سخنی با دایه های مهرباتر از مادر
آذربایجان افتخار ترک و فارس ،
اذربایجان اولین عزتگاه شیعه و زادگاه اولین حکومت شیعی ایران ،
زادگاه شهریار و صائب تبریزی زادگاه مثلها و ضرب المثلهای فارسی ،زادگاه روز شعر و ادب فارسی ،
آذربایجان خاستگاه نظامی گنجوی و لیلی و مجنون ، آذربایجان زادگاه پروین اعتصامی ،
و بالاتر از آنها آذربایجان زادگاه علامه امینی و کتاب الغدیر ، زادگاه علامه طباطبائی و تفسیر المیزان
زادگاه علامه طباطبائی و علامه جعفری و نقطه اوج فلسفه اسلامی
و آذربایجان زادگاه جنبش مشروطه، ستارخان و باقر خان و ثقة الاسلام و خیابانی ؛
آذربایجان زادگاه قیام بیست و نهم بهمن و چهلم هائی که طاغوت را از تخت به زیر کشید
اما آذربایجان هم مثل همه شیعه از « دوستان نادان » و « دشمنان دانا و نادان » در رنج است ،
موجودات پست و حقیری پیدا می شوند که از سر نادانی و حماقت به هتک حرمت ساکنان این دیار قدسی بپردازند ،
آذربایجان سراپا زخم است زخمهائی که دوست و دشمن ناجوانمردانه به او هدیه کرده اند ،
صهیونیستهای کابالیست از همان روزی که شیعه در تبریز بر تخت عزت نشست کینه آذربایجان را به دل گرفتند
آنها با صفویه و صفویان کاری نداشتند
بلکه شمشیر کینه خود را برای نابودی آن قدرتی از نیام کشیده بودند که از دل مردم برخواسته بود
آنها شیعه و اسلام را ذلیل می خواستند پس تفرقه را پتک کردند و تحقیر را شمشیر
با تفرقه کوبیدند و ترک انداختند و با شمشیر زخم زدند
تا میشد زحمت کشیدند تا آذربایجان را گرفتار ستون پنجم خود کنند
بیشتر شکست خوردند و بعضا هم موفق شدند ،
خواستند جوان آذری رویاهایش را در میان آوازه خوانان مبتذل رژیم لائیک عثمانی امروز جستجو کند
و اگر هم نخواست فساد و فحشای فاحشه های لوس آنجلسی و غیر لس آنجلسی را به نافش ببندند
؛ آنها اراده کرده بودند تا جوان آذری فراموش کند که مهدی باکری کیست
تا فراموش کند دومین شهید محراب انقلاب اسلامی که بود؛ مدنی که بود غفاری که بود !
تا باز به فکر حیله دیگری افتادند
ادامه دارد
لابد تعجب کردید که آخه این چه وضعیه اینم خداحافظیش شد داستان خداحافظی بعضی از فوتبالیستها خداحافظ دیگه ! إ ولی خوب اگه دقت می کردید من اصلا خداحافظی نکزدم که بخوام خلف وعده کنم ! فعلا یا علی
زمین را اگر اهل الکل کنند
به ودکا جهان را اگر خل کنند
اگر شیشه مفت و فراوان شود
جهان را اگر مثل آغل کنند
اگر مس طلا شد اگر گرگ شیر
اگر سار را شکل بلبل کنند
اگر نیز یک عده میمون شوند
جهان را سرای تکامل کنند
اگر باد و طوفان جهان می برند
اگر ریشه کوه را شل کنند
اگر مرد بودن به نامردی است
اگر عالمان هم تجاهل کنند
اگر حق زن خود فروشی شود
اگر دین فروشان تساهل کنند
اگر کاف شین باز کفتر شود
اگر شعر را آسمان جل کنند
اگر باز مولا عنایت کند
همه خارها یک به یک گل کنند
رفیقان ما بعد تکلیف خود
توانند گاهی توسل کنند
فرومایگانی چو من می شود
ز دنیا و اهلش تبتل کنند
شیخ اجل سعدی شیرازی با تمام فراز و فرودهائی که در اشعارش دیده میشه حق بزرگی رو به گردن ادبیات فارسی داره اشعاری که اگر چه همه اش زیباترین و بهترین اشعار نیستند ولی انصافا اگه چند تا شعر معدود رو در نظر نگیریم هر کدومش صد برابر متوسط فیلمهائی که امروزه ساخته میشه ارزش داره