آن‌ها که چهره‌ زرد ترس مرا در «تابه‌ تهمت» و «روغن معصیت» خودشان، سرخ کردند تا مزه شیرین شهامت را احساس کنم و برای ماندن در عرصه‌ شهرت، به هر ناکسی، التماس نکنم، تشکر می‌کنم.

از برادران هم خانواده‌ رسانه‌ای‌ام که مثل برادران غیور یوسف (ع) با درج خبرهایی سراسر دروغ، مرا به چاه امتحان خدا انداختند و از بعضی دیگر از خبرگزاری‌ها مثل «جهان نیوز، الف، مهر، تابناک، تبیان» و همانندشان که با بی‌اعتنایی کامل به این قبیل شایعات، ریسمان نجات‌ خویش و من شدند، سپاسگزارم.

در پایان و در آستانه رسیدن به نیمه راه شعبان و طلوع تولد حضرت صاحب‌العصر و الزمان (عج) برای همه شما مردمان، مؤمنان، روزه داران و سفره داران سحرگاهان ماه رمضان، بهار قرآنی خوبی آرزو می‌کنم. من هفت سال به جای سحری، کلمه و واژه نوش جان کردم و همچو آرش، جان در پیکان نهادم تا تیر توفیق‌ام از مرز خستگی بگذرد و جغرافیای جان روزه داران را وسعت دهد. برای اجرای چنین برنامه‌ای باید سربازی کرد نه سلطانی و برای استحقاق نشستن سر سفره‌ سحرگاهی رمضانی، باید خدمتگزاری کرد، نه میزبانی!

برای این بهار رمضانی هم الان در حق خودم، تفألی به حافظ شیرین بیان زدم، چه مناسب آمد:

ارغنون ساز فلک، رهزن اهل هنر است

چون از این غصه ننالیم و چرا نخروشیم

گل به جوش آمد و از می نزدیم‌اش آبی

لاجرم ز آتش حرمان و هوس می‌جوشیم

حافظ این حال عجب با که توان گفت که ما

بلبلانیم که در موسم گل، خاموشیم

از همه سپاسگزارم؛ چه آن‌ها که ترک‌ام کردند و چه آن‌ها که درک‌ام کردند.

خدا نگهدارتان امیدوارم در کلاس حضور قلب خدا، با دلی خالی از دنیا پیوسته حاضر و پابرجا بمانید.

اوایل گل سرخ و انتهای بهار - فرزاد جمشیدی


92/3/30::: 9:53 ص
نظر()
  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ دوران پارسی یار بگذشت و پیر گشتیم ، در دست گوشی خود خیلی اسیر گشتیم ، ارادتمند همه پارسی یاری های قدیم کاف شین @};- :'( پیج اینستا @KARIM_SHAHZADEH شماره ایتا 09149107001
+ سلام بر همگی @};- نقشه شد تا بکشند و به خیابان بکشند مهر را در دل پائیزی آبان بکشند ،،، سر افتادن مشکوک درختی بر خاک کار جنگل به تباهی بیابان بکشند
+ سلام بر همه دوستان پارسی بلاگی این یک و نیم بیت رو تقدیم شما خوبان می کنم : نان مردم آن که میگیرد گروگان یک طرف ،، آن که جان را می دهد از بهر آنان یک طرف ،، مرد میدان یک طرف نامرد میدان یک طرف


+ شبستان بخیر بادا شبِ بی شما مبادا
+ در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود ،، از گوشه ای برون آی ای کوکب هدایت ،، از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود ،، زنهار از این بیابان این راه بی نهایت ،،، @};- سلام بر همگی صبح پائیزی بخیر
+ ?\(?o?)/? از چه می‌ترسید؟! ?\(°o°)/? ریزش آوار یا از آن تصویر نابینای بر دیوار ???o?;?? وحشت ما از سقوط کهکشانها نیست ،، از هبوط عشق ?(??_??)? در غروب بی‌سرانجام خیابان‌هاست ،، شعر از من نیست مربوط به حدود سال 85 هست دغدغه‌های اون موقع الان واسه همه مردم دنیا خنده داره ?¯\_??ل???_/¯? ?¯\_(?)_/¯?
+ سلام بر شما خوبان پارسی بلاگی ؛ آیتولاح هاشمی بهرمانی در صفحه 236 جلد دوم کتاب خاطراتش اعتراف می کند که تاسوعا را در سد لتیان اسکی روی آب میکرده آیا با ساختن پلاکارد استخر فرح میشود حقایق را به حاشیه برد و این ننگ ها را شست و کسی را که از قربانگاه هفت تیر و هشت شهریور با امداد غیبی بیرون زده را تبرئه کرد؟!


+ سلام بر همگی روزتون بخیر
+ سلام دوستان بالاخره از شر تلگرام و اینستاگرام راحت شدیم ولی یه حرفایی ته دلمونه نمی دونیم به کی بگیم ؟!


+ جدیدترین تعریف آزادی: آزادی عبارت است توانایی نامحدود برای ترک یا انجام هر عمل غیر معارض با منافع خود و دیگران که انسانی که در بند جهل و هوس نیست در عالمانه ترین حالت یک انسان علاقه مند است به آن دست بزند / وحید رحیمی (کافر به طاغوت)