نوشابه اساندارد نوشابه زندگی

چیپس سابیتا ارمغان تکنولوژی مدرن

پفک و پاستیل بهداشتی ...

محصولات گوشتی شرکت سوسیس و کالباس نوآوران پنجره ای به جهان جدید

بله اینها همان هله هوله های استاندارداند و تبعات شناخته و ناشناخته آنها هنوز هم قربانی میگیرد

اینها همان چیزهایست که اطبا و خود وزارت بهداشت و همه پزشکان حاذق جهان آنها را سمی جانسوز می دانند

تا کی یک سیب زمینی فروش باید از ترس مأموران بهداشت به این سو و آن سو نگاه کند

بله آقا خاکشیر غیر بهداشتیه هیچ وقت یه همچین چیزی رو از فروشنده های دوره گرد نخرید

بعد پفک و چیپس و نوشابه بهداشتیه

بعد سوسیسی که همه اش ضایعات گوشتیه و هیچ تضمینی به سلامتیش نیست و تا 20 سی سال قبل با همین فرمول تو اروپا غذای سگ بیرون می دادند بهداشتیه

حمامهای قدیمی و خزینه دارمان را که هفته ای یک بار آبش عوض میشد و صرف کشاورزی میشد را گرفتند و گفتند غیر بهداشتیست و بعد جکوزی ها و استخرهایی به سبک اروپایی راه اندازی شد و الان شاید ماهی یک بار باسم کشنده کلر گند زدایی میشود و هر سالی یک بار یا هر شش ماه یک بار آبش عوض میشود بهداشتی هستند

می دانید چرا

تا روزی برسد که نگاه کنیم و احساس کنیم چیزی نداشته ایم چیزی نبوده ایم از زیر بته به عمل آمده ایم قبول کنیم که یک قوم وحشی بوده ایم قبول کنیم که کاپیتالاسیون حق آمریکایی هاست تا آرزو کنیم که ای کاش در یک سطل آشغال در ویرجینیا به دنیا می آمدیم تا در اصفهان یا تبریز

ای مردم تا کی می خواهید چشمهایتان را ببندید و دهانتان را باز نگهدارید

نگاه کنید و دستهایی که از پشت پرده بیرون می زند را به وضوح ببینید

همه چیزمان رفت دنیایمان رفت آخرتمان رفت و اینها را خودمان به باد می دهیم

تا کی میخواهید در خواب زبان انگلیسی یاد بگیرید !!

کدام جمله ها و عبارتهای انگلیسی را در خواب یاد میگیرید

تا کی میخواهید تسلیم این استانداردهای کثیف باشید

من فرزند کاهگلها و دیوارهای مهره ای هستم

که محکم و زیبا و زنده و آرامش بخش اند

تا کی دستهای پینه بسته پیرمردی که گاه گاه بستنی سنتی میفروخت به جرم غیر بهداشتی بودن نفرین خواهد شد آن پیر مرد مُرد ،رفت ، و دیگر مغازه اش هم به جرم فرسوده بودن تخریب شده است

و تا کی بستنی را که با دستگاه های تمام اتوماتیک با اسید ها و نگهدانده ها و رنگها و افزودنی های مجاز خوراکی تولید میشود را خواهیم خورد

تا کی مرغ های کشتار روز همان جوجه های سی روزه آفتاب ندیده را که جز هورمون و غذاهای چاق کننده چیزی ندیده اند را به جای خروس چند ساله غیر بهداشتی به ما قالب خواهند کرد

و تا کی آفتابی که شاید لایه اوزن زمینش را سوراخ کرده اند نفرین خواهد شد

و بر سرمان خواهند کوفت که جهان مدرن را شما نساخته اید

با تشکر

دهاتی ِغربتی ِعقب مانده

سلام   

این عکسها رو بعضا دستکاری و بعضا مونتاژ کردم  

و به جز دو سه تا بقیه یه جورهایی دیگه قبلا بودند 

و بعضا تو این قیافه ها حرفهای دیگه ای دارند که بزنند

هنر پیشه نمیشه - هنر گیشه نمیشه  / مگه هر ادا اطوار - هنر میشه نمیشه/ به پای گل لاله - هنر تیشه نمیشه / هنرمند حشیشی - هنر شیشه نمیشه

سلام

این روزها وبلاگ تحلیلی قرن 15 وارد هفتمین ماه و احتمالا آخرین ماه فعالیت مستمرخود شده

شاید اوایل در افکار شبه کودکانه خود فکر می کردم داشتن یک رسانه کوچک مقدمه فریاد شدن همه دردها و دیده ها و یافته ها و چشیده ها و شنیده ها خواهد شد اما امروز بعد از هفت ماه خود را همان قدر محتاج فریاد شدن می بینم که در ابتدا

در این مدت خود سانسوری را آموختم

آموختم به جا یا نابجا سکوت کنم

آموختم که فراموش کنم

منی که خود را همزاد قرن 15 می دیدم امروز رفیق نیمه راه شده ام تا دوباره اساتید مذهبی ما توسعه پیدا کنند و عوامانه عبارت قرن بیست و یکم را سکسکه کنند

گویا به گور خواهم برد آنچه را که به خود نیز نمی گویم

وقتی کتابها و فیلمهای مذهبی را می بینم دیگر ناخشنودی تمام وجودم را نمی گیرد

بگذارید بعضی از نخبگانِ! اصولگرائی با اصلاح طلبان!!؟ مبارزه کنند و بپذیرند که محافظه کارند!.

بگذارید در فیلمهای دفاع مقدس هنرمندانِ؟ مشهورِ! چهل و چند سالهِ ! چریک ! با عراق ؟! جنگ کنند.

بگذارید شرکت های بزرگ دولتی به سرمایه داران بزرگ زالو صفت فروخته شود و با سهام عدالت کسی مزاحم آن نشود و اقتصاد به جای این که خصوصی مردمی بشود خصوصی شخصی شود و پیدا کنید امنیت کاری کارگران ساده را و مطلوب است محاسبه مقدار کارگرانی که بیکار میبشوند

بگذارید عده ای بپذیرند که روحانی! یا آخوند! یا ملا! هستند و عده ای دیگر با ما به ازای خارجی ؟!این کلمه ها به عنوان یک قشر و یا یک موجود غریبه مبارزه کنند و خمسی که قرار بود زندگی طلبه های 90ساله با آن تأمین بشود در کیسه نخبگان اقتصادی بماند

بگذارید برای همه محله های همه روستاهای کشور دانشگاه آزاد و پیام نور درست کنند و در آنجا دخترها و پسرها برای روابط سالم اجتماعی در آینده که بزرگ میشوند پخته تر بشوند و ازدواج کنند و همه به جرم پختگی از یگدیگر طلاق بگیرند

بگذارید همه کار فرهنگی بکنند و از کمی بودجه آن بنالند پشت میز بنشینند و فرهنگ سازی بکنند

بییایئد به پنجره ها پرده بکشید تا چراغی که به خانه رواست نورش بیرون نرود و کورسویی بازنگردد

بگذارید سرزمین آریایی و هخامنشی داشته باشیم و هر ترک و عربی هم که بخواهد بتواند شهروند درجه 2 آن باشد

اگر برادران اهل سنت در وضعیت بد اقتصادی قرار بگیرند و محتاج وهابی ها و سلفی ها بشوند اشکالی ندارد اما از در و دیوار و پهلوی شکسته حرف نزنید تا وحدت مسلمین به هم نخورد

اجازه بدهید شیعیان بپذیرند که علی نماد غضب است و عکسی ابرو گره کرده را به جای علی در دلشان قاب کنند

بگذارید بپذیرند که اسلام خشونت های آنچنانی دارد و جاسوسان شبه مسیحی را که با الله اکبر سرمی برند و فیلم میگیرند را مسلمان بدانند

فراموش کنید که علی گفته بود: اگر مردی در غم این که خلخالی از پای دختری یهودی ببرند بمیرد سزاوار ملامت نیست

اجازه بدهید آقایان فرهنگ ساز ما بخوابند تا هر روز فتنه جدیدی ساخته شود و هر وقت بخواهند کار فرهنگی کنند وبلاگها و سایتهای ولایتمدار را فیــــلـــتر کنند

اینها تقصیر همه ماست تقصیر کسانی که می دانند و نمی گویند و کسانی که نمی دانند و نمی پذیرند

اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر

واجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و المستشهدین بین یدیه

در دنیای امروز معمولا هر حکومتی برای راضی نگه داشتن مردم کشورش همیشه دست به اقدامات رسانه ای و شیرین سازی خویش می زند

در این میان وعده هایی چون رشد توسعه اقتصادی و رشد توسعه سیاسی و حتی ادعای وجود داشتن آنها رایج و متداول است

حرف زدن از توسعه علمی کشور و رشد شاخصهای آن - و دادن آزادی های اجتماعی هم ادعایی است که خیلی از حکومتهای ظاهرا دینی و غیر دینی آن را داشته اند

و عالمان دینی وابسته به دربار نیز همیشه از این کارها در خلال سخنان خویش با انواع احادیث و روایات به بزرگی یاد کرده اند - باید پذیرفت که هر چیز خوب و بدی را که یک زمانی مردم به آن روی خوش نشان میدهند را میشود اگر جزو دین نباشد هم به دین بست

و اگر کسی که این کار را میکند صاحب قدرتی باشد قاعدتا نباید مشکلی پیش بیاید - و اینگونه یک حکومت دینی بدون پرداخت هیچ هزینه ای میتواند خود را عالم و متعهد و دلسوز و دینی معرفی کند

اما حرف زدن از عدالت "آنهم عدالتی که دینداران و فقرا آن را تا ظهور منجی دین خود غیر ممکن دانسته اند و اگر قبول کنند نیز در انتظار مشاهده آن حداقل در محله و شهر خود خواهند بود و ثروتمندان آن را مخل ثروت و قدرت و امنیت خود میدانند "برای جلوه و جلا دادن به خویش نه تنها نشانه دیوانگی و ... است بلکه در واقع یک خودکشی سیاسی محسوب میشود

به قول مطلوب :اگر ملاها بخواهند حکومت کنند بهترین راه این است که مردم را زیاد متوقع بار نیاورند و عدالت را غیر ممکن معرفی کرده وبرای عدالت از مردم دعا برای ظهور منجی بخواهند و در عوض از نماز مستحبی و توسعه و آزادی و روزه و صله ارحام و حج و خوبی کار و تلاش یا شور و مستی عرفان یا جهاد و این جور چیزها حرف بزنند

یک لطیفه

یکی از دوستان حرف جالبی را از یک منبری نقل میکرد که ظاهرا واعظ مذکور در بین سخنانش گفته که آری امیرمومنان در هر شب هزار رکعت نماز میخوانده و من و شما هم خوب است بخوانیم البته بنده کاری به واقعیت انجام این کار توسط یک امام زمان و مسائل مربوط به نسبیت و غیره زمان ندارم اما جالب اینجاست که یک فرد عادی اگر نای انجام یک چنین کاری را داشته باشد و در هر دقیقه یک رکعت بخواند که سریع هم میشود بخواند هزار دقیقه وقت میبرد یک ماشین حساب معمولی این طور جواب میدهد 1000تقسیم بر 60   = 16.6666666 یعنی شانزده و نیم ساعت وقت میبرد و با توجه به این که خیلی از شبهای ما 12 ساعت هم نمیشود حالا پیدا کنید پرتقال فروش را

--------------------------------------------------------

جای استاد بزرگوار و نابغه متقی انقلاب شهید مطهری -که اگر حرکتی هم در ذهن ما مردم ایران شده به برکت وجود فرزانگانی چون اوست -   خالی که اگر حاظر بود و این اوضاع و اقوال بعد از انقلاب را می دید چه چیزها که نمی گفت و چه فریادها که بر سر ما غافلان نمی کشید

آری عدات کلمه ای نیست که بشود با آن بازی کرد عدالت مسلخی است که هنوز خون پیروان علی و حسن و حسین سلام الله علیهما را

میطلبد

شاید هنوز هم باید یک رجایی و یک بهشتی دیگر شهید بشود و یک باکری دیگر بیشتر از 15 ثانیه در شبانه روز یک مسئولیت نخوابد تا دیگران هم عدالتخواه بشوند البته بنده حدس میزنم ریخته شدن چنین خونهایی حتما برای انسانهای بی تفاوت یا کم تفاوت بسیار شوم خواهد بود  

جبرگرا کردن عوام الناس و سلطان را ظل الله گفتن کار سختی نیست روزی خلفای شرابخوار عباسی تماما ال... ُ بالله میشوند و روزی رضا پهلوی لائیک با دستمال سبز که امام رضا به کمرم بسته و مرا سلطان کرده از ضریح امام خارج میشود و یک روز سرباز آتا ترک ممد جخ یعنی جوخه محمد نامیده میشو د تا اکثریت مردم ظاهرا متدین با آنها مقابله نکنند و مفسیدین و بی تفاوتها هم سر بر آخور خود داشته باشند و در میان یک عده اندک باقی خواهند ماند که کاری از پیش نخواهند برد و به جرات میتوان گفت که این نسخه همیشگی حکومت جباران است

در این میان این وظیفه بسیار حساس بر دوش هر انسان با وجدان و سالمی در حد وسعش سنگینی میکند که عدالت را بیشتر بفهمد و در بین دیگران تشریح کند

امروز همچنان که آن رجایی دوران - محمود احمدی نژاد - (بترکه چشم حسود و عقده ای) قبل از انتخاب شدنش فرمود مدیران میانی کشور خیلی بیشتر از بعضی از جوانانمان که آنها را سمبل غربزدگی میدانیم غربزده شده اند آنها کسانی هستند که در هیپنویزم نام ها و نظریه ها دفن شده اند آنها حامل نظریات اقتصادی هستند که ثروتمندان و دولتهای چپاولگر دنیا برای ادامه حیات خود در دانشگاه هایشان ساخته اند

با این فرمولی که آنها برای زندگی تجویز میکنند عدالت بزرگترین جرم است و موجب از بین رفتن رشد اقتصاد جهانی میشود (البته هر انسان فهیم و با وجدانی می داند که جمعیت نه تنها معضل نیست بلکه اگر درست مدیریت شود سرمایه ای بی بدیل است)  

با این فرمولها کشتن یک انسان بی گناه که تازه پا به عرصه وجود نهاده (سقط جنین بعد از چهار ماهگی) برای کنترل اقتصاد جهانی مطلوب است (و این را هم به اسم فرزند کمتر زندگی و تنظیم خانواده و انفجار جمعیت و ... توجیه میکنند )

 ودر این میان تنها قدرت است که میگوید بشر کیست و حقوق او چیست با چه چیزی تامین میشود

و الا لعنت الله علی القوم الظالمین 

زمانی قکر می کردم نابغه ای هستم با یک دریا حرفهای نگفته اما گفتنی

زمانی فکر می کردم از انگشت شمار انسانهایی هستم که درد انسان را می فهمد برای آزاد شدن انسانها از بند جهل و غرور و زور و تزور و فریب می کوشد

زمانی فکر می کردم چطور ممکن است در حین اینکه همیشه به خاطر کارهای خنده دارم انگشت نما بوده ام اینقدر نابغه باشم که چیزهایی بدانم که دیگران نمی دانند

امروز لمس می کنم که من چندان هم نابغه نبوده ام بلکه این دیگرانند که می خواهند نفهمند می خواهند راحت باشند می خواهند بار سنگین دانستن را بر دوش نکشند

می خواهند دیگر کسی از فتح الفتوح شهید همت نگوید کسی از مسئولیت پذیری شهید باکری نگوید کسی از عدالتخواهی رجایی نگوید و حتی عده ای هستند که می گویند چون رجایی قزوینی بود باید آبروی قزوین را برد و هر دستی را که تلنگر بر وجدان خفته انسانها می زند قلم کرد

حتما اکنون نیز به سخره نشسته اند و حس می کنند برترند که از کسانی حرف  می زنند که رجایی نزد او کسی نیست

از علی می گویند

اما از کدام علی

از علی حرف می زنند از جمال چهره او از فرزند دوستی او از همسر دوستی او

از چشمان عباس و قد رشیدش می گویند

از کجاوه و زینب می گویند

اما در واقع نه از علی می گویند و نه از زینب

زمانی قکر می کردم نابغه ای هستم با یک دریا حرفهای نگفته اما گفتنی

با تو ام ای صفحه بی جان نمایشگر ای صفحه بی جان تکمه ها با توام ای نور خیره کننده

شاید شما ها حرفهایم را گوش کنید و به آوازی که نزدیک است در من نیز خاموش شود بهتر گوش فرا دهید

امروز دیگر مائیم و شور حوسینی و حیسنیی

امروز دیگر مائیم و فیلمهای سرگرم کننده و پرفروش

شمائید و موسیقی های از خود بی خود کننده

آنهایند و هر چیزی که بوی راحتی می دهد !

و کسی نیست که باور کند با اینها آتش درون خاموش نمی شود

و با اینها تسکین نمی یابد

آری آزادی بیان خوب است اما تا زمانیکه با هوسهای ما سازگار باشد

تا زمانی که متعرض فیلم فارسی نشود و از کنار دختر پسر هایی که بالاخره در آخر فیلم به خوبی و خوشی به هم می رسند و یا تا آخر با هم می مانند با تبسم و واقع بینی  رد نشود

تا زمانی که رجایی را در چشم غارتگران بیت المال فرو نکند !

تا زمانی که همت و باکری را به رخ سپاهیان دلاور امام زمان نکشد

تا زمانی که صیاد شیرازی را به یاد ارتشیان سلحشور نیاورد

ویا نه اصلا همیشه خوب است ولی فقط بهتر است خلاصه شود تا ما به کارهایمان برسیم