سلام
روزی که وضع همه خوب بشود
دیگر به
دادگاه
پلیس
بنگاه
خطیب محقق و سخنران و نویسنده
و... نیاز نخواهد بود
جون همه به حقوق هم احترام خواهند گذاشت خودشان ثبت خواهند کرد و خودشان بر علیه نفس خودشان در دادگاه وجدان شهادت خواهند داد
به امید آن روز زیبا و روحبخش و خدایی
نتیجه نهایی
این مطلب البته با کمی تغییر نظر بنده است راجع به مطلبی که دوست خوبم آقا رضا (ورکولی1)VARCOLY1 تو وبلاگش راجع به یک شغل ایده آل گذاشته بود
البته نظر به انتقادات به جایی که بعضی از دوستان به قسمتهایی از این مقاله داشتند این مطلب یه مقداری دستخوش تغییر شده
مجموعا دوستان منو به تند روی در این مقاله متهم کردند که میتونید در قسمت نظرات ،انتقادات اونها رو ببینید البته بخشی از این انتقادات وارد نبود که جواب دادم
(البته در مورد هنر باید بگم منظورم از هنرپیشه نمیشه معماری و منبت کاری و کاشیکاری و ... نبود حتی در مورد سینما گری هم توضیح دادم که منظورم چیه!):
سلام علیکم
آقا رضا میتونم بگم همین مطلب غم انگیزت کلی روحیه سازه چطور؟حالا صبر کن عمری باشه و توفیق بشه معلوم میشه/ولی مجموعا خوشم اومد(خدا عاقبت به خیرت کنه پسر)
اولا
کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته
و از اینجا اسفاده میشود که همه شما بخواین نخواین چوپون هستید
هم برا خودتون و هم برا بقیه
دوما(ایکیمینجی)
روایت هست که در آخر الازمان بهترین یا به احتمال کمتر بزرگترین(یادم نیست) سرمایه مومن یه گله ...نه که ...
سوما(اوچیمینجی)
بنده کاملا معتقدم که چیزی نزدیک به 85% کارهایی که تو جامعه ما تعریف شده مشاغل کاذبه و در واقع تقسیم کردن چیزی که 5% از جمعیت فعال کسب کردند و یا زمینشو آماده کردند(با «معلمی» و یک کار مشابه «طلبگی» که تنها مشاغیه که به نظر بنده مثل چوپونی و کشاورزی ثمر بخش و سخته«که یک عده البته در کنار اینها کارها تولیدی هم می کنند»+ پرستاری و... احتمالا) می باشد
چهارما (دورتیمینجی)
خوب حالا آیا نمیشود طوری تنظیم کرد که در جامعه نیازی به بنگاه داری نباشد و مردم خودشان با همدیگر معامله کنند یا نیازی به دلالی نباشد و کشاورز فلک زده این سیب زمینی و پیازش رو این میوه های نازش رو بیاره و مسقیما خودش به ملت بفروشه
و خود این جناب دلال و این جناب بنگاه دار یه خورده گندم بکاره و مطمئن باشه که فقیر هم نمیشه
آیا نمیشود
پس حرفامو را جمع کنم و به قول معروف نتیجه :
مشاغل 3 دسته اند :
//1 مشاغل کاذب و از روی ناچاری یا ... که زائیده زاویه های غیر منصفانه تمدن سرمایه داران زالو صفت دنیاست /برای اطلاعات بیشتر بخوانید فاصله علم بشر با تمدن امروز همون بشر/ البته بعضا با درآمد کاملا حلال://
بنگاه داری
دلالی تلفنی و اینترنتی
سیگار و پفک و چیپس و کالباس و سوسیس و تن ماهی ونوشابه و ... فروشی که خود میدانید که چه تهفه هایی هستند
البته در مورد هنر و مسائل فرهنگی نوع دوم مشاغل رو بخونید ولی در مورد هنرپیشگی مصطلح : «هنر پیشه نمیشه - هنر گیشه نمیشه - به پای گل نرگس هنر تیشه نمیشه »و هنرمندی «هر ام قمری برای من هنرمند شده» و نویسندگی«کاتب (که امروزه منسوخه) »و... (بنده معتقدم همه میتونند هنرمند باشند همه میتونند نویسنده باشند البته به جز هنر پیشگی که کسی نمیتونه این دو تا رو با هم یکی کنه البته در مورد کسب درآمد از فیلم باید بگم فیلم نباید برای کسب درآمد ساخته بشه (و این نقطه اختلاف خیلی هاست)
فوتبال حرفه ای «با درآمد چند صد ملیونی و ملیاردی اش» در جام باشگاههای ایران
و ... شامل نزدیک به 85% مشاغل
//2 مشاغلی که به آنها نیاز داریم «موقتا یا دائما» با درآمد کاملا حلال و بعضا بسیار نورانی://
مثل
پزشکی و مامایی
بقالی وعطاری
تعمیرکاری
کارگری و مدیریت کارخانه های مفید
مشاغل نظامی و امنیتی
صیادی
و معلمی و طلبگی «که باید اول از همه می آمد»
و...
به این قسمت کار نویسنده ها و فیلمسازهایی که برای دفاع از حریم انسان شبانه روز وقتشون گرفته میشه« که کمیابند »رو اضافه کرد (زندگی اونها باید تأمین بشه البته نه از مزد مستقیم اونها عمرشون و خیلی چیزای دیگه رو به مردم دنیا که دچار فقر فرهنگی هستند صدقه می دهند و متقابلا باید هدیه بگیرند و افراد جامعه باید اینو برای خودشون واجب بدونن - خوب شد ؟ ! -
//3 مشاغل پایه که پیامبر خاتم و بقیه انبیا تأکید فراوانی بر آنها داشتند با درآمدی که نور است://
شامل
1 چوپانی «گله داری و دامداری» : پرورش گاو و گوسفند و شتر و ماهی و مرغ و خروس و زنبور عسل-
البته به شکل صحیح و منصفانه و اسلامی
2 کشاورزی «با اولویت گندم و جو و ذرت و سیب زمینی الی ... »
----------------------------
در پایان از شما عزیزان میخوام که برای جمع بندی کلی این مطلب اگه بازم چیزی به نظرتون برسه منو خبر کنید
نمایش همزمان در یک خط کوتاه
سوتی بزرگی که هزینه کننده گان سید علی موسوی هرگز به آن فکر نکرده بودند این بود که نیروی انتظامی روز عاشورا اجازه شلیک یک تیر هوائی را هم ندارد ! سقوط یک نفر از پل و کشته شدن دو نفر توسط اتومبیل ناشناس و یک نفر دیگر در درگیری و یک سید علی موسوی با گلوله !
نمایش همزمان با یک خط کوتاه
عزیزی نوشته مگر می شود موسوی با اینهمه سابقه انقلابی دستور بدهد ( دستور ؟!) که این کار ها را بکنند دارد سوء استفاده می شود !عرض شود که موسوی دستور این کارها را نمی دهد او می گوید فردا عاشورا به جای عزاداری در فلان مسجد تظاهرات داریم وقتی کروبی دارد بین جماعتی می رود و آنها شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران می دهند و آن لجن تکذیب نمی کند معلوم است که این کارها می شود وقتی موسوی مصاحبه اش را با رادیو کفار و صدای انگلیس قطع نمی کنند آنهم کسانی که 24 ساعته دارند موضع گیری ضد عربی می کنند و ایران ایران می کنند معلوم است که به حسینی که در فرهنگ اینها عرب است رحم نمی کنند
الان اگر انگلیس حمایتش را قطع کند آمریکا حمایتش را قطع کند اسرائیل حمایت نکند موسوی هیچ جا نمی تواند حرف بزند تریبون موسوی اینها هستند آینها به سایت موسوی دامنه اینترنتی می دهند و پشتیبانی می کنند بلندگوی موسوی و کروبی این سه تا مملکت هستند اینترنت و رادیو تلوزیون در اخیارشان قرار داده اند دامنه کلمه دامنه بالاترین دامنه لجن سبز پشتیبانی 24 ساعته تلوزیون های ضد انقلاب نمی دانم اگر اینها نباشد موسوی از کجا می خواد عرعر کند
لطفا کاملا بخوانید بعدا اظهار نظر بفرمائید
نظری از آقای بادمچیان در مصاحبه با روزنامه اعتماد خواندم و اگر این آقا واقعا این حرفها را زده باشد در هر سطرش چهار تا سوتی داده یا با اینها هماهنگ کرده و یا قبل از مصاحبه سرش به جائی خورده است
حقیقت مطلب چیست ؟!
اگر آمار را نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که اتفاقات زنجیره ای سیاسی در کشور ما سابقه دیرنه دارد یک وقت 10 سال هیچ تروری نیست و ناگهان 100 نفر این ور و آن ور ترور میشوند یک وقت چند سال هیچ سانحه که نه مشکل هوائی نیست و ناگهان ده ها سانحه هوائی پشت سر هم روی می دهد یک وقت 4 نفر در یک هفته آنهم در یک شهر جلوی چشم همه خودسوزی می کنند و از این دست
شما فکر نمی کنید اگر خانواده یک نفر گروگان گرفته شود و کودکش در خطر باشد ممکن است برای نجات آنها و اینکه یک پولی به آنها تعلق بگیرد خودسوزی کند
خلاصه چیزی که از حساب دو دو تا واضح تر است مشکوک بودن است و اینکه چگونه این فتنه گران موفق به این کارها می شوند برای ما معلوم نیست
پاسخ مشکلات اقتصادی و فقر در میان تهرانی ها
به آقای بادمچیان هم باید عرض شود کسی که در تهران پول اجاره بهای یک منزل نقلی را دارد خیلی راحت می تواند با آن پول در دهات آذربایجان یا زنجان یک ویلا بسازد چرا به جای اینهمه فلسفه بافی این را نگفتید ؟!
به نقل از یک خط کوتاه