سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و بر پلیدیى که در پارگین بود گذشت و فرمود : ] این چیزى است که بخیلان در آن بخل مى‏ورزیدند . [ و در روایت دیگرى است که فرمود : ] این چیزى است که دیروز بر سر آن همچشمى مى‏کردید . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
ادبی ، اشعار کافشین ، فتنه ، دشمن شناسی ، سیاسی ، تحلیل سیاسی ، آخرالزمان و ظهور ، یمن ، قرن پانزده ، پاسخ به شبهات ، سبک زندگی ، روحانی ، شعر معاصر ، شعر و اشعار بزرگان ، فراماسونری ( فریموسونها ) و کابالیستها ایلومیناتی و اربابان جهان ، شهدا ، رسانه ها ، خبر ، اهل بیت ، آذربایجان ، تروریسم آمریکائی ، مناسبتها ، شعر سیاسی ، علائم ظهور ، احمدی نژاد ، شعر انتظار ، شعر و غزل معاصر ، اجتماعی ، انتخابات ، تحریم ، امام حسین ، جنایات وهابیت ، دنیای وارونه ، تقلب سبز ، اقتصادی ، طنز ، فوتبال ، ولایت ، مهربانی ، موسوی ، تاریخ ایران ، بیداری اسلامی ، انتخابات 1400 ، انقلاب اسلامی ، آشنائی با وهابیت و آل سعود ، پهلوی ، ولایت فقیه ، غزل ، شعر ، شعر اجتماعی ، شایعه ، عجایب عدد 7 ، عصر ظهور ، مذاکره با آمریکا ، مرثیه ، عکس و تصویر ، داستان ، دیکتاتوری ، سوریه ، آزادی بیان ، آذربایجان تورکلری ( ترکهای آذربایجان ) ، استاد پناهیان ، امام خمینی ، پناهیان ، امروز ، برجام ، جنبش سبزک ، مبارزه با طاغوت ، مدح معصومین ، مصداق شناسی ملاحم و علائم ظهور ، معصومین ، ظریف ، هاشمی ، ظهور ، فتنه گران ، شاهین نجفی ، سینما ، شهید شهدا و شهادت ، شیعه ، منتظری ، مشائی ، مثنوی ، دجال ، امام حسین علیه السلام ، اسلام آمریکایی ، آذربایجان سر ایران ، SMS اس ام اس پیامک ، FATF ، آزادی ، CFT ، اسلام ، انتظار ، دجال فراماسونری ( فریموسونها ) و کابالیستها ایلومیناتی و اربابان ، تقلب ، جنبش 99 درصدی ضد سرمایه داری تسخیر وال استریت ، جنبش سبزک ، جریان انحرافی ، جک ، طنز و کاریکاتور ، حقوق بشر ، رمضان ، سعید محمد ، دفاع مقدس ، مذاکرات ، شورای نگهبان ، شعر و ادب فارسی ، غزه ، واژگان اشتباه ، کردستان ، ولایت شیطان و ولایت الله ، نقی ، نماز ، نوروز ، مشایی ، نیکتا شاکرمی ، نخست وزیر امام ، ندا آقاسلطان ، مهسا امینی ، منوچهر فریدون ، مهدویت ، هنر ، هولوکاست ، کرونا ، کابالیستها ، کشاورزی ، وهابیت ، فتنه های قومی ، فتنه98 ، عرب ، عکس و تصویر ، عکس و پوستر ، شعر سپید ، شیهد حسن آیت ، شهادت ، مافیای صهیونیستی ، فوتبال حرفه ای ، رد صلاحیت ، دستگیری عبدالمالک ریگی ، سلمان رشدی ، سنی ، سیزده بدر ، سازش ، حقوق زنان ، جندالتوحید ، پوریم ، دانلود ، خیزش و انقلاب مردم در کشورهای عربی اسلامی ، دروغ ، حجاب ، حسن اسکاتلندی ، خاتمی ، انتظار و امام زمان ، انتخابات ، امام علی النقی علیه السلام ، بررسی فیلم ، انقلاب حسینی ، انقلاب شناسی ، اهانت به پیامبر اسلام ، بودجه فرهنگی ، پزشکی ، بهار ، پیامبر خاتم ، ترامپ ، ارزشی و غیر ارزشی ، استقلال ، اشتباهات سنتی ، افراط ، افزایش قیمت بنزین ، آشوب ، آمریکا ، آیت الله حجت الاسلام والمسلمین اکبر هاشمی بهرمانی رفسنجانی ، آیت الله شیرازی ، آیت الله مصباح یزدی ، آیسان احتشامی ، آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند ، آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی ، آزادی زنان ، آزادی و فتح خرمشهر ، آگهی کار ، آل سعود ، آل یهود ، آلودگی هوا ، آزادی اندیشه آزاد اندیشی آزادی افسادطلبان ، Guido ، IRIB ، UFO بشقاب پرنده ، Venezuela ، آخرالزمان ، آریائی ، #شهادت_پیامبر ، #فوتبال #شعر #الاتحاد #ورزش #مبارزه_با_تروریسم ، 12 تیر ، 1401 ، 16 آذر ، 2018 ، 2030 ، 22 بهمن ، 9 دی ، 96 ، BBC Persian ، افزایش قیمت دلار ، افسادطلبان ، اقتصاد ، امام خامنه ای ، الپهلوی ، امام ، افزایش قیمت ، افزایش قیمت برق ، اعتراضات ، اعترضات ، اعتصاب غذا ، استهلال و رویت هلال ماه شوال ، اس ام اس SMS ، استاد رحیم پور ازغدی ، استخدام ، استخدام منشی ، اختیار ، اخلاق ، ارابه مرگ ، اربعین ، ارتباط بنزین و دلار ، ارتباط کابالا با اجنه ، اردن ، ارز ، ترس ، ترس در کودکان ، ترنس ، تروریسم ، تحریم سپاه ، تحریم گوگل ، تحریم نفتی ، تحریم کاتسا ، پیراهن عثمان ، پینوکیو ، تاریخ اسلام ، تاریخچه مجاهدین خلق ، تاریخی ، تجاوز ، تجزیه طلبان ، تجملات ، بهبهان ، بیداری مستضعفین جهان ، پزشکیان ، پاسخی برای شعر خریت مثنوی الاغ ، پان عرب ، پان کرد ، پانترک ، پایان جریان نفوذ ، پدربزرگ ، پراید ، اهر ورزقان ، بقایی ، بن سلاخ ، بنزین ، بنزین روحانی ، به جهنم ، ایران ، ایران باستان ، ایرانخواران و جهانخواران ، ایرباس ، بابک ، بارزانی ، بازار ارز،جنگ روانی ، بازتاب ، بحران ، امام مهدی ، امر به معروف ، امام علی النقی الهادی ، امام علی النقی علیه السلام ، انجمن حجتیه ، انرژی تاریک ، انرژی هسته ای ، انفجار اطلاعات ، انقلاب ، انتخابات آزاد ، انتخابات دوم اسفند ، انتخابات ریاست جمهوری ، انتخابات مجلس نهم ، خاطره ، خاورمیانه ، حسنعلی منصور ، حضرت فاطمه ، حذف شورای نگهبان ، حسن آقا میری ، جند التوحید ، داستان ترسناک ، داستان طنز ، داستان کوتاه ، داستانها و رمانهای قدیمی ، داعش ، خدا ، خداحافظی ، خزر ، خوارج ، خوزستان ، دروغ دختر آبی ، دریاچه ارومیه ، دستگیری ، داروهای گیاهی ، داروین ، دختر ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :120
بازدید دیروز :266
کل بازدید :1488031
تعداد کل یاداشته ها : 673
103/9/4
12:42 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
رحیمی[1540]
سلام یاران و گرامیان از سال 86 که شروع به وبلاگنویسی کرده ام تاکنون که به سال 1400 رسیده ایم نگاه های گرم شما مشوق انگشتان من برای مکاتبه با شما بوده لطفا نظات و راهنمائی های خود را از بنده دریغ نفرمائید

خبر مایه
پیوند دوستان
 
عاشق آسمونی ((( لــبــخــنــد قـــلـــم ((( برادرم ... جایت همیشه سبز ... خندون یک خط کوتاه چهارمحل سرزمین مِه وخورشید (خورشید گام سبز) آقاشیر نسیم قدسیان منطقه آزاد اصل 110، اصل ولایت فقیه (ولایت نیوز) رازهای موفقیت زندگی کیمیا صاعقه اصولی رایانه هادی ღ♥ღ من و تو ღ♥ღ صل الله علی الباکین علی الحسین بر و بچه های ارزشی مهدویت هواداران فرزاد جمشیدی مذهب عشق جک چه زود دیر میشه جهاد ولایت صبح دیگری در راه است .... دکتر علی حاجی ستوده کشکول حاج آقا مسئلةٌ خادمین کهف الشهداء جهان نامرئی جن یکی بود هنوزهم هست شرکت نمین فیلتر نادارلی اولکه سی آخرین منجی شخصی دختری به سوی آسمان من هیچم حدائق ذات بهجة فانوس دنیای واقعی صفحات انتظار در فراق گل نرگس حسن تنهاترین سردار دنیاست واژه های نارنجی دفترچه اشعار کافشین بهتان « بـــهـتـــان » هفت چرا شیعه هستم؟ وعده صادق ( مسائل مهدویت و ظهور ) مشرق نیوز بی باک نیوز و خدائی که در این نزدیکی است پایگاه فرهنگی سپاه عاشورا سوپر انحرافی onlinestor

 

آیا خداوند بزرگ است ؟ تفاوت خدا بزرگه با الله اکبر چیست ؟

و آیا استفاده عبارت کبیراً کبیرا در اذان و شناخت خداوند صحیح است؟

اگر خداوند را جسم یا محدود در زمان و مکان بدانیم مثل مسیحیت ، وهابیت و بهائیت و سایر ادیان استفاده از این عبارت منافاتی با عقاید ما نخواهد داشت اما در اسلام اصیل خداوند بزرگ نیست بلکه بزرگوار و اکبر مما یوصف است یعنی قدرتمند تر مسلط تر و برتر از هر آنچه نتوانیم تصورش را بکنیم است


آیا مخترعین بزرگی که به بشر خدمت کرده اند به خاطر اختراعشان حتما به بهشت می روند؟

وقتی کسی خدمتی به خلق خدا می کند اگر برای مشهور شدن و به قول معروف ریاکارانه باشد یقینا تأثیر مثبتی در پرونده او نخواهد داشت چیزی که در یک عمل مهم است نیت آن است و الاعمال بالنیات به همین معنی است

اما اگر این خدمت به عشق مهربانی خداوندی و برای نزدیکی وجودی به خدای مهربان (یعنی خلیفة الرّحمن شدن باشد) حتما عمل سنگینی در ترازوی اعمال اوست


قربة الی الله یعنی چه؟ این که میگویند پیامبر اسلام به حد قاب قوسین او ادنی رسید آیا به این معنی است که فاصله مکانی اش با خداوند کم شد؟؟! و آیا عملی که برای خداست میتواند مهربانانه باشد؟

قربة الی الله به معنی (به قصد نزدیک شدن به خدا) ست اما از نظر وجودی و همان طور که در سوال قبل اشاره شد یعنی کسی عاشق خدای مهربان و عاشق خدای ستار العیوب و عاشق خدای علیم و عاشق خدای غیور بشود و از نظر صفاتی بخواهد محو در او باشد

وقتی عیب کسی را می پوشاند لذت ببرد که یواش یواش دارد مثل معشوقش به زیبایی عیبهای مردم را می پوشاند ،  وقتی مهربانی میکند لذت ببرد که دارد یواش یواش رحمن و رحیم می شود و...


این که در قرآن  آمده است که انسان از گل آفریده شده آیا منافاتی با عقیده دانشمندان نسبت به وجود تمام عناصر طبیعت در بدن انسان ندارد؟

طبق عقیده همان دانشمندان (به عبارت بهتر محققان) تمام عنصر شناخته شده طبیعت  در خاک موجود است و این یکی از معجرات علمی قرآن است


قضیه ازدواج با دختر نابالغ در اسلام چیست و آیا این حکم ظالمانه و غیر اسلامی نیست؟

اولا جاری شدن این صیغه محرمیت (زن و شوهری) با اجازه پدر دختر بوده و به فتوای مراجع در این مدت عمل خاص زناشویی با چنین همسری حرام بوده و این ازدواج میتواند با عدم رضایت دختر بعد از بلوغ خاتمه یابد

دادن چنین وکالتی به پدر دختر به معنی عادی بودن وقوع آن نیست  بلکه با توجه به وجود بعضی از نابسامانی های خانوادگی از قبیل پیری و ناتوانی پدر دختر در تأمین معاش این اختیار مثلا میتواند در صورت وجود خطر مرگ از گرسنگی برای کودک به کار بیاید و چون اگر واقع نگر باشیم کمتر اتفاق می افتد که شرایط  با فرزند خواندگی مساعد باشد اما ممکن است مردان ثروتمندی پیدا بشوند که  بخواهند در سنین بالا همسر نوجوان و زیبایی داشته باشند اجازه استفاده از خیالات دور و دراز این افراد به فقرا داده شده است

1 - در این مدت عمل جنسی حرام است و اگر مرد مرتکب این عمل شده و منجر به عیب پیدا کردن دختر بشود یک دیه کامل (قتل) و یا نصف آن به دختر تعلق می گیرد

2 – در این مدت تأمین نفقه و مسکن و مایحتاج دختر بر مرد واجب است


آیا وجود کلمه های مثل مغرب و مشرق در قرآن دلیل تحریف یا غیر وحیانی بودن قرآن نیست؟

همان طور که می دانید امروزه همه دانشمندان به صورت مصطلح از این کلمه ها استفاده می کنند و وجود کلمه های east  و west  در میان حرفهای آنها به وفور یافت میشود و همان طور که می دانید قرآن کتاب نجوم نیست

اما با این وجود قرینه های در قرآن هست که به معلوم بودن کرویت و حرکت زمین اشاره دارد

هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا فَامْشُوا فِی مَنَاکِبِهَا وَکُلُوا مِن رِّزْقِهِ وَإِلَیْهِ النُّشُورُ (15)ملک

 همان طور که گفتیم در قرآن زمین به زلول یعنی شتر بی تکانه و تیز رو تشبیه شده و البته می توانست به پرنده هم تشبیه شود ولی در این صورت دیگر اعراب آن زمان تحمل نمی کردند


دعوتنامه وبلاگ
سلام
شاید فیلتر شدن وبگاه پاسخ به شبهاتم ISLAM.BLOGSKY.COM یا DIN.DXD.IR یه ذره قابل پیش بینی بود اما چیزی که عجیبه اینه که من نه ضد اسلامم و نه حتی ضد ولایت فقیه حالم هم از بحثهای سیاسی کوچه بازاری به هم می خوره ولی حالا ...
هیچ کتاب مدرنی عمیق تر از تفکر یک ذهن آزاد نیست
سوال فراموش نشود

  
ارائه همزمان در یک خط کوتاه

 

خداوند چگونه بر همه چیز مسلط و محیط است ؟!

   اینکه خداوند بر همه چیز احاطه دارد در نگاه اول کمی عجیب است اما با مثال گونه ای میتوان به خوبی این مسأله را فهمید

شما با اشعه ایکس پشت دیوار را می توانید ببینید با میکروسکوپ و نانوسکوپ ذرات ریز و بسیار ریز را و با تلسکوپ اجرام دور کیهانی را وقتی در مکان مرتفعی باشید کیلومترها آنطرفتر کلیاتی را می بینید

اما یک گیاه کوچک فقط تا یک متری خود را درک می کند گیاه نمی تواند حس بینائی و درک شما را از محیط باور کند

اگر یک ملیون معادله دومجهولی را در مقابل یک چیت ( ریزپردازنده = میکروپروسسور ) نسل جدید بگذارید و برای همه یک اینتر بزنید جواب شما در یک ثانیه آماده است گاهی یک میلیاردم ثانیهزمان زیادی است

پس ممکن است کسی باشد بسیار سریع تر از ابررایانه ها بی نهایت تیز بین تر از ما که بی نهایت تیز بین تر از گیاه و خفاش  هستیم و بدون نیاز به وسیله که بتواند در یک ثانیه با همه ملیاردها ملیارد مجود عالم ارتباط داشته باشد و اصلا کلمه بتواند برای او که خارج از زمان و مکان و خیال ماست چیز کوچکی است


  

 

 

آلبرت اینشتین(فوت 1955 م) در رساله ی پایانی عمر خود با عنوان: "دی ارکلرونگ" Die Erkla"rung - von: Albert Einstein – 1954 یعنی:"بیانیه" که در سال 1954 آن را در امریکا و به آلمانی نوشته است - اسلام را بر  تمامی ادیان جهان ترجیح میدهد و آن را کاملترین ومعقولترین دین می داند. این رساله در حقیقت همان نامه نگاری محرمانه ی اینشتین با آیت الله العظمی بروجردی (فوت1340ش =1961م) است که توسط مترجمین برگزیده شاه ایران محرمانه صورت پذیرفته است اینشتین در این رساله "نظریه نسبیت" خود را با آیاتی از قرآن کریم و احادیثی از (نهج البلاغه) وبیش از همه (بحارالانوار) علامه مجلسی (که از عربی به انگلیسی توسط  حمید رضا پهلوی (فوت1371ش) و.. .ترجمه وتحت نظر آیت الله بروجردی شرح می شده) تطبیق داده و نوشته که هیچ جا در هیچ مذهبی چنین احادیث پر مغزی یافت نمیشود وتنها این مذهب شیعه است که احادیث پیشوایان آن نظریه ی پیچیده "نسبیت" را ارائه داده  ولی اکثر دانشمندان نفهمیده اند.

             آیت الله بروجردی و انیشتین      آیت الله بروجردی و انیشتین

از آنجمله حدیثی است که علامه ی مجلسی در مورد  معراج جسمانی رسول اکرم(ص) نقل میکند که: هنگام برخاستن از زمین دامن یا پای مبارک پیامبر به ظرف آبی میخورد و آن ظرف واژگون میشود.اما پس از اینکه پیامبر اکرم(ص) از معراج جسمانی باز میگردند مشاهده میکنند که پس از گذشت این همه زمان هنوز آب آن ظرف در حال ریختن روی زمین است ...اینشتین این حدیث را از گرانبهاترین بیانات علمی پیشوایان شیعه در زمینه ی "نسبیت زمان" دانسته و شرح فیزیکی مفصلی بر آن مینویسد...همچنین اینشتین در این رساله "معاد جسمانی" را از راه فیزیکی اثبات میکند(علاوه بر قانون سوم نیوتون=عمل وعکس العمل). او فرمول ریاضی معاد جسمانی را عکس فرمول  معروف "نسبیت ماده و انرژی" میداند:

                                                          E = M.C2 >> M = E :C2

یعنی اگر حتی بدن ما تبدیل به انرژی شده باشد دوباره عینا" به ماده تبدیل شده و زنده خواهد شد. او همچنین در همین رساله عقیده ی به "وحدت وجود" را از خرافات های شایع شده توسط ملا صدرا تلقی کرده و آن را از دیدگاه "فیزیک کلاسیک" و "فیزیک نسبیتی" به شدت مورد حمله قرار می دهد ...بطور خلاصه: او میگوید: هر موجودی دارای حیطه و مرز فیزیکی خاص خود است(حیز وجودی) که امکان ندارد با موجود یا وجود دیگری اتحاد یا وحدت داشته یا بیابد...در رابطه با "عقل" نیز با کمال شگفتی - انیشتین نظریه ی اخباریون شیعه را ( که عقل را نسبی میدانند و در حریم شرع و دین آن را بکار نمیبرند) صحیح دانسته و میگوید: حق با اخباری های شما ست وهنوز زود است که مردم این را بفهمند..اصل نسخه ی این رساله اکنون جهت مسائل امنیتی به صندوق امانات سری لندن - بخش امانات پروفسور ابراهیم مهدوی- سپرده شده و نگهداری میشود... ـ (منبع)


در ادامه نیز فرمول ریاضی خاصی برای "عقل نظری بشر" ارائه داده و "نسبیت" آن را اثبات میکند... . اینشتین در این کتاب همواره از آیت الله بروجردی با احترام و به لفظ"بروجردی بزرگ" یاد کرده و از شادروان
پروفسور حسابی نیز بارها  با لفظ"حسابی عزیز" یاد کرده است.


3000000دلار بهای خرید این رساله توسط پروفسورابراهیم مهدوی( مقیم لندن) با کمک یکی از اعضاء شرکت اتومبیل" بنز" از یک عتیقه فروش یهودی بوده و دستخط اینشتین در تمامی صفحات این کتابچه توسط خطشناسی رایانه ای چک شده و تایید گشته که او این رساله را به دست خود نوشته است.


آلبرت اینشتین در رساله ی پایانی عمر خود با عنوان: “دی ارکلرونگ”Die Erkla”rung - von: Albert Einstein - 1954یعنی:”بیانیه” که در سال 1954 آن را در امریکا و به آلمانی نوشته است اسلام را بر تمامی ادیان جهان ترجیح می دهد وآنرا کاملترین ومعقولترین دین می داند.این رساله درحقیقت همان نامه نگاری محرمانه ی اینشتین با آیت الله العظمی بروجردی است که توسط مترجمین برگزیده ی شاه ایران محرمانه صورت پذیرفته است.اینشتین در این رساله “نظریه ی نسبیت” خود را با آیاتی از قرآن کریم و احادیثی از (نهج البلاغه) وبیش از همه (بحارالانوار) علامه مجلسی تطبیق داده و نوشته که هیچ جا در هیچ مذهبی چنین احادیث پر مغزی یافت نمی شود وتنها این مذهب شیعه است که احادیث پیشوایان آن نظریه ی پیچیده “نسبیت” را ارائه داده ولی اکثر دانشمندان نفهمیده اند. از آنجمله حدیثی است که علامه ی مجلسی در مورد معراج جسمانی رسول اکرم(ص) نقل میکند که: هنگام برخاستن اززمین دامن یا پای مبارک پیامبر به ظرف آبی می خورد و آن ظرف واژگون میشود.اما پس از اینکه پیامبراکرم(ص) از معراج جسمانی باز میگردند مشاهده میکنند که پس از گذشت این همه زمان هنوز آب آن ظرف در حال ریختن روی زمین است …اینشتین این حدیث را از گرانبهاترین بیانات علمی پیشوایان شیعه در زمینه ی “نسبیت زمان” دانسته و شرح فیزیکی مفصلی بر آن می نویسد…همچنین اینشتین در این رساله “معاد جسمانی” را از راه فیزیکی اثبات می کند(علاوه برقانون سوم نیوتون=عمل وعکس العمل). او فرمول ریاضی معاد جسمانی را عکس فرمول معروف “نسبیت ماده و انرژی” میداند: E=M.C 2 >> M=E:C2یعنی اگر حتی بدن ما تبدیل به انرژی شده باشد دوباره عیناً به ماده تبدیل شده و زنده خواهد شد.اینشتین همواره از آیت الله بروجردی با احترام و به لفظ”بروجردی بزرگ” یاد کرده و از شادروان پروفسور حسابی نیز بارها یاد کرده با لفظ”حسابی عزیز“………………………


  

 نمایش همزمان در یک خط کوتاه 

 

حکم جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ( که مجوز افتا را برای طلاب علوم دینیه صادر می کنند ) در مورد شیخ یوسف صانعی مبنی بر مرجع نبودن او خشم ضد انقلاب خارج نشین ( که ید طولائی در اهانت به قرآن و عترت دارند ) را برنگیخت ؛به طوری که مثلا سایت بالاترین ( که ارسال کننده گان مطالب آن باید حداقل  15000 درجه خباثت داشته باشند و خباثت باید از تک تک کلمه هایشان بچکد ) دیشب با مطلبی توهین آمیز به آن آیات عظام که در برابر بدعتهای شیخ موضع گرفته اند اهانت کرد

گفتنی است شیخ یوسف صانعی اخیرا با فتاوائی عجیب که مخالف مسلمات مذهب شیعه و بعضا حتی اهل تسنن است ربا را در قرض های غیر اضطراری حلال 1 ؛ ارث بردن کافر از مسلمان را صحیح2 ؛حکم  ارتداد را در صورت از روی علم و آگاهی بودن متفاوت3  دیه زن را که به حکم اسلام نان آور خانواده نیست و خسارت آن شکلی دیگر است برای اولین بار در اسلام مساوی دیه مرد می داند 4 که همه این چهار مورد نه تنها در مذهب تشیع بلکه در میان اهل تسنن نیز برای اولین بار اتفاق می افتد و ایشان برای این فتاوا باید قبلا اعلام عصمت و رسالت می کردند که متأسفانه فراموش شده

پس با چنین اوصافی وقتی کسی که خود را مرجع می داند با قرآن و سنت و عترت اینگونه برخورد می کند نباید زیاد از یک لات بی سروپای چاله میدانی انتظار داشت که حرمت قرآن و امام حسین را نگاه دارد

 

1) توضیح المسائل، ص 382 .


2) روزنامه‏ی اعتماد ملی، 11/11/84، ص 7 .

3) روزنامه‏ی صدای عدالت، 12/11/84، ص 11

4) روزنامه‏ی کارگزاران، 23/6/86، ص 6 . 

 

در سایت رجا نیوز موارد بیشتری از فتاوای خارج اختیار مراجع صانعی آمده است که در ادامه مطلب درج می شود

با صدور بیانیه ای اعلام شد:
استدلالات فقهی فضلای حوزه در رد بدعت‌های فقهی صانعی

جمعی از فضلا و اساتید حوزه علمیه قم با انتشار بیانیه ای مبانی فتاوای و نظرات فقهی شیخ یوسف صانعی را به چالش کشیدند.

به گزارش رجانیوز متن این بیانیه فقهی و علمی به این شرح است:

بسم‏اللَّه الرّحمن الرّحیم‏
فتاوای آقای صانعی در عیار فقاهت‏
مقدمه‏
سالیانی است که آقای یوسف صانعی فتاوای غریبی به نام مرجعیت صادر می‏کند و مدعی‏است که این فتاوا را «با همان متد حوزوی» به دست آورده و لذا تصریح نموده که «من غیر از کتاب و سنت و غیر از فقه صاحب جواهر و شیخ چیزی ندارم. آن چه هست مبنای فقه صاحب جواهر و شیخ است».

این‏جانبان جمعی از اساتید و فضلای حوزه‏ی علمیه قم حداقل به دو دلیل احساس وظیفه نمودیم تا نسبت به برخی از فتاوای شگفت‏آور ایشان اعلام موضع کنیم.

1- اگر چه آقای صانعی منتقدان خود را مورد اهانت قرار داده، می‏گوید : «ما به حکم و اذا خاطبم الجاهلون قالوا سلاماً، در راه هدف، از همه‏ی آن‏ها صرف نظر کردیم».(1) ولی چند سال بعد مواضعش را تعدیل نموده و فرموده که از انتقادات استقبال می‏کند : «من حتی از آن‏هایی که بعضاً به صورت اعتراض سؤال می‏کنند - و لو این‏که اعتراض آن‏ها به صورت توهین هم باشد - ناخرسند نمی‏شوم بلکه آن را لطف ایشان در حق خودم می‏دانم و آن را سبب پیشرفت امور و رفع اشکال می‏دانم».(2)

2- آقای صانعی مستمسک فتوای خود را، کتاب و سنت و فقه فقهای برجسته شیعه معرفی نموده و چنان سخن می‏گوید که گویی حضرت امام خمینی - قدس سره - مجوز این‏گونه فتاوا را برای وی صادر فرموده است!

از این رو ما برخی از فتاوای ضد اجماع و ناپخته‏ی ایشان را نقل و مخالفت آن را با دیدگاه فقیهان سترگ شیعه مخصوصاً حضرت امام خمینی - قدس سره - نشان می‏دهیم و از وی می‏خواهیم از شتابزدگی در افتا بپرهیزد و در آموخته‏هایش بازبینی کند و اگر حکمی را نمی‏داند، سکوت کند که فردا در پیشگاه صاحب دین باید پاسخ‏گوی ابداعات خود باشد.

به نظر می‏رسد ایشان بدون توجه کافی به قواعد اصولی و فقهی و بی‏آن که دغدغه‏ی ردّ فروع به اصول را داشته باشد و بدون اشاره به ادله‏ی احکام، تنها آن چه را به گمان خود مورد نیاز اجتماع می‏داند، در قالب احکام فقهی بیان می‏کند، لذا پر فتوا و کم تتبع است و هر روز که می‏گذرد بر فتاوای عجیب و غریبش می‏افزاید.
برای آشنایی خوانندگان محترم بعضی از نظرات فقهی وی بیان می‏شود:

یکم : تساوی دیه‏ی زن و مرد

امام خمینی ره -(3) و همه‏ی فقیهان شیعه، دیه‏ی زن را نصف دیه‏ی مرد می‏دانند و بسیاری از آن‏ها به اجماعی بودن این حکم تصریح کرده‏اند.(4) همچنین فقیهان همه مذاهب اهل سنت دیه‏ی زن را نصف دیه‏ی مرد می‏دانند، مگر چند تن انگشت شمار از اهل‏سنت که مخالفت آن‏ها را بهایی نیست، لذا صاحب جواهر می‏گوید : جملگی مسلمانان براین حکم اجماع دارند.(5)

در مقابل اجماع فقیهان اسلام، آقای صانعی در نسبتی خلاف واقع ادعا می‏کند: منشأ تفاوت دیه‏ی زن و مرد در زمان شهید بهشتی است. بهشتی در آن شرایط انقلابی این وجه اعتباری را مطرح کرد که چون مرد خرجی می‏دهد، دیه‏ی وی دو برابر زن است. اصل این مطلب نادرست است ... در فقه شیعه اصلاً این حرف‏ها و این گونه مسائل مطرح نیست. با اعتباراتی که اشکال دارد نمی‏توان قانون درست کرد.(6)

بدین‏گونه آقای صانعی اجماع فقیهان شیعه را انکار نموده، از شهید بهشتی انتقاد می‏کند که با اعتبارات نمی‏توان قانون درست کرد. در حالی که دلیل ارائه شده از سوی آن شهید از روایات گرفته شده است.

مطلب دیگر این‏که وقتی از آقای صانعی در مورد دیه‏ی زن و مرد سؤال می‏کنند، می‏گوید: دیه زن و مرد مساوی است قضاءً لا طلاق ادلة الدیه و عدم دلیل برتقیید .(7)


در صورتی که که شیخ طوسی دلیل نصف بودن دیه‏ی زن را اجماع و روایات می‏داند(8) و صاحب جواهر، روایات باب را متواتر می‏خواند،(9) همان روایاتی که از پیامبر(ص) و ائمه (ع) نقل شده و مقیّدند و به صراحت دلالت بر نصف بودن دیه دارند.(10)

دوم : ردّ فاضل دیه

امام خمینی ره -(11) و همه‏ی فقیهان شیعه در صورتی قصاص مردِ قاتل را در مقابل زنِ مقتول جایز می‏دانند که اولیای زن، فاضل (زیادی) دیه‏ی قاتل را به ورثه‏اش بپردازند که نصف دیه‏ی مرد است و این حکم اجماعی است.(12) در مقابل، فقیهان اهل سنت جز اندکی از آن‏ها ردّ زیادی دیه را لازم نمی‏دانند.(13)

آقای صانعی برخلاف اجماع فقیهان شیعه و با پیروی از جمهور فقیهان اهل‏سنت، ردّ فاضل دیه را لازم نمی‏داند، در(14) حالی که صاحب جواهر می‏گوید: روایات مستفیض و متواتر این معنا را اثبات می‏کند.(15)

سوم : متعه‏

آقای صانعی گفته است : «مشروعیت عقد موقت و متعه، فی‏الجمله برای مواقع اضطراری همانند جنگ‏های طولانی، جزو مسلمات مذهب شیعه است و همان طور که مرقوم شده مشروعیتش برای موارد اضطرار است».(16)

مدتی بعد با صراحت می‏گوید: «اساساً عقد موقت در اسلام برای رفع ضرورت است، نه عیاشی مشروع یا عدل
ازدواج دائم قرار گرفتن، بنابراین برای کسانی که همسرشان در اختیار آن‏ها است و می‏توانند غریزه‏ی جنسی را به وسیله همسر اطفا نمایند، عقد موقت مرد نسبت به زن مسلمان، به نظر این جانب، محل اشکال، بلکه محکوم به منع و عدم جواز است.»(17)

نظر آقای صانعی در منوط کردن جواز ازدواج موقت به وجود اضطرار همان دیدگاه قدیمی فقیهان اهل‏سنت است و اساساً نخستین فردی که قید «اضطرار» را دخیل در جواز متعه دانست، خلیفه‏ی دوم بود که در دفاع از تحریم متعه گفت : «همانا رسول خدا(ص) متعه را در زمان ضرورت حلال کرد و اکنون مردم در آسایش‏اند».(18)

برخلاف آقای صانعی، فقیهان شیعه اجماعاً ازدواج موقت را جایز می‏دانند و هیچ کدام آن‏ها جواز آن را مقیّد به قید اضطرار نکرده است.(19)

چهارم : محرمیت فرزند خوانده‏

وقتی درباره‏ی محرمیت فرزند خوانده با اطرافیان از آقای صانعی سؤال می‏شود، فتوا می‏دهد: فرزند خوانده گرچه فرزند اصلی نمی‏باشد، لیکن چون اطلاع دادن و متوجه شدن او به فرزند خوانده بودن برای او حرج و مشقّت ولو روحی - که معمولاً چنین است - دارد، از جهت محرمیت حکم فرزند اصلی را داشته و همه محارم فرزند اصلی به او محرم می‏باشند و جزو محارمش از حیث محرمیّت محسوب می‏شوند و در محرمیّت ذکر شده، فرقی بین نسبی، مانند دایی و عمه و یا سببی، مانند مادر زن و یا مادر شوهر و غیر آن‏ها نبوده و نیست.(20)

فقیهان شیعه تاکنون هرجا که درباره‏ی ایجاد محرمیّت با فرزند خوانده اظهار نظر کرده‏اند، تنها به محرمیّت از راه رضاع یعنی شیر دادن و ازدواج اشاره کرده‏اند، از جمله خود آقای صانعی در پاسخ مقلدانش، پیش از این تنها به همین دو راه اشاره کرده است(21) و دیده نشده که فقیهی برای اثبات محرمیّت، آن هم برای نزدیکان سببی و نسبی به قاعده نفی حرج استناد کرده باشد. از طرز استدلال آقای صانعی دانسته می‏شود که وی به درستی مفاد قاعده‏ی لاحرج را در نیافته است.

پنجم : ربا در قرض‏های استنتاجی

آقای صانعی فتوا می‏دهد : اگر کسی که قرض می‏دهد، شرط کند که زیادتر از مقداری که می‏دهد بگیرد، در صورتی که قرض استنتاجی (تولیدی و اکتسابی) باشد به این معنا که شخص برای گذران زندگی و تهیه‏ی نان شب خود و یا ورشکستگی و بیچارگی قرض نمی‏کند، بلکه برای کسب و ساختن خانه و امثال آن‏ها - که برای استنتاج است - قرض می‏کند، عدم حرمت قرض ربوی استنتاجی - که نه تنها باعث جلوگیری از معروف و تجارت و کسب و کار نمی‏شود، بلکه وسیله‏ای برای رونق بازار و اقتصاد سالم است - خالی از قوت نیست، هر چند احتیاط در به کار بردن حیل در این قسم ربا و زیاده مطلوب است، ولی اگر قرض ربوی استهلاکی باشد؛ یعنی برای نیاز و رفع احتیاج زندگی است، حرام و در حکم جنگ با خدا و رسول او است و هیچ حیله‏ای مجوّز آن نیست.(22)

فقیهان شیعه(23) و سنی(24) اجماع دارند که به طور کلّی اگر در قرض، شرط شود که هنگام باز پرداخت، مقداری به مبلغ بدهی افزوده شود، ربا و حرام است و تا قرن حاضر کسی در این حکم تردیدی نداشت تا این‏که با نفوذ اقتصاد سرمایه‏داری در کشورهای اسلامی برخی از عالمان اهل سنت، مانند رشید رضا و عبدالوهاب خلاف، این شبهه را مطرح کردند که آن چه اسلام تحریم کرده خصوص بهره‏ی قرض‏های مصرفی و استهلاکی است و شامل بهره‏ی قرض‏های تولیدی و استنتاجی نمی‏شود و متأسفانه آقای صانعی بدون مطالعه کافی و دقت در آیات و روایات اهل‏بیت در این دام افتاده و این فتوا را داده است، حال آن که فضلای حوزه‏ی علمیه‏ی قم به خوبی به شبهات مزبور پاسخ گفته‏اند.(25)

ششم : پاک بودن پوست غیر مذکی

آقای صانعی گفته است : به نظر اخیر این جانب، چرم‏ها و پوست‏های تهیه شده در بلاد غیر اسلامی، اگر اطمینان باشد که از حیوانات مردار و میته گرفته نشده (که معمولاً امروزه مخصوصاً با توجه زیادی که به رعایت بهداشت در دنیا مطرح است، چنین اطمینانی وجود دارد)، نجس نیست. زیرا آن چه که نجس است، مردار و جیفه است نه غیر مذکی، هم‏چنین نماز خواندن با آن‏ها چنان چه از حیوان حلال گوشت باشد، مانعی ندارد.(26)

در فقه شیعه، حیوان غیر مذکی، میته محسوب می‏شود و پوست آن نجس و نماز با آن باطل می‏باشد و این مطلبی اجماعی است و در روایات معصومان(ع) هم همین معنا به صراحت آمده است(27) حال چگونه آقای صانعی حکم غیر مذکی را از میته جدا می‏داند، خود باید پاسخ بدهد.

هفتم : تشکیک در حکم ارتداد

از آقای صانعی می‏پرسند: آیا افراد می‏توانند به صورت واقعی و نه تصنعّی دین خود را تغییر دهند؟
در جواب می‏گوید : اگر این عمل از روی تحقیق، علم و آگاهی باشد و در واقع آگاهانه منکر دین فعلی خود شود، این مطلب، قابل بحث است اما اگر کسی علم و آگاهی به حقانیت دین خود دارد اما بازدست به انکار آن می‏زند و مردم هم می‏دانند این عقیده واقعی او نیست، این چنین کسی مستحق مجازات است.(28)

این گفته آقای صانعی که می‏گوید «قابل بحث است»، زیر سؤال بردن حکم اجماعی فقیهان مسلمان است، آنان حتی در مورد کسی که یک حکم ضروری دین را انکار کند حکم ارتداد و اعدام را جاری می‏دانند(29) چه رسد به این‏که‏ صراحتاً دین خود را انکار کند و تغییر دهد. قیدی که آقای صانعی به عنوان راه نجات مرتد از مجازات مطرح کرده است، یعنی «انکار و تغییر دین از روی علم و آگاهی»، قیدی است که با احراز آن، همه فقیهان مسلمان حکم به مجازات فرد می‏کنند. صاحب جواهر می‏گوید: اگر حکم انکار شده، فی حد ذاته امری ضروری از ضروریات دین باشد و کسی که آن را انکار می‏کند، از ضروری بودن آن حکم نزد اهل دین اسلام اطلاع داشته باشد، با این انکار، کفر وی ثابت می‏شود، چه این انکار زبانی باشد و از روی عناد گفته شود و چه هم زبانی باشد و هم اعتقاد قلبی او باشد.(30)

شهید ثانی نیز می‏گوید: ارتداد عبارت است از کفر بعد از اسلام و کفر یا بانیت یا با قول و یا با فعل تحقق می‏بابد... قول مثل این‏که خدا یا پیامبران را انکار، یا رسول خدا(ص) را تکذیب کند، یا امری را که اجماعاً حرام است حلال، یا امری را که اجماعاً حلال است، حرام شمرد و ضابطه‏ی ارتداد، انکار ضروری دین است و فرقی نمی‏کند از روی عناد، یا اعتقاد و یا استهزا باشد.(31)بنابراین جایی برای تشکیک در این حکم نیست.

هشتم : ارث بردن کافر از مسلمان

آقای صانعی می‏گوید: آیا اسلام حقوقی را برای کسانی که شناسنامه‏ی اسلامی دارند قرار داده است؟ حالا اگر کسی شناسنامه‏اش او را مسیحی، یهودی، زرتشتی و یا سایر ادیان که با اسلام دشمنی ندارند معرفی کرد آیا این گونه افراد از آن حقوق محروم می‏شوند، یعنی فرد غیر مسلمان حق ندارد از مسلمان ارث ببرد؟ ... ما چگونه بپذیریم مردی که شناسنامه‏اش اسلامی است وقتی از دنیا رفت فرزندش که مسلمان نیست و دینی غیر از دین اسلام را برگزیده است وشیره و میوه جان پدر است تنها به علت این‏که شناسنامه اسلامی ندارد از ارث بردن اموال پدر محروم شود.(32)

این گفته آقای صانعی هم برخلاف اجماع مسلمانان است. شهید ثانی می‏گوید: مسلمانان اتفاق دارند که کفر مانع ارث می‏شود و کافر از مسلمان ارث نمی‏برد.(33)

صاحب جواهر پس از آن که کفر را از موانع ارث می‏شمرد، می‏گوید: کافر ذمی و حربی و مرتد و سایر اصناف کافر از مسلمان ارث نمی‏برند و در این حکم میان مسلمانان اختلافی نیست.(34)

بنابراین از نظر فقیهان اسلام، این مطلب اثبات شده‏ای است که شخص مرتد از پدر مسلمان خود ارث نمی‏برد و آقای صانعی تحت تأثیر احساسات خود، احکام خدا را به بازی گرفته است.

نهم : ازدواج مجدد

آقای صانعی گفته است: ازدواج مجدد مرد بدون اجازه‏ی همسر اول، خلاف شرع، حرام و معصیت است. در صورتی که رضایت زن اول وجود نداشته باشد، حتی اگر مرد تمکن مالی هم داشته باشد، ازدواج مجدد وی حرام است.(35)
و براین گفتار افزوده است : ازدواج مجدد بدون رضایت همسر اول ... از نظر شرعی جرم است و اگر زن اول بعد از عقد زن دوم رضایت ندهد، این عقد اثر حقوقی ندارد.(36)

آقای صانعی در این مسأله برخلاف اجماع مسلمانان فتوا داده است. علامه‏ی حلی می‏گوید: فقیهان همه شهرها در همه سرزمین‏ها و زمان‏ها اتفاق دارند که برای مرد آزاد جایز است چهار زن آزاد را به عقد دائم خود در آورد.(37)
بعضی از فقیهان در توضیح سخن علامه گفته‏اند : این گفته صراحت دارد در این‏که احدی از مسلمانان با جواز ازدواج با چهار زن مخالفت نکرده است، با وجود آن که در سایر مسائل فرعی زیاد اختلاف دارند. هر کس قایل به عدم جواز شود منکر صریح قرآن است و مخالف همه اهل اسلام ... و اگر کسی این را انکار کند، مرتد است، چون ضروری دین را انکار کرده است.(38)

روایات فراوانی نیز بر جواز گرفتن چهار زن دلات دارد.(39)

ضمن این‏که تا به حال بین فقیهان مسلمان دیده نشده است که کسی ازدواج مجدد را مشروط به رضایت زن اول کند، این شرط را آقای صانعی بدون دلیل شرعی، از جانب خود ابداع کرده است. اگر چنین شرطی ملاک باشد حکم ازدواج مجدد در قرآن «فانکحوا ماطاب لکم من النساء مثنی و ثلاث و رباع» تقریباً لغو است، چون کم‏تر زنی است که برای ازدواج دوم شوهرش اجازه بدهد.

البته آقای صانعی به این ابداعات قانع نیست و چنان می‏نماید که در آینده قصد دارد در بسیاری از احکام دین تجدید نظر کند. نکته‏ای که در این‏جا تذکر آن لازم می‏نماید این است که چرا مراجع محترم تقلید، مدرسین حوزه و فضلای محترم با مماشات به فتواهای شگفت آقای صانعی می‏نگرند، در صورتی که نشر چنین بدعت‏هایی که با کنار نهادن معیارهای علمی حوزوی انجام می‏گیرد گذشته از آن که ضربه کاری بر میراث فقیهان بزرگ شیعه است برای طلاب جوان و تازه کار، روشی نا مبارک و غلط را آموزش می‏دهد که مفسده آن در آینده آشکار خواهد شد.

.......................................................................................
1) در دیدار با رئیس مرکز پژوهش‏های زنان، 24/7/79 .
2) روزنامه اعتماد، 14/2/85، ص 2 .
3) تحریر الوسیله، ج 2، ص 558، مسأله‏ی 26
4) شیخ طوسی، کتاب الخلاف، ج 5، ص 254، مسأله 63؛ مقدس اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان، ج 14، ص 322؛ سیدمحمد جواد حسینی‏عاملی مفتاح الکرامة، ج 21، ص 175 .
5) جواهر الکلام، (15 جلدی) جلد 15، ص 175 .
6) روزنامه‏ی کارگزاران، 23/6/86، ص 6 .
7) روزنامه‏ی شرق، 12/3/86، ص 5 .
8) کتاب الخلاف، ج 5، ص 254 .
9) جواهر الکلام (15 جلدی) ج 15، ص 276 .
10) کتاب الخلاف، همان‏جا؛ وسائل الشیعه، ج 29، ص 205-206، ابواب دیات نفس، باب 5، ح 1-4؛ مستدرک الوسائل، ج 18، ص 300-301، ابواب دیات نفس، باب 5، ح 1-3. روایات ردّ فاضل دیه هم براین موضوع دلالت دارد. رک.: وسائل الشیعه، ج 29، ص 80-87 ، روایات، باب 33، از ابواب قصاص نفس.
11) تحریر الوسیله، ج 2، ص 519 .
12) جواهر الکلام (15 جلدی) ج 15، ص 50-51 .
13) کتاب الخلاف، ج 5، ص 145؛ بدایة المجتهد، ج 2، ص 395 .
14) در دیدار با رئیس مرکز پژوهش‏های زنان، 24/7/79؛ هفته نامه‏ی گوناگون، 8/6/82، ش 28، ص 6 .
15) جواهر الکلام (15 جلد) ج 15، ص 51 .
16) روزنامه‏ی توسعه، 13/5/81، ص 1 .
17) روزنامه‏ی کارگزاران، 16/3/86، ص 14 .
18) جواهر الکلام (15 جلدی) ج 10، ص 708 .
19) سیدعلی طباطبایی، ریاض المسائل، ج 10، ص 272؛ سیدمحمد عاملی، نهایة المرام، ج 1، ص 221؛ یوسف بحرانی، الحدائق الناضرة، ج 24، ص 113؛ کتاب الخلاف، ج 4، ص 341 .
20) روزنامه‏ی اعتماد، 18/3/83، ش 563، ص 2 .
21) مجمع المسائل، ج 1، ص 431س 1304؛ ص 432، س 1305؛ ص 436، س 1317.
22) توضیح المسائل، ص 382 .
23) جواهر الکلام (15 جلدی) ج 9، ص 8 .
24) موفق الدین بن قدامه و شمس الدین بن قدامه، المغنی و الشرح الکبیر، ج 4، ص 390 .
25) برای مطالعه رجوع شود به. ربا، پژوهش ممتاز واحد تحقیقات اقتصادی جامعه مدرسین، ص 299-308 .
26) روزنامه‏ی شرق، 28/5/83، ص 4.
27) رک : مستمسک العروة العروثقی، ج 1، ص 323؛ مأة قاعدة فقهیة، ص 163-164؛ تحریر الوسیله، ج 1، ص 144، مسأله 10؛ المبسوط فی فقه الامامیه، ج 6، ص 284 .
28) روزنامه‏ی صدای عدالت، 12/11/84، ص 11 .
29) رک : موسوعة جمال عبدالناصر الفقهیه، ج 4، ص 252-254؛ التنقیح فی شرح العروة الوثقی، ج 2، ص 60-61؛ ذکری الشیعة، ج 1، ص 115؛ کشف اللثام، ج 1، ص 402؛ مجمع الفائدة و البرهان، ج 13، ص 314؛ ایضاح الفوائد، ج 4، ص 547؛ مفتاح الکرامة، ج 1، ص 245 .
30) جواهر الکلام (15 جلدی) ج 12، ص 458-459 .
31) الروضة البهیة، ج 2، ص 391 .
32) روزنامه‏ی اعتماد ملی، 11/11/84، ص 7 .
33) مسالک الافهام، ج 13، ص 20 و مانند آن: ریاض المسائل، ج 14، ص 209 .
34) جواهر الکلام (چاپ داراحیاء التراث العربی) ج 39، ص 16؛ کفایة الاحکام، ج 2، ص 791 .
35) روزنامه اعتماد، 29/5/86، ص 1 .
36) روزنامه‏ی آفتاب یزد، 17/9/86، ص 9 .
37) تذکرة الفقها (چاپ قدیم)، ص 638 .
38) مدارک العروة، ج 29، ص 17 .
39) وسائل الشیعه، ج 20، ص 517-519، احادیث باب 1 و 2 .


  
<      1   2   3   4   5      
پیامهای عمومی ارسال شده
+ دوران پارسی یار بگذشت و پیر گشتیم ، در دست گوشی خود خیلی اسیر گشتیم ، ارادتمند همه پارسی یاری های قدیم کاف شین @};- :'( پیج اینستا @KARIM_SHAHZADEH شماره ایتا 09149107001
+ سلام بر همگی @};- نقشه شد تا بکشند و به خیابان بکشند مهر را در دل پائیزی آبان بکشند ،،، سر افتادن مشکوک درختی بر خاک کار جنگل به تباهی بیابان بکشند
+ سلام بر همه دوستان پارسی بلاگی این یک و نیم بیت رو تقدیم شما خوبان می کنم : نان مردم آن که میگیرد گروگان یک طرف ،، آن که جان را می دهد از بهر آنان یک طرف ،، مرد میدان یک طرف نامرد میدان یک طرف


+ شبستان بخیر بادا شبِ بی شما مبادا
+ در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود ،، از گوشه ای برون آی ای کوکب هدایت ،، از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود ،، زنهار از این بیابان این راه بی نهایت ،،، @};- سلام بر همگی صبح پائیزی بخیر
+ ?\(?o?)/? از چه می‌ترسید؟! ?\(°o°)/? ریزش آوار یا از آن تصویر نابینای بر دیوار ???o?;?? وحشت ما از سقوط کهکشانها نیست ،، از هبوط عشق ?(??_??)? در غروب بی‌سرانجام خیابان‌هاست ،، شعر از من نیست مربوط به حدود سال 85 هست دغدغه‌های اون موقع الان واسه همه مردم دنیا خنده داره ?¯\_??ل???_/¯? ?¯\_(?)_/¯?
+ سلام بر شما خوبان پارسی بلاگی ؛ آیتولاح هاشمی بهرمانی در صفحه 236 جلد دوم کتاب خاطراتش اعتراف می کند که تاسوعا را در سد لتیان اسکی روی آب میکرده آیا با ساختن پلاکارد استخر فرح میشود حقایق را به حاشیه برد و این ننگ ها را شست و کسی را که از قربانگاه هفت تیر و هشت شهریور با امداد غیبی بیرون زده را تبرئه کرد؟!


+ سلام بر همگی روزتون بخیر
+ سلام دوستان بالاخره از شر تلگرام و اینستاگرام راحت شدیم ولی یه حرفایی ته دلمونه نمی دونیم به کی بگیم ؟!


+ جدیدترین تعریف آزادی: آزادی عبارت است توانایی نامحدود برای ترک یا انجام هر عمل غیر معارض با منافع خود و دیگران که انسانی که در بند جهل و هوس نیست در عالمانه ترین حالت یک انسان علاقه مند است به آن دست بزند / وحید رحیمی (کافر به طاغوت)