.....
.
میگویی چرا مسجد نمی آیی؟! میگوید وقت ندارم از پس قسط وامهایم برنمی آیم درصدش بالاست! به بانک میگویی این وامها درصدش بالاست، نزول نیست ؟! میگوید ربا نیست مابه ازای تورم است! ما کسی را مجبور نکرده ایم میخواهند نگیرند به وام گیرنده میگویی چرا این وام را میگیری؟! میگوید کفاف زندگی ام را نمی دهد پسرم تبلت میخواهد کامپیوتر میخواهد .... میخواهد، دخترم پول دانشگاه آزاد میخواهد تلوزیون LED ماشین، همه اینها خرج دارند! میگویم اولا مطمئنی پسرت واقعا به تبلت نیاز دارد؟! میگوید برای بازی میخواهد اما نمی شود جلوی همسن و سالهایش خجالت میکشد دلش میخواهد بچه است! میگویم برای چشمها و تربیتش تاثیر منفی دارد! میگوید می دانم اما از پسش برنمی آیم دوست ندارم به خاطر تبلت .... میگویم دخترت اگر دنبال علم است راه کتابخانه ها باز است، دانشگاه آزاد نرود نمی شود؟! اینهمه پسرهای تحصیل کرده بیکارند چرا این را میفرستی حسابداری دانشگاه آزاد بخواند؟! میگوید میخواهم در دانشگاه و جامعه شناخته بشود شاید خواستگار خوبی پیدا کند! تازه شرکتها به دخترها راحت تر کار می دهند! تازه اگر مدرک داشته باشد ارزش اجتماعی اش هم بیشتر میشود .. می گویم می دانی پسرهای دانشجو تا سه سال بعد از پایان درسشان که سربازی را تمام کنند و کار پیدا کنند امکان ازدواج ندارند و مهمتر از آن عشقی که در کوچه و خیابان و دانشگاه با یک نگاه به وجود می اید در همان کوچه و خیابان به یکی دیگر منتقل خواهد شد و در کل فقط با احساسات و سرنوشت دخترت بازی خواهند کرد؟! ، می گوید می دانم ولی چاره ای نیست! میگویم می دانی شرکتها اکثرا برای بهره برداری و جذب مشتری خانمها را استخدام می کنند و اکثرا آنها را استثمار می کنند! میگوید درست است ولی میشود این مشکلات را کاهش داد زندگی خرج دارد ! میگویم یعنی نمی شود خرج زندگی را کاهش داد و زیر بار این خطرات نرفت ؟! میگوید نمی دانم خیلی سخت است که بتوانی خانواده ات را قانع کنی! میگویم آیا از اینکه 15 ساعت در روز کار کنی و فرصت هیچ چیز را نداشته باشی هم سخت تر است ؟! میگوید فقط خانواده نیست حرف مردم هم هست ! میگویم اگر برای بچه هایت اتفاقی بیفتد و آبروریزی بشود آیا حرف مردم آن موقع بیشتر خواهد بود یا الان؟! میگوید نمی دانم ،میگویم علت همه ی این گرفتاری ها نداشتن قناعت است، خواسته های انسان نامحدود است و عمر انسان هم محدود است اگر خواسته هایش را محدود نکند مجبور خواهد شد عمر بیشتری را صرف کار و استرس کند و چنین آدمی نه تنها هرگز به یک مقام علمی و معنوی نخواهد رسید بلکه از ابتداییترین نیازهای معنوی و روحی و خانوادگی و اجتماعی خود نیز باز خواهد ماند خانواده ای که قناعت و توکل نداشته باشد همیشه گرفتار دعوا و ناراحتی است چون هوس هرگز تمامی ندارد و انسان می ماند در قفسی به نام هوس !