مواظب کلمه ها باشید
و آنها را درست استفاده کنید<|>
<|>نگاهی به جریانهای تفریطی تکفیری<|>
سوال
چرا تفریط در اسلام به تکفیر و ترور منتهی میشود و افراط در آن (حتی اسلام سنی معمولی) به خوبی ها؟! (البته نه اسلام آمریکایی)
***
مدتی است که شبکه های بیگانه و جناب آقای شیخ حسن فریدون به نمایندگی از جریانات به اصطلاح اصلاح طلب به طور هماهنگ از کلماتی مانند مسلمانان افراطی و بدی های افراط و خشونت طلبی اسلامی صحبت میکنند و رئیس محترم قوه مجریه در سازمان ملل شعار جهان عاری از افراط و (خشونت!) می دهد که برای اولین بار حتی اسرائیل ِفوق جنایتکار هم به آن رأی مثبت می دهد همین مسأله کافی است که ما را به شک بیاندازد که چرا و به چه دلیل.....؟!
اگر حافظه تاریخی دوستان قد بدهد تقریبا در اواخر دهه هفتاد روزنامه های زنجیره ای و به تبع آنان گاها سید محمد خاتمی جریانات مومن انقلابی را به خشونت طلب بودن متهم کرده و آنان را به با طالبان مقایشه می کردند و با عصبیت خاصی اثبات این اتهام را پیگیری میکردند
اصولا وقتی از افراط حرف میزنیم افراط در راه ها و کارهای غلط به ذهن انسان متبادر میشود ولی آیا افراط در خوبی ها و یک سری قوانین انسان دوستانه هم به تروریسم منجر میشود ؟!
<|>اگر کسی بگوید هنرمندان افراطی دانشمندان افراطی و ورزشکاران و حقوق بشری های افراطی یا دموکراتهای افراطی بد و تروریست هستند شما خواهید پذیرفت؟!
<|>آیا شما چیز خوبی در اسلام سراغ دارید که زیاده روی یا همان افراط در آن به تروریسم منجر شود؟! پس چطور میشود که اسلام تند رو به عنوان اسلام داعشی و اسلام طالبانی معرفی می شود و چه اصراری وجود دارد که با فراموشاندن واژه اسلام آمریکایی اسلام تند رو یا اسلام افراطی را به عنوان خطر مطرح کنند؟
***
<|>خطر تفریط<|>
تفریط یا همان کم کاری و نیمه کاره گذاشتن بسیاری از جوانب اسلام علت اصلی بوجود آمدن تروریسم است
***
<|><|> 1- کم رَوی و تفریط در رحمت:
خداوند در قرآن پیامبر را رحمةً للعالمین و نه رحمة للمسلمین معرفی و مسمانان را به رحمت و مودت و گذشت و رسیدگی به فقیران از هر دین و مذهبی دعوت میکند اما چیزی که گروه های تفریطی تکفیری مانند داعش آن را نمایش می دهند یک اسلام خشن و بدون رحمت است.
<|> 2- کم رَوی و تفریط در حق الناس:
چیزی که در اسلام و قرآن به مفهوم حق الناس موجود است حق المسلمین نیست و حقوق همه مردم کافر و مسلمان و مسیحی و .... از هر دینی را شامل میشود ، بنا به اصول صریح حق الناس که در هر دو مکتب شیعه و سنی بر آن تأکید شده است کسی حق ندارد کودک کافری را مسخره کند چه برسد به اینکه بخواهد او را بکشد...
<|> 3- کم روی و تفریط در مبارزه با دشمنان مسلمین و دفاع از مسلمین:
بر خلاف ادعاهای گروهکهایی مانند داعش و جریان تکفیری تفریطی شیعه اینها هیچ اعتقادی به مبارزه با دشمنان واقعی اسلام مانند صهیو نیستهای فوق جنایتکار نداشته و فقط ادای جهای بودن در میاورند و فقط زورشان به کودکان و زنان بی دفاع مسلمان و غیر مسلمان می رسد
<|> 4- تفریط و و کم روی در عبادات فردی و سایر مناسک دینی:
این گروه ها با نگاهی غیر اصولی به دین فقط چیزهایی را که به آنها علاقمند هستند را به عنوان اسلام معرفی میکنند و از نظر آنها حتی زیارت پیامبر و حج هم نوعی شرک و مرده پرستی و سنگ پرستی محسوب میشود
***
<|> 5- تفریط در عدالت
در میان مسلمانان جریانهایی وجود دارند که هیچ اهمیتی به عدالت نمی دهند و حتی بردن نام عدالت را که عمل به آیه إعدلو هو اقرب لتقوی ( ای مسلمین عدالت پیشه کنید)است را اشتباه و آن را فقط در قیامت یا در اعتقاد تفریطی های شیعه توسط امام معصوم قابل تحقق است و بردن نام عدالت گناه است در حالی که باید از اینها پرسید مگر نماز واقعی توسط شما قابل تحقق است که نماز میخوانید و آیا نمیترسید آبروی نماز برود؟! و اگر کسانی به آن بد عمل کرده و یا به نام عدالت سو استفاده کرده اند مگر از نماز سوء استفاده نشده پس چرا آن را ترک نمیکنید؟!
<|> 6- در اسلام آمریکایی، تفریطی ها و تکفیری ها بدون عمل به همه ی دین به بهشت میروند..!
از نگاه اسلام آمریکایی و تفریطی های سنی و شیعه عمل به دین هیچ ضرورتی ندارد و تنها با یا حسین گفتن یا کشتن کسانی که یا حسین میگویند و قمه زدن و ... شما به وظایف دینی خود عمل کرده اید به طوری که به یک نفر گفته میشود شما اگر گناه جن و انس را داشته باشی و فقط پنج تا شیعه بکشی بدون حساب به بهشت میروی و در این راه حتی گناهان دیگر مانند زنا و لواط برای شما ثواب و جهاد است و به دیگری میگویند شما هرقدر دوست داری گناه کن و نماز نخوان و به وظایف دینی عمل نکن فقط کافی است با یک حسین مظلوم دوست بشوی و یا حتی چند نفررا لعن کنی و برای أئمه گریه کنی دیگر فرشته ها حق ندارند از تو بازجویی و بازخواست بکنند و بدون حساب به بهشت میروی!
<|> 7- در اسلام آمریکایی و تکفیری تفریطی هدف وسیله را توجیه میکند مثلا سازش با کفار حربی برای راحتی مردم بدون تلاش شبانه روزی یا سازش برای نابودی مشرکین و شیعیان
****
<|><|>اسلام تفریطی تکفیری<|>
بله آقای رئیس جمهور ما می ترسیم ما می لرزیم !
و ممنون از این که پیشنهاد کردید به جهنم، برویم یک جای گرم!
و قطعا به پیشنهادتان فکر می کنیم!
ما ترسوهای سیاسی و فرهنگی هستیم!
ما ترسیدیم وقتی دیدیم شما میخواهید مقداری از آبروی خودتان را فدای به حاشیه رفتن اخبار روز کشور کنید فدای به حاشیه رفتن جریمه شدن کشور برای کرسنت فدای پرونده مهدی هاشمی فدای سقوط آنتونوف فدای خروخ قطار از ریل فدای خبر تشدید تحریم ها ...
ترسیدیم وقتی دیدیم میلیاردها دلار سرمایه گذاری هسته ای مملکت و نتیجه سالها تلاش و خون دانشمندان هسته ای برای دریافت قسطی چند صدمیلیون دلار از صدها میلیارد دلار پولی که بلوکه شده و دولت آمریکا با بلوکه کردن یک بنیاد ایرانی دیگر هم آن مبلغ ناچیز را پرداخت هم بیش از پیش به ریش ایران و ایرانی خندید
ما بیشتر ترسیدیم وقتی دیدیم رئیس جمهور کشورمان چند ماه بعد از کابوس اصابت یک فروند لنگه کفش به شیشه خودروی حامل ایشان در بازگشت از سازمان ملل، در سفر داخلی اهواز پشت کیف های ضد گلوله پنهان میشود چون خاطره احمدی نژاد در مرز صهیونیستها بعد از ترور ناموفق و منجر به شهادت محافظ در سیستان هنوز در ذهنمان هست
ما ترسوتر شدیم وقتی وندی شرمن گفت دروغ و نیرنگ در دی ان ای ایرانیان است و آقای ظریف باز هم به او لبخند زد و شرمن در دلش به وزیر خارجه ما خندید! ما از تبسم هایی که در صحنه بین المللی خرج مسخره شدن عزت ملی مردم ایران میشود نگرانیم
ما بیشتر ترسیدیم وقتی آقای ظریف گفت آمریکا میتواند با یک بمب سیستم دفاعی ما را از کار بیاندازد و بعد با این اعتقاد مسخره لبخندهایی را که برای همه دنیا معلوم بود از روی ترس است تقدیم وندی شرمن و اشتون کرد
ما ترسوتر شدیم وقتی شما برای سبد کالایی که داشت در انبارهای بزرگ احتکار سیاسی می پوسید صف های هزاران نفری به راه انداختید و تا دشمن به سی و پنجمین جشن انقلاب ما بخندد و مردم ما را و با تصویر کشته های صف دریافت غذای رایگان با گرسنگان سومالی در یک ردیف قرار دهد و بگوید با صدقه ای که به ایرانیان دادیم توانستند بین مردم غذای رایگان پخش کنند
ما بیشترترسیدیم وقتی که دیدیم شما با پول خزانه ای که می فرمائید خالی است میلیاردها تومان صرف استخر نهاد ریاست جمهوری می کنید و با همان پول خزانه خالی ریخت و پاشهای دولتی را هر روز بیشتر از دیروز به رخ مستضعفین می کشید
ما بیشتر ترسیدیم وقتی وزیر فرهنگ شما پای آواز خوانی زنان نشست وقتی صدای منتقدین به دولت را در دادگاه امنیت ملی خفه کردید اما توهین به ائمه را حتی با هیئت جرائم مطبوعاتی پاسخ ندادید
لرزیدیم وقتی در سال فرهنگ جلوی انتشار کتاب اسرار شهید آیت گرفته شد اما به نویسنده گان طاغوتی و ضد اسلامی نه تنها مجوز داده شد بلکه تقدیر شده و یارانه فرهنگی اعطا گردد و ما ترسیدیم از اینکه شما فقط حقوقدان بودید و نه سرهنگ اما اینهمه آزادی عنایت فرمودید.
ما ترسیدیم از اینکه شما بدون اینکه حتی داس داشته باشید فقط با کلید اینهمه نیروهای ارزشی را درو کردید و میدان علم و اقتصاد و فرهنگ را به بقایای فتنه 88 تقدیم فرمودید
ما ترسو هستیم می ترسیم از اینکه دیگر حتی خون علی خلیلی ها هم ارازل و اوباش را متوقف نکند شما چند روز پس از شهادت علی خلیلی که برای دفاع از ناموس مسلمین کشته شد فرمودید با زور نمیشود کسی را به بهشت برد! و ما هنوز بهت زده ایم که منظور شما از زور چیست؟!
ما از وضعیت قشر مستضعف و یا همان به قول خودتان شهروندان آسیب پذیر ترسیدیم وقتی قیمت حاملهای انرژی برق آب بنزین و... 30 درصد افزایش یافت اما یارانه اش به جای جیب مردم برای توسعه اختصاص پیدا کرد توسعه ای که بدون پرچم عدالت نابرابری ها را به شدت افزایش می دهد
ما ترسیدیم و ترسوتر شدیم از تدبیری که تبدیل به تحقیر شد و از امیدی که در مزار قلم قطعه 26 آرمید
ترسیدیم از این که هر روز قسمتی از خط قرمزهایتان را فراموش میکنید تا این بار بگوئید تنها خط قرمز ما منافع ملی است باشد باور می کنیم اما می ترسیم این خط قرمز هم مثل ارزشها و دستاوردهای هسته ای از جیبتان بیافتد و دیگر هیچ خط قرمزی به جز آنچه در درونتان پنهان است نداشته باشید.
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا برحمتک
دوست مسلمان خارجی من شاید باورش سخت باشد
اما من هم بعد از 36 سال از آغاز انقلاب اسلامی مثل تو در کشوری زندگی میکنم که گاهی آنهایی که پیشنهاد بهشت می دهند تا حد مرگ کتک میخورند
و آن وقت رئیس جمهور کشورم می گوید با زور نمی شود کسی را به بهشت برد!!
و من مانده ام منظور از زور چیست؟!
شاید منظور از زور تپیدن قلب علی خلیلی است برای اینکه میخواست مزحم ارازل و اوباش بشود که نتوانند دختر مردم را به زور ....
شاید منظور از زور زور سر پا بودن دختر بیمار سرطانیی است که اوباش مشروب فروش امسال در شهر درجزین سمنان به خاطر امر به معروف برادر به او هم رحم نکردند
و رئیس جمهور محترم کشورم گفت با زور نمی شود کسی را به بهشت برد...!!
و من متحیرم که کجاست آن زور؟!
شاید منظور از زور زور زبان خشکیده دختر روزه داری بود که پارسال در تهران کتک خورد که به سختی در دهانش چرخید و پیشنهاد بهشت داد و کتک خورد
شاید منظور از زور طلبه جوان آمر به معروفی بود که با شیشه نوشابه شکسته چشمش را از حدقه درآوردندچون گفته بود مزاحم ناموس مردم نشوید!
شاید مظور زور زور آن جوان اروپایی بود که زمانی که آقای روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی بودند وقتی خواست مزاحم تجاوز ارازل و اوباش پایتخت یک کشور اسلامی به زنش بشود قلبش را از سینه در آوردند و انداختند و گرفتند...
نمی دانم از کدام زور حرف می زنید ؟!
فقط یک کامیون خاک آرزو میکنم برای سر مسئولانی که خودشان را به آن راه می زنند و برای رضایت بعضی ها هر روز بیشتر از دیروز بر مظلومیت مومنین می افزایند ...
گاهی می خواهم بنویسم اما با خود می گویم که چه بنویسم که همه چیز را گفته اند اما باز دوباره از خود می پرسم که اگر همه چیز را گفته اند پس چرا هنوز بعضی ها راه کج می روند و شاهراه ولایت را رها کرده و اسیر خیالات و آزمایش و خطا و دروغ های هنرمندانه امروز شده اند؟! پس هرچند تکراری باید سخن گفت باید نوشت و لااقل باید تکرار کرد مکررات را که به قول مرحوم آقاسی بسیجی سست و بی حال است آیا؟! زبان غیرتش لال است آیا؟! که اگر زبان هنرمندانه و هنروری نیست اقلا در کلمه ها تاثیر هست و نباید از معجزه ای که خداوند در کلمه ها نهاده است غافل شد (تبلغ رایگان برای وبلاگ معجزه کلمات) :) ....
دوست خوبم نــــمی خواهم از ارزش وقت بگویم که این روزها وقتی که در جایی تلف نشود معمولا و حداقل در یک نماز بی حال مثل نمازهای من تلف خواهد شد وقت نیست!؟
آیا بگویم امر به معروف و نهی از منکر کن که یا نتوانی و یا اگر کردی مغرور شوی و یا ....
آیا از طاغوتهای داخلی و خارجی بگویم که با ظاهری زیبا و فریبنده رودرروی خدا و ولایت الهی ایستاده اند که هر دم از این باغ بری و خبری می رسد و این باغ پر می شود از جدیدترین شیرین کاری های داخلی و وزش بادهای شور خارجی از این طرف تبسم و از آن طرف تهدید از این طرف نرمش غیر قهرمانانه و بزدلانه و از طرف دیگر افزایش تحریم و تهدید! در آموزش و پرورش کار به جایی رسیده که مسابقات نهج البلاغه را تعطیل می کنند و در دانشگاه ها به جایی که بعد از تعویض تمام مدیران میدان را به دست اندرکاران فتنه سپرده اند رئیس محترم جمهور در مقابل فرمایشات رهبری و روشنفکران روشنگر و دلسوزان مسلمان که علوم انسانی ما اسلامی نیست می گوید می گویند علوم انسانی اسلامی بشود کجایش اسلامی بشود؟! علم، یهود و مسلمان و مسیحی ندارد کار به جایی رسیده که رئیس محترم جمهوری می گوید چون هنر همان خوبی است پس تقسیم هنرمنده به ارزشی و غیر ارزشی اشتباه است! کار به جایی رسیده که وزیر محترم ارشاد در محضر خواننده گان زن می نشیند و به آوازخوانی هایشان دل می سپارد و کار به جایی رسیده که اشعاری که شاهین نجفی (شاهین آرین) مرتد می خواند را کتاب می کنند و در نمایشگاه کتاب عرضه می دارند و شاعران ارزشی در حاشیه می نشینند و به این شیرین کاری ها می نگرند کار به جایی رسیده که شورای عالی امنیت ملی که وظیفه اش حمایت از امنیت مردم است تنها کار شناخته شده ای که در 4 ماه اخیر انجام داده این است که نویسنده گان و روزنامه نگاران ارزشیی چون قدیانی را به جرم انتقاد از توافقنامه ژنو به دادگاه امنیت ملی می کشانند توهین کننده گان به ارزشها و ناشران اکاذیب با خیال راحت و بی هیچ مزاحمتی و کمتر کسی می پرسد که آیا خدای ناکرده نقد توافق نامه ژنو نقد خداست که این گونه پریشان می شوید؟!
نمی خواهم از هیچ کدام از اینها بیشتر از این بنویسم و بگویم که گویا تا آن آمدنی و آن موعود بود و نبود و آن محور عالم وجود بر تخت سلیمانیش تکیه نزند بهترین وضع در دنیا وضع ماست که اینگونه به ظاهر بی دواست ...
اللهم عجل برحمتک لولیک الفرج
بعد از گذشت چند ماه از تحویل گرفتن پست ریاست جمهوری توسط آقای حقوقدان کم کم دارد برای منتقدان ایشان روشن میشود که سخنرانی های ایشان اکثرا با دقت خاصی برای راضی کردن تمام اقشار مردم و نظام و کشورهای خارجی دوست و دشمن تنظیم می شود... به عنوان مثال سخنان جنجال برانگیز ایشان در مورد خالی بودن خزانه باعث بدبینی برخی از مردم نسبت به دولت قبلی قوه قضائیه و مجلس و کل نظام می شد و بعد از جار و جنجالهای بسیار در فضای رسانه ای، توسط ایشان به نوعی دیگر ترجمه شد و گفته شد که منظور از خزانه بودجه جاری در اختیار دولت در ماه جاری است و منظور از خالی بودن کسری و نقصان می باشد و موارد اینچنینی متعددی که میشه توی سخنرانیهای ایشون مشابه اونها رو دید حرفهایی که ابتدا باعث خوشحالی طیفی از مخالفان نظام میشه و در قدم دوم پس از دریافت انتقاد منتقدین وسیله ای میشه برای محکوم کردن اونها به ایراد تراشی بر علیه دولت و تخریب و سیاه نمایی علیه دولت ...
تصویب قطعنامه دوپهلو و یا چند پهلو با 5 + 1 هم که هر کس و کشوری از اون مفهوم دلخواه خودشو برداشت میکرد و تبریک آقای رئیس جمهور به مقام معظم رهبری و البته پاسخ متقابلا دوپهلوتر رهبر معظم انقلاب به نامه ایشون که (دستیبابی به (آنچه مرقوم فرموده اید!) بسیار ارزشمند است و یا سخنرانی هفته پیش آقای روحانی در مورد هنر و بی معنا دونستن تقسیم هنرمندان به ارزشی و غیر ارزشی هم بازتاب وسیعی بین منتقدین داشت اما طبق معمول بعد از دریافت انتقادات حالا نوبت برداشتن قدم دوم در این مورد رسید و گفته شد که ایشون قبلا هنر رو متفاوت با برداشت عوام معنی کردند و منظور ایشون از هنر هنر ارزشی هست و طبعا در این صورت هنر و هنرمند غیر ارزشی نخواهیم داشت چون هرچیز غیر ارزشی هنر نیست و ایراد دارد!
البته ادعای اینکه منظور بنده از هنر در این سخنرانی این بوده و با این پیشفرض بوده پاسخ جالبی نیست به عنوان مثال با وجود اینکه حضرت امام فرموده بودند که هنر عبارت از دمیدن روح تعهد در انسان است، اما همین امام هنر رو در فرمایشاتشون به دو قسمت می کنند و می فرمایند که تنها هنری مورد قبول قرآن است که صیقل دهنده اسلام ناب محمدی صل الله علیه و آله و سلم (اسلام ائمه هدی) (ع) اسلام فقرای دردمند، اسلام پابرهنگان اسلام تازیانه خودگان تاریخ تلخ و شرم آور محرومیت ها باشد. هنری زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه داری مدرن و کمونیسم خون آشام و نابود کننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مرفهین بی درد و در یک کلمه "اسلام آمریکایی" باشد. تنها باید به هنری پرداخت که راه ستیز با جهانخواران شرق و غرب، و در رأس آنان آمریکا و شوروی را بیاموزد .
ایا با وجود چنین فرمایشاتی هجمه ایشون به تقسیم بندی هنرمندان به ارزشی و غیر ارزشی به بهانه اینکه تعریف من از هنر یک چیز دیگر بود قابل قبول است .
و در آخر اینکه امیدوارم خداوند مهربان به لطفش شر اشراری که میخواهند با لباس قانون به خون شهدا خیانت کنند را به خودشون برگرداند .