بازی تمام شده است و انسانهای مظلوم طناب دار را بر گردن دزد بزرگ نقاشی می کنند محمد رضا شاه پهلوی برای درمان بیماری سوار هواپیما می شود حسنی مبارک در پناه دیده بانان به اصطلاح حقوق بشر بستری میشود و کسی جرات نمی کند چشمش را فوت کند زندانش هتل است و تخت بیمارستانش یک عکس یا فیلم چند دقیقه ای از بستری بودن و مهدی هاشمی به محض اینکه از دست اینترپل به آغوش پدر فرار می کند در بخش VIP بیمارستان دی بستری می شود و شاد و شنگول به ریش همه دادگاه ها و بیدادگاه ها و مردم منتظر می خندند.
البته بیماری بعضی هایشان واقعی است مثل ملک عبدالله و صالح اما بعضی دیگر که اسمشان را بردم واقعا تمارض می کنند اینها دیگر آخر گردن کلفتی هستند اما نمی دانند طناب دار گردنهای کلفت تری را شکسته است مگر گردن صدام کم کفت بود مگر آمریکا پشتش نبود مگر پشتش به همه جهان غرب و شرق و عرب گرم نبود آقای میتی خان شما که از دست پلیسی به آغوش پلیس دیگر گریخته ای این خنده مرموزت را به حساب چه بگذاریم؟!
اما میتی خان گویا شاد و شنگول دارد برنامه ریزی می کند برای اعلان تقلب در انتخابات 92 کاری ندارد که ممکن است غارت بیت المال برایش دردسر شود کاری ندارد که ممکن است فتنه انگیزی های 88 بیخ ریشش را بگیرد چون او هم مثل بعضی از بزرگترها اصلا ریش ندارد تا کسی بیخ ریشش را بگیرد ، اصلا چرا راه دور برود شاید دارد به بازار دلار می خندد که با وجود چهل میلیارد دلار ذخیره ارزی بی استفاده گاه و بی گاه حیثیت ایران و ایرانی را به سخره می گیرد در ذهن او نه جائی برای تو هست نه جائی برای من و نه جائی برای تومن شاید دارد به یک انبار بزرگ برای دلارهایش فکر می کند