یک نظر برای من :
کارت تمومه. با بد دهنی و فحاشی و تهمت هم فقط عقده دلتو خالی میکنی . کارت تمومه و خودتو به حماقت زدی . با یاری امام زمان و به حرمت خون شهید کربلا ، انتقام خون شهید ای عاشورای 88 تهران به زودی از نامرد هایی مثل شما گرفته خواهد شد .
حالا من شدم فحاش؛ باشه ؛ولی خون من رنگین تر خون حسین نیست شمائید که با کشته شدن کارتون تموم میشه مواظب ادبیاتتون باشید
آقای موسوی بترسید از روزی که زیر مشت و لگد این مردم بمیرید و به زباله دان تاریخ انداخته شوید و حتی بسیج هم نتواند کاری بکند و صد البته آن جان بی مقدار شما به درک پیراهن عثمانی که درست می شود دردسر می شود
در اعتراض به آن ده نفر عوضی که در فیلم مرگ بر خط ولایت فقیه می گفتند امروز ده ها ملیون نفر به خیابان آمدند مردم تبریز دیروز بدون هیچ دعوت رسمی یکصدا اعدام شما را خواستار شدند و آنطوری که در تلوزیون دیدم در اصفهان هم حکایت همین بود
نمایش همزمان در یک خط کوتاه
یزی که امروز برای هر طفل ممیزی آشکار شده صورت بی نقاب همکاران اسرائیلی و آمریکائی فتنه گران پرروست اما چیزی که بیشتر انسان را آزار می دهد این است که آنها اربابان حقیرتری هم دارند و در واقع اینکه یک عده عوامل دست چندم به شمار می روند دیرزمانی است که سعودی ها به دلیل عرب زبان بودنشان توانسته اند در کشورهای شیعه عرب زبان مخصوصا لبنان و عراق جای پا باز کنند و خون شیعیان امیرالمومنین و حرمت آن بزرگواران را مورد حجمه قرار دهند اما امروز و امسال آنان موفق شدند در بزرگترین پایتخت شیعیان جولان دهند نقش خارق العاده سفارت عربستان در سازماندهی سردسته های آشوبگران همان چیز عجیبی است که در حال روشن شدن است
تیمور. [ ت َ / ت ِ ] (اِخ ) امیر. نخستین پادشاه گورکانی و مو?سس سلطنت این سلسله که از 771 تا 807 هَ . ق . در بیشتر ممالک آسیا با کم...
تیمور تیمور. [ ت ِ ] (اِ) این لفظ ترکی است به معنی فولاد و چون در ترکی قاعده ای است که بعد از حرف مضموم «واو»، بعد مفتوح «الف »، و بعد...
تیمور تیمور. (اِ) تیمورِه . سنگی که در شکم بعضی حیوانات تولید می گردد و آن را مانند فادزهر استعمال می کنند. (ناظم الاطباء).
تیمور تیمور. [ م ُ ] (اِخ ) ? جزیره ای از مجمعالجزایر سُند (جزایر مالزی ) که در مشرق جزیره ? فلورِس واقع است که میان کشورهای اندونزی و ...
اگر لغت تیمور را درلغت نامه دهخدا مرورکنیم به توضیحات بالا دست می یابیم .بسته به اینکه وجه تسمیه تیمورلو نام پادشاه است لغت اول اما اگر از لحاظ لغت دوم بررسی کنیم می بینیم که فولاد نوشته شده است . یکی از ویژگیهای مردم تیمورلو سخت کوشی وتلاش بی وقفه اکثریت آنها است شاید این ویژگی از زمانهای قدیم هم با آنها بوده است اگر از این منظر بررسی کنیم مردم تیمورلو مردمانی سخت کوش وتلاشگر بوده اند که دربرابر مشکلات وسختیها همچنان فولاد مقاوم بوده اند پس نامگذاری تیمورلو هم به این اسم متاثر از سختی فولاد و سخت کوشی این مردمان بوده است پس لزومی هم ندارد که نام چندین ساله آن که شاید قبل از تیمورلنگ هم به این اسم به خاطر سخت کوشی مردمانش مشهور شده عوض شود.