نمی دانم اسم خرابکاری هایم را چه بگذارم ؟! جبران دعای فرج مردم ؟! تلافی اشکهای عاشقان ظهور پسر فاطمه ؟! خلاصه ما تلاشمان را می کنیم ؟! به بدی ها نزدیک می شویم و ناگهان پایمان می لغزد ما فقط نزدیک می شویم و فاجعه ها یکی پس از دیگری رخ می دهد ! ما سکوت می کنیم و دشمنان کار خودشان را می کنند ! ما نگاه می کنیم و آنها جنایت می کنند ! ما بی تقصیریم !
رهبرمان از ما استحکام و مردانگی می خواهد و ما مثل موشی در سوراخ می خزیم و برای خوشایند دشمنان ولایت رنگ عوض می کنیم ، به این بدی هم فقط نزدیک می شویم ، می آئیم صورتمان را آنکارد کنیم ناگهان می بینیم چیزی از آن باقی نمانده است و با نورانی ترین صورت ممکن سیاهی لشکر دشمن را بیشتر می کنیم ،
ما وقتی دوستمان برای خوشایندمان یک جک سیاسی غیر منصفانه تعریف می کند توی ذوقش نمی زنیم و فوقش سکوت می کنیم که به خیال ما جواب جاهلان است ، و بی انصافی روز به روز بیشتر می شود و فردا بیشتر از امروز بی انصافی و بد اخلاقی می شود ، ما (چند نفر ) هم آبروی خودمان را می بریم هم آبروی عاشقان انقلابی را
و حالا شما شمائی که در خاورمیانه و اروپا و آمریکا و شمائی که در بحرین و یمن و مصر و امارات و آذربایجان و اردن و مراکش تکان خورده اید با احتیاط حرکت کنید مبادا ترسوهائی مثل من زیر پایتان را خالی کنند ...
سالی که گذشت سال تقریبا پر فراز و نشیبی بود ، آفتاب خدا آرام آرام افق دلها را روشن می کرد و در سوی دیگر شیطان صیحه می کشید در یک سو انقلاب جهانی مستضعفان مسیر پر مخاطره اش را آغاز می کرد و در سوی دیگر مستکبران عالم و دیوهای تاریکی آخرین تلاشهایشان را برای استیلا بر عالم آغاز می کردند ، و در دیگر سو انسانهای مستضعف اما پر شور و انقلابی در تونس و مصر و لیبی و بحرین و یمن و سایر کشورهای اسلامی خروش پر معنای خویش را از نای خون آلود فطرت بر می آوردند و مردمان خفته و استثمار شده در غرب عالم در محیطی بهت آلود و با علامت سوالی بزرگ که برای چه ؟! میدان مغلطه و استیلای آنان را به میدان تحریری در تاریکی بدل می کردند / آنها اولین مهمانان روشنای آفتاب بودند.
اقیانوس ها و فانوسها کهکشانها و بی نشانها و در آنسو مردابها و گندابهای متعفن همه و همه بر زمین نشسته بودند تا سهم خود را در افساد و آباد کردن تا سهم خود را در سوزاندن و رویاندن تا سهم خود را در تباهی و مناهی ایفا کنند.
اکنون من و شما از وزیر تا رعیت از مجلسی تا دولتی از دکتر تا بیمار از حجت الاسلام تا شاعر از کشاورز تا مهندس از معلم تا استاد از بانوی خانه دار تا اهالی خانواده همه و همه باید هر حرکت خویش را نسبت به آن هدف قدسی و آن پیش آمد عظیم تعریف کنیم.
اینک اما شایسته ما نیست که به جز به آن هدف عظیم بیاندیشیم و خود را در دعواهای خانوادگی و جز آن محصور کنیم شایسته ما نیست که برای کام دنیا آبروی برادر خویش را بریزیم و با هرچه در دست داریم بر او بتازیم شایسته نیست که اندکی مانده به عید مجلس شورای اسلامی ما رئیس جمهور را با سوالاتی از جنس مجادله به چالش بکشد و شایسته نیست که به شایعات دامن زده بشودشایسته نیست که برای اتهام زدن به برادرمان همیشه انتخابات را از صبحی که طلوع می کند جلوتر بدانیم
به هر روی سالی که گذشت ، گذشت. اما بساطی دیگر در پیش روست اما بهاری دیگر در راه است بهاری که خزانش به جز صور اسرافیل چیز دیگری نخواهد بود
مثل اینکه پیش بینی ها درست از آب درنیومده ، بخوانید : !....! متعجبم
به گیرنده هاتون دست نزنید علامت تعجب قبل از متعجبم هست . فعلا نظرم اینه:
آخرین به روز آوری این پست ساعت 19:59 روز 14 اسفند 90
ساعت 22 هفتم اسفند 1390 ، صدا ، دوربین ، حرکت :
- - به 60 دقیقه خوش آمدید از BBC فارسی در خدمت شما هستیم ، مجتبی خامنه ای فرزند ارشد رهبر ایران در دیدار با رهبر مخالفان ایران از او خواسته کوتاه بیاید چون شرایط کشور بحرانی است !!! ، سایت جرس وابسته به میر حسین موسوی با درج خبر ملاقات مجتبی خامنه ای با میرحسین موسوی نوشت : .................
واقعا آدم می مونه که چقدر روی این دو سطر خبر کار شده و چقدر زحمت برای ساختن یک شایعه و پخش اون از یک تلوزیون کاملا رسمی در بریتانیا بله تعجب نکنید این دقیقا همون خبری بود که ساعت ده دیشب از BBC پخش شد ، همون BBC که گاهی ادعا می کنه برای برسی یک خبر وسواس زیادی به خرج می ده بدون هیچ ممکنه یا ممکن نیست قابل توجهی این شایعه رو به عنوان یک خبر پخش کرد
بله این همون BBC هست که شاید گاهی در مورد اینکه آیا واقعا یک اتفاق ساده و بی اهمیت به همون شکل هست ساعتها بحث می کنه تا دقت خودش رو نشون بده
و بعد از پخش این خبر مخاطب اگه یه ذره شعور و ایمان داشته باشه با یک یا چند سوال بی جواب تنها خواهد ماند و بنده چون مثل بقیه ملت ایران این یک ذره شعور و ایمان رو داشتم به این چند تا سوال ابتدائی رسیدم :
1 - چرا رهبر در شرایط بسیار بحرانی تر در خرداد 88 و و ماه های پس از اون دست به دامن فتنه گران نشده؟!
2 - چرا رهبر فرزندش مجتبی خامنه ای رو که خیلی از مردم ایران اصلا نمی شناسندش و ندیدندش برای مذاکره با رهبر مخالفان (یا همون فتنه گران ( فرستاده!؟
3 - چرا رهبر درست قبل از انتخابات مجلس که شرایط کشور کاملا عادی هست به جای رسیدگی به مسائل مهمتر دست به این کار زده ؟!
4 - چرا BBC چنین خبر مشکوکی رو قبل از تمامی خبرها به عنوان سرخط خبرهاش نقل و مثلا بررسی می کنه ؟!
5 - آیا سایت جرس شخصا به ساختن یک چنین شایعه ای اقدام کرده یا این یک پروژه گروهی و سفارشی هست ؟
به نظر می رسه فتنه گران در این چند روزی که تا انتخابات مجلس نهم باقی مونده این بار با اهداف جدیدی پای به میدان فتنه گذاشتند که ادف ذیل در بین اونها بدیهی به نظر می رسه
1 – شرایط کشور باید بحرانی و رهبر باید مستأصل جلوه داده بشه تا مخالفین برای آغاز و ادامه حرکت بر علیه نظام امیدوار باشند
2 – استفاده از عبارت (فرزند رهبر ایران) برای موروثی نشون دادن حکومت ایران در نزد اعراب انقلابی و سایر مردم جهان و بدنام کردم حکومت ایران لازم هست ، مردم جهان و خود ایرانیها باید از این نکته که مجتبی خامنه ای در کشورشون کاره ای نیست و حکومت قصد مشهور کردن و ایجاد مقبولیت برای او رو نداره غافل بشند و در حد امکان فکر کنند که رهبر این کشور قصد داره مثل حکومتهای به اصطلاح دیکتاتوری فرزندش رو به جای خودش بنشونه
اگه خدا بخواد ادامه داره
عنوان فرعی : حقوق (بشر) یعنی حقوق (ضد بشار)
درست نمی دانم چرا فکر می کنم روزگار وبلاگ نویسی گذشته است ، سالهاست که در وب می نویسم و لحظه های پرشوری را در وبلاگ نویسی تجربه کرده ام و کلی وبلاگ را در بلاگفا و بلاگ اسکای و پرشین بلاگ و .... مدیریت کرده ام ، گاهی آنقدر تند نوشتم که دوستانم هم آنها را تحمل نکردند و در وبلاگ مربوطه را تخته کردند و گاهی آنقدر تند تند نوشتم که انگشتانم درد گرفت اما حالا دیگر به آن صورت حال وبلاگنویسی ندارم و چند وقتی هست که زیاد سراغ وبنویسی نیامده ام آخر کمی گیج شده ام یعنی واقعا گیج شده ام مانده ام چه بگویم آن قدیمها رسم بر این بود که مدعیان انسان دوستی و .... کارهای پیچیده ای می کردند وفقط پشت پرده جنایت می کردند و بنده و امثال بنده طی مقاله های پشت سر هم اما کوتاه در وبلاگهایمان دستشان را رو می کردیم ( که یک نمونه اش مسائل فتنه سال 88 بود که بنده فقط دی ماه 88 بیش از 140 پست برای تحلیل مسائل پشت پرده فتنه و ... فقط در وبلاگ یک خط کوتاه مطلب زدم اما این روزها کار نوشتن خیلی سخت شده است و سالی 14 مطلب در این وبلاگ نمی گذارم) توضیح بیشترش اینکه اولا در روز روشن در خود اروپا و آمریکا وحشی گری می کنند و کوچکترین اعتراضی را به شدت سرکوب می کنند که نیازی به توضیح بیشتر ندارد و خبرگزاری ها برای انعکاس آن کفایت می کنند و ثانیا کارهائی می شود که مرغ پخته را از بلاهت این مدعیان به خنده وا می دارد
مثلا یک نمونه اش همین جریان به اصطلاح بهار عربی آخرش نفهمیدیم بشر کیست و حقوق بشر چیست ؟ فقط این قدر فهمیدیم که مردم بحرین عربستان الجزایر اردن و غیره وحتی مردم اروپا و آمریکا بشر نیستند ! چون سرانشان در یک طرف خون آنها را در شیشه می کنند و در طرف دیگر علیه حاکم سوریه قطعنامه حقوق بشری صادر می کنند و روتینگ تصاویر رسانه های خبری جهان شده اند برای دفاع از حقوق بشر ...
و باز آخرش نفهمیدیم دیکتاتور کیست دموکراسی چیست ؟! انقلابی کیست ؟ انقلاب چیست ؟ فقط فهمیدیم که فقط بشار اسد دیکتاتور است و مخالفان مسلح حکومت او تنها انقلابی های عالم هستند ولی پادشاهان عربستان و انگلیس و قطر و الجزایر و اردن و شورای نظامی مصر نماد دموکراسی هستند چون هی در اینجا و آنجا در مورد نحوه انتقال حکومت به مردم سوریه میزگرد و جلسه تشکیل می دهند و به خاطر همین چیزها هم هست که چند وقت است سازمان ملل را دربست داده اند تحویل اینها
پس در نتیجه این قدر فهمیدیم که بشر فقط کسی است که در برابر بشار بایستد
و باز در نتیجه این قدر فهمیدیم که هر کس می خواهد روزانه یک ساعت بنشیند و در وبلاگش خبر تحلیل کند بی خود خودش را خسته نکند چون دیگر کار از تحلیل گذشته است و آدم فقط باید بشیند و این خبرگزاری های دنیا را ببیند و گوشه لبش بخندد و گوشه چشمش گریه کند به حال انسان و به حال انسانیت و گوشه دلش امیدوار باشد و نگران یعنی چشم به راه باشد
اللهم عجل برحمتک لولیک الفرج
باز هم دست پلید سفاکان مدعی جهانی از آستین فریب خورده گان داخلی بیرون آمد و دانشمند و فرهیخته دیگری را از ما گرفت ، اینها سالها جنایت کردند و دیدند آنچه دیدند و خواهند دید و وحشتناک تر از آنچه به خیال می رسد هم خواهند دید ، و مژده باد بر شما ملت بزرگ که شیاطین در مقابل شما احساس حقارت کردند و در برابر جهاد علمی شما در جهان تحقیر شدند و چه زیبا فرمود آن پیر سفر کرده که بکشید ما را ملت ما بیدارتر می شوند نهضت ما زنده می شود ، و اینها هیچ گاه باور نخواهند کرد که حتی مرگ مشکوک جوانان دانشمند و انقلابی ما نیز بیش از پیش ریشه آنها را خواهد خشکاند چه برسد به ترور علنی و در روز روشن و آنهم امثال شهید روشن
آری بکشید ما را نهضت ما زنده تر می شود ....