روزی که صهیونیستهای کابالیست حیا را نشانه رفتند خوب میدانستند چه چیزی را هدف قرار داده اند حیا نیمساز زاویه 33 درجه خیالات و اوهام و خوابهائی بود که برای انسانها دیده بودند مگر میشد یک انسان باحیا را دوشید ! مهربانی و دلرحمی هم چیز بدی بود چون وقتی اینها به جان طویله گاوان دوپایشان می افتادند و سر چند گاو را جدا می کردند برایشان خطرناک میشد و باعث آشوب می شد ! مگر مشد کمک مردم ایران به شیعیان مظلوم لبنان را تحمل کرد مگر می شد کمک مردم ایران را به مسلمانان بوسنی و قره باغ ( البته گویا در مورد قره باغ موفق شده بودند جلوگیری کنند ) تحمل کرد ؟! حتی کمک به زلزله زدگان هائیتی قابل تحمل نبود همین بود که از هواپیماهای آمریکائی به جای غذا و دارو نظامی سرازیر میشد ! برای همین نباید دل کسی برای کسی می سوخت ! همین بود که سیل بازی های خشن و بقول یارو اکشن کشت و کشتاری و فیلمهای آدمخواری جذاب برای عوض کردن ذائقه کودکان ،نوجوانان و جوانان راهی بازارها شد ! آنها نیاز به لختی داشتند که جو جامعه را تبدیل به فضای غفلت از خدا و رقابت های جنسی و هرزگی و بطالت بی تفاوتی به مسائل مهم کنند آنها اندلسیزاسیون را بهترین وسیله شناخته بود
جامعه ای که حیا و مهربانی و دلرحمی در آن تضعیف شود یک قربانی آماده برای شیاطین است !
می خواستم بگویم : مزخرف تر از این نمی شود !
امروز صبح در برنامه صبح به خیر ایران صدا و سیمای جمهوری اسلامیمان مینی برنامه ای به نام بانو گنجانده شده بود که با تماشای آن استفراغ اولین چیزی بود که سراغ آدم می آمد طبق معمول با بانوان به اصطلاح موفق صحبت می شد بانوی موفقی که کسی از خانواده اش نمی پرسد چون ربطی به موفق بودنش ندارد او موفق است چون یک کایت سوار « پاراگلایدرسوار » موفق است درست شنیدید چون یک چترباز موفق است و فقط همین کاش نشان می داد که این خانوم موفق در زندگی خانوادگیش چند ماه زناشوئی موفق را تجربه کرده است آیا فرزندی هم دارد و اگر دارد آیا او هم مانند مادرش موفق است البته آنانس این برنامه شدیدا مدرن هم خالی از این مصیبت موفقیت نبود و پشت سرهم عکس زنان موفقی را که مثلا با کلاه ایمنی در معدن یا ساختمان کار می کردند و یا مثلا پشت تلسکوپ یا میکروسکوپ و یا خلاصه پشت رل اتومبیل باری و این حرفها بودند را نشان می دادند و همه شاهد باشند این نم کشیده های بی بخار صدا و سیمای خودمان « البته خوبهای صدا و سیما را نمی گویم » بودند که این جنگ نابرابر دشمنان قسم خورده را بر علیه ارزشهای خانوادگی مردم شیعه ایران یاری کردند و نقش یک یگان تخریب را برای آنان ایفا کردند ، آنان با قدرت تمام زور می زنند تا ریشه های پنهان درخت تناور خانواده را در ایران بیرون بکشند و در تباهی خیابان قربانی جهالت و یا خدای ناکرده خوش رقصی هایشان کنند چرا نمی پرسند مادری که گلایدر سواری و چتربازی می کند و در روز 12 ساعت درگیر تمرین و آموزش و .. چقدر وقت برایش می ماند تا به بچه هایش برسد چرا نمی گویند این بچه ای که زیر دست این مهد کودک ها یا به زبان بهتر یتیمخانه های همگانی بزرگ میشوند چقدر کمبود در زندگی خواهند داشت آیا این کودکان تشنه ذره ای محبت بیگانه نخواهند شد و برای یافتن آن به هر خس و خاشاکی دست نخواهند یازید آقای صدا و سیما آیا این بود ثمره هزاران ساعت بحث روانشناسی در صدا و سیما که در شبانه روز بیشتر از هر برنامه ای خودنمائی می کنند به قول مقاله نامعادله که به شهید بزرگوار محمد رضا احدی منسوب است « مادری ساعت 6 صبح با احتساب ترافیک و سایر مسائل در تهران آماده کار در شرکت X میشود اگر کارهای روزانه مثل خرید و تلفن و ... او را در نظر نگیریم مطلوب است محاسبه میزان آمادگی مادر پس از کار روزانه در ساعت 4 بعد از ظهر « وقتی تازه به خانه می رسد » برای نگهداری فرزند و رسیدگی به نیازهای همسر و خانواده!؟ »