اختصاصی حقیقت مجازی
یقینا بی کار نشستن در چنین شرایطی برای فتنه گران بین المللی و داخلی نابودی کامل آنان را سریعتر از هر چیزی که فکرش را بکنند رقم خواهد زد و جریان فتنه بین المللی و داخلی هر روز و هر شب در تدارک سناریوها و برنامه های جدیدی برای پیش گیری از پیروزی نهائی مستضعفین تدارک خواهد دید آنچه در پی می آید بررسی رئوس برنامه هائی است که توسط وبگاه جوان آنلاین از برنامه های داخلی اینان به نظر می رسد حقیقت مجازی در این مقاله در پی تحلیل این برنامه ها و امکان اجرا آنها و نتایج احتمالی آن است :
1- سناریوی نزدیکی به نظام برای ورود به صحنه سیاسی با آرایش جدید و در قالب فعالیت اپوزسیون درچارچوب نظام.
به نظر می رسد در این سناریو با استفاده از عناصری از فتنه گران که هنوز در درون نظام حضور دارند و از بالاترین تا پائین ترین سطوح مدیریتی کشور به صورت شناخته شده یا شناخته نشده فعالیت می کنند از چند حربه بر علیه نظام استفاده کند
1 - فشار از بالاو پائین چانه زنی از مطرودین
2 - حربه مدیرتی
3 -حربه نفوذ سیاسی و اقتصادی و جلوگیری از اتخاذ تصمیم های قطعی برای شکست کامل فتنه گران
2- سناریوی ایجاد شکاف دینی و مذهبی و قومی.
این پروژه در دو بعد گرم و نرم دنبال میشد
1 - گرم نظامی و امنیتی در کردستان سیستان
2 - نرم به صورت کلی با ساختن جک های نژاد پرستانه و تمسخر قومیتها در رسانه های داخلی به طور اخص در مورد اذربایجان اجرا می شد
همچنان که قبلا در این وبگاه به آن اشاره شد : kafshin.parsiblog.com/1615881.htm ( فتنه تحریک قومیت آذری از طریق فوتبال ) و kafshin.parsiblog.com/1591903.htm و ( سفیر سوئیس و حافظ منافع آمریکا در خراسان شمالی چه می کند ؟! ) اشاره شد طرح تحریک قومیتها سابقه طولانی در کشورمان دارد و مخصوصا بعد از تمکن یافتن نسبی انقلاب اسلامی در سال 57 این پروژه وارد فاز جدیدی شد این پروژه با دو نوع نبرد مدیریت می شد که نوع نرم یا سرد آن بیشتر در آذربایجان و مناطق شیعه نشین و نوع گرم و مسلحانه آن در کردستان و سیستان و بلوچستان کلید زده شد که توانست تلفات سنگینی را به مردم و هزینه های گزافی را به انقلاب تحمیل کند و در ابتدای انقلاب و در شدیدترین برهه آن در فتنه خلق مسلمان سال 58 عده ای از مردم آذربایجان را که امام سر ایران خوانده بود در مقابل تمامیت آن قرار دهد و آذربایجانی ها را به جان هم بیندازد اتفاقی که 30 سال بعد در تهران روی داد پروژ ای که شکست مفتضحانه ای خورد توسط خود مردم تبریز با عواملش به زباله دان تاریخ انداخته شد اما بقایای این پروژه در آذربایجان به حضور شوم خود ادامه دادند و این بار این پروژه را به صورت جنگ فرهنگی و نرم ادامه دادند تا باز این بار در سال 85 و به بهانه یک کلمه با حروف لاتین NAMANA در ضمیمه کودکان روزنامه ایران چاپ شده بود جنجالی بزرگ درست کنند و دوباره کار را به درگیری خیابانی بکشانند
اما در بعد نظامی و امنیتی این پروژه جنگ نظامی فرسایشی خود را در کردستان و سیستان بر علیه مردم مظلوم سیستان و کردستان و تمامیت انقلاب ادامه می داد و اوج آن در طول جنگ تحمیلی بلافاصله بعد از پایان جنگ در قالب حمایت از گروه های تروریستی پژاک ( پ ک ک ) و کومله و دموکرات و حمایت از سلفی ها و وهابی های خدانشناس و در پررنگ کردن فاصله ها میان اهل تسنن و شیعیان در شرق کشور دنبال می شد که همچنان ادامه دارد
3- سناریوی برای ایجاد اتحاد میان همه گروهکهای مخالف و معاند نظام.
این پروژه از همان ابتدای فتنه 88 در دستور کار قرار داشت و موضوع جدیدی نیست و در آن همه گروه هائی که ظاهرا با هم اختتلافات بسیار فاحشی داشتند در یک جبهه قرار می گرفتند
4- سناریوی بهره برداری از فضاهای اجتماعی و تجمعات فرهنگی و ورزشی و به راه انداختن اغتشاش.
در این مورد باز هم شما را به مطالعه مقاله مختصر kafshin.parsiblog.com/1615881.htm مذکور دعوت می کنم
إن شاء الله هشت مورد دیگر در فرصتهای بعدی به تفصیل مورد بررسی قرار خواهد گرفت :
5- سناریوی هدف گیری اقشار مختلف و صنوف و ایجاد نارضایتی در آنها.
6- سناریوی تخریب سپاه و بسیج و عملیات روانی برای تجدید نظر در ماموریتهای این دو ارگان.
7- سناریوی پیگیری شکایت از مسئولان نظام به هر عنوان.
8- سناریوی القاء بی کفایتی مسئولان دولتی.
9- سناریوی فشار اقتصادی برمردم با اجرای هدفمند کردن یارانهها.
10- سناریوی تحت فشار گذاشتن قوه قضائیه.
11- سناریوی تقابل میان مرجعیت و رهبری.
12- سناریوی ایجاد اختلاف بین دولت و مرجعیت.
شک نداریم که فوتبال حرفه ای در دنیای امروز ابزار دست چپاولگران بین المللی است و معامله های کاملا متفاوت و هنگفتی که در فوتبال دنیا و حتی در فوتبال کشورمان میشود شاهدی براین مدعاست
برای اینکه بهتر متوجه بشویم مقایسه کوچکی را در مورد دریافتهای رسمی دست اندرکاران فوتبال می اندازیم / مشاهده می کنیم که اگر زد و بندها را که در همه جا ممکن است وجود داشته باد در نظر نگیریم در کشور ما هیچ کارمندی از کارمندان دولت از رئیس جمهور گرفته تا یک دانشمند هسته ای یا پزشکی تا یک رفتگر ساده یک بیستم برخی از بازیکنان تیمهای استقلال و پیروزی حقوق نمی گیرد
اما بد نیست این را هم بدانیم گردانندگان و اهالی این بازار سیاه نیاز به ابزارهائی برای مدیریت خریدها در قیمت گذاری و قیمت شکنی بازیکن و مربی دارند یک وقت می بینید یک تیمی می برد اما تماشاچی هایش مربی تیم را هو می کنند وقتی کمی کنکاش می کنید متوجه می شوید که چهار نفر بلند گو به دست با فاصله های مشخص بین تماشاچی ها نشسته اند و به طور هماهنگ بر له یا علیه اشخاص خاصی شعار می دهند
لیدرهای نژاد پرست و بسیار مشکوکـ !
اما یک وقت می بینید که کار از بزرگ کردن یا اهانت نسبت به برخی از اشخاص گذشته و جنبه نژادپرستی و یا سیاسی پیدا می کند تصور نمی کنم هیچ شخص منصفی بپذیرد که شعارهای زننده ای که در ورزشگاه آزادی بر علیه برخی از هموطنان سرداده می شد موضع همه تماشاگران پرسپولیس باشد بلکه روشن است که این موضع کسانی است که می خواهند با دامن زدن به مسائل قومیتی حوادث تلخ خرداد 85 آذربایجان را تکرار کنند
چه کسی مسئول است ؟!
واضح است که هر کسی نمی تواند با بلندگو در ورزشگاه حاضر شود و بر علیه زبان و فرهنگ و قمیت و خانواده اشخاص شعار بدهد و اینها بیشتر در اختیار باشگاه هاست و آنها مسئول تبعات بعدی این رفتارهای شوم خواهند بود